حسین بن موسی بن جعفر

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

او برادر امام رضا(ع) است، و در برخی از کتب انساب و مشجرات آمده که او در ناحیه فارس مخفی بود، بنی عباس او را تعقیب می‌کردند و او از ظلم آنها دور از انظار زندگی می‌کرد، مأموران و حاکمان ناحیه فارس جای او را پیدا کردند و آن سید بزرگوار را به شهادت رسانیدند، او اکنون به سید علاء الدین حسین معروف است و در شیراز دارای قبه و بارگاه می‌باشد.

ابن عنبه در کتاب عمدة الطالب گوید: حسین بن موسی کاظم(ع) فرزندانی داشت ولی بعد منقرض شدند و اولادی از وی نماند این سخن را ابوالحسین عمری گفته است ولی ابن طباطبا گوید: از حسین بن موسی(ع) و عبدالله و عبیدالله و محمد باقی ماندند، و در طبسین گروهی هستند که می‌گویند ما موسوی هستیم و از اولاد حسین بن موسی می‌باشیم.

آن جماعت برای من نسب خود را نوشتند ولی من پاسخ آنها را ندادم. ابونصر بخاری گوید: عمری و ابوالیقضان گفته‌اند: از حسین بن موسی فرزندی نمانده و اکثر علمای نسب نیز همین عقیده را دارند، ولی ابوالحسن موسوی نسابه گوید: فرزندان او باقی ماندند، و بخاری در جای دیگری از کتاب خود گوید: او فرزندی به نام عبدالله داشت که مادرش ام ولد بود.

او از برادرش امام رضا(ع) دو حدیث روایت کرده، او می‌گوید: ما در یکی از روزها همراه حضرت رضا به طرف یکی از مزرعه‌هایش رفتیم، در آن روز هوا صاف بود و ابری در فضا مشاهده نمی‌شد، امام(ع) فرمودند: شما با خود لباس بارانی دارید؟ پاسخ دادیم ما لباس بارانی نداریم. امروز هوا صاف و فضا خالی از ابر است و احتیاجی نبود که لباس بارانی با خود بیاوریم، امام فرمودند ولی من برداشته‌ام و به زودی باران خواهد آمد ما چند لحظه که راه پیمودیم، ناگهان ابری بلند شد و بارانی از آن فرو ریخت که ما را به خود مشغول داشت، و در اثر فرو ریختن باران همه ما خیس شدیم تا آن گاه که به مقصد رسیدیم.[۱]

منابع

پانویس