هدایت تکوینی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

کلمه "هدایت" به معنای ارشاد و راه نمودن است[۱]. برخی لغت‌شناسان قید "از روی لطف و خیرخواهی" را نیز بدین معنا افزوده‌اند[۲]. بدین سان، معنای هدایت عبارت است از: ارشاد و راه نمودنی که همراه خیرخواهی و از سر لطف است. در اصطلاح دینی، هدایت تعیین کمال مناسب شی‌ء و نمایانیدن راه رسیدن به آن است[۳]. خداوند پس از آفرینش موجودات، همه را به کمال مناسب خویش راه نموده است[۴].

هدایت تکوینی: سرشت و فطرت و غریزه‌ای است که خدا در همه موجودات قرار داده که راه تعیین شده خود را طی ‌‌کنند: قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى[۵]. اصل هدایت به نباتات، حیوانات و انسان اختصاص ندارد، بلکه خداوند ساختمان هر چیز را آن‌گونه که باید و شاید خلق و هدایت کرده است: الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى[۶]، همچنین قرآن کریم، درباره اصل هدایت در همه موجودات می‌‌فرماید: وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا[۷]. یعنی کاری که هر آسمان باید انجام دهد به او وحی کرده و راهش را به او نشان داده است؛ اما بشر به علت عدم آگاهی در مورد هدایت حیوانات چاره‌ای نداشته، الا اینکه اسم مبهمی مانند "غریزه" بر آن بگذارد[۸].

آیات قرآنی از دو گونه هدایت تکوینی یاد کرده‌اند:

  1. هدایت تکوینی عام: از اطلاق این دسته آیات برمی‌آید که مراد، هدایت عمومی همه آفریدگان است[۹].
  2. هدایت تکوینی خاص: قرآن کریم در آیه‌ای، به نوعی از وحی اشاره می‌کند که ویژه زنبور عسل است و مراد، گونه‌ای خاص از تعلیم و هدایت است. زنبور عسل از گذر این هدایت تکوینی خاص امور زندگی اجتماعی خویش را سامان می‌دهد و بقای خود را تضمین می‌بخشد[۱۰]. این قبیل آیات بر هدایت تکوینی خاص انسان گواهی می‌دهند و از این حقیقت پرده برمی‌دارند که بهره انسان از هدایت تکوینی، بیش از دیگر موجودات است. در هدایت تکوینی انسان، الهام به باز شناختن خوبی‌ها و بدی‌ها نیز جای دارد و راه او از این گذر به سوی کمال هموار شده است[۱۱]. افزون بر این، آیات یاد شده اهمیت ویژه انسان را در نظام آفرینش آشکار می‌سازند و دلالت می‌کنند که او مدار و محور جهان آفرینش است و موجودات و مخلوقات دیگر، خادم اویند و به تبع او آفریده شده‌اند[۱۲].[۱۳]

هدایت تکوینی و تشریعی

هدایت بر دوگونه تکوینی و تشریعی است. هدایت تکوینی آن است که با آفرینش انسان یا هر موجودی دیگر همراه است و همه موجودات از این هدایت برخوردارند. با توجه به اینکه برخی موجودات دارای علم و شعورند و برخی فاقد آنند و اینکه علم و شعور آنها غریزی است یا عقلانی، هدایت تکوینی به سه گونه طبیعی، غریزی و عقلی تقسیم می‌شود. قرآن کریم درباره قوانین حاکم بر آسمان‌ها می‌فرماید: وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا[۱۴]. مراد این است که هر آسمانی را قانونمند آفرید، به گونه‌ای که طبق قانون طبیعی و هدایت تکوینی به حیات خود ادامه می‌دهد. درباره هدایت غریزی می‌فرماید: وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ[۱۵].

انسان، افزون بر هدایت طبیعی و غریزی از هدایت تکوینی دیگری نیز برخوردار است که عبارت است از هدایت فطری و عقلی. عقل و فطرت از ابزارهای هدایت بشرند و هر دو در نهاد انسان و با هویت وجودی‌اش همراهند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا[۱۶]. آیه فطرت[۱۷] نیز بیان کننده هدایت فطری و تکوینی انسان است. اگرچه آدمی مانند دیگر موجودات زمینی از هدایت تکوینی بهره مند است و حتی سهمی بیشتر دارد، ویژگی هدف آفرینشش او را به هدایتی دیگر نیازمند می‌سازد که مکمل هدایت تکوینی است. آن هدایت، همانا هدایت تشریعی است. هدایت تشریعی، در بیرون انسان است، ولی از گذر هدایت‌های درونی بر انسان اثر می‌گذارد. انسان گذشته از معرفت‌هایی که از حس و عقل به دست می‌آورد، به معرفتی کامل‌تر و گسترده‌تر نیازمند است و آن، عبارت است از معرفت وحیانی. دستگاه وحی نیروی شناخت انسان را ژرفا و گسترش می‌بخشد و راه هدایت را می‌نمایاند. پیامبران الهی، کتب آسمانی، قوانین و تعالیم وحیانی نیز مظاهر و جلوه‌های هدایت تشریعی بشرند.[۱۸].

منابع

پانویس

  1. معجم مقاییس اللغة، ۶/ ۴۲؛ القاموس المحیط، ۲/ ۴۰۵.
  2. المفردات‌، ۵۳۸.
  3. هدایت در قرآن‌، ۲۰.
  4. فرهنگ شیعه، ص ۴۶۹.
  5. «گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.
  6. «آنکه آفرید و باندام ساخت، و آنکه اندازه کرد و راه نمود» سوره اعلی، آیه ۲ ـ ۳
  7. «آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد» سوره فصلت، آیه ۱۲.
  8. ر.ک: صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.
  9. قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى؛ سوره طه، آیه ۵۰؛ الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى؛ سوره اعلی، آیه ۲ و ۳؛ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطَامًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِأُولِي الأَلْبَابِ ؛ سوره زمر، آیه ۲۱.
  10. وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ سوره نحل، آیه ۶۷؛ وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ؛ سوره فاطر، آیه ۹؛ أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ؛ سوره بلد، آیه ۱۰- ۸.
  11. هدایت در قرآن‌، ۲۷- ۲۵.
  12. هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ سوره بقره، آیه ۲۹.
  13. فرهنگ شیعه، ص ۴۷۰.
  14. «آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.
  15. «و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوه‌ها و بر درخت و بر داربست‌هایی که (مردم) می‌سازند لانه گزین!» سوره نحل، آیه ۶۸.
  16. «و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت * پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۷-۸.
  17. فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است» سوره روم، آیه ۳۰.
  18. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «هدایت و ضلالت»، دانشنامه امام علی ج۲، ص ۱۷۱.