اسماعیل بن ابی‌رافع

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

آشنایی اجمالی

إسماعیل بن أبی رافع[۱] در سند پنج روایت تفسیر کنز الدقائق به نقل از کتاب کمال الدین و تمام النعمه یاد شده است:

« مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ الْقُرَشِيِّ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي رَافِعٍ عَنْ أَبِيهِ[۲] قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): إِنَّ جَبْرَئِيلَ(ع) نَزَلَ عَلَيَّ بِكِتَابٍ فِيهِ خَبَرُ الْمُلُوكِ مُلُوكِ الْأَرْضِ قَبْلِي وَ خَبَرُ مَنْ بُعِثَ قَبْلِي مِنَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الرُّسُلِ وَ هُوَ حَدِيثٌ طَوِيلٌ، قال فيه(ع): إن عيسى بن مريم أتى بيت المقدس. فَمَكَثَ يَدْعُوهُمْ وَ يُرَغِّبُهُمْ فِيمَا عِنْدَ اللَّهِ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً حَتَّى طَلَبَتْهُ الْيَهُودُ وَ ادَّعَتْ أَنَّهَا عَذَّبَتْهُ وَ دَفَنَتْهُ فِي الْأَرْضِ حَيّاً وَ ادَّعَى بَعْضُهُمْ أَنَّهُمْ قَتَلُوهُ وَ صَلَبُوهُ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيَجْعَلَ لَهُمْ سُلْطَاناً عَلَيْهِ وَ إِنَّمَا شُبِّهَ لَهُمْ وَ مَا قَدَرُوا عَلَى عَذَابِهِ وَ دَفْنِهِ وَ لَا عَلَى قَتْلِهِ وَ صَلْبِهِ. لِأَنَّهُمْ لَوْ قَدَرُوا عَلَى ذَلِكَ كَانَ تَكْذِيباً لِقَوْلِهِ تَعَالَى ﴿بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ[۳] بَعْدَ أَنْ تَوَفَّاهُ(ع)»[۴].[۵]

شرح حال راوی

در تعیین اسماعیل بن ابی رافع و مقصود از این عنوان، اختلاف است: بعضی، وی را اسماعیل بن الحکم الرافعی دانستند[۶] که در طریق نجاشی و در ترجمه ابو رافع ذکر شده[۷] و برخی دیگر، آن را بر اسماعیل بن رافع المدنی که در رجال شیخ از اصحاب امام سجاد(ع) شمرده شده است[۸]، منطبق کرده‌اند[۹].[۱۰]

تحقیق

نجاشی برای ابو رافع دو فرزند به نام‌های «علی» و «عبیدالله» اسم برده[۱۱] و فرزند دیگری برایش ذکر نکرده است، چنان که در کتاب‌های انساب نیز فرزندی به نام اسماعیل بن أبی رافع گزارش نشده است[۱۲].

برای عبیدالله بی‌ابی رافع سه فرزند به نام‌های «محمد»، «عون» و «عبدالله»[۱۳] و برای علی بن ابی رافع نیز سه فرزند به نام‌های «حسن»، «صالح» و «عبیدالله» [۱۴] ذکر شده است.

در خاندان ابو رافع تنها عون بن عبیدالله بن ابی رافع فرزندی به نام اسماعیل داشته است. مزّی می‌نویسد: "إسماعيل بن عون بن علي بن عبيدالله بن أبي رافع القرشي الهاشمي، مولى النبي(ص) ويقال فيه: إسماعيل بن عون بن عبيدالله، ينسب عون إلى جده"[۱۵].

بر این اساس، به احتمال قوی مراد از اسماعیل بن ابی رافع در سند روایت تفسیر کنز الدقائق از موارد انتساب به جد بوده و مقصود از آن، اسماعیل بن عون بن علی بن عبیدالله بن ابی رافع القرشی الهاشمی باشد؛ مؤیدش این سند است:

«أَخْبَرَنَا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الْمَجِيدِ الْحَنَفِيُّ، قَالَ: أَخْبَرَنَا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مَوْهَبٍ، حَدَّثَنِي إِسْمَاعِيلُ بْنُ عَوْنِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي رَافِعٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، قَالَ: لَمَّا كَانَ يَوْمُ بَدْرٍ قَاتَلْتُ شَيْئًا مِنْ قِتَالٍ ثُمَّ جِئْتُ مُسْرِعًا إِلَى النَّبِيِّ(ص) لَأَنْظُرَ مَا فَعَلَ، فَإِذَا هُوَ سَاجِدٌ يَقُولُ: يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ، يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ، لَا يَزِيدُ عَلَيْهِمَا ثُمَّ رَجَعْتُ إِلَى الْقِتَالِ ثُمَّ جِئْتُ وَهُوَ سَاجِدٌ يَقُولُ: ذَلِكَ ثُمَّ ذَهَبْتُ إِلَى الْقِتَالِ، ثُمَّ رَجَعْتُ وَهُوَ سَاجِدٌ يَقُولُ ذَلِكَ، فَفَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِ»[۱۶].

بر این پایه، افتادگی در سند کمال الدین و تمام النعمة احتمال داده می‌شود؛ زیرا اسماعیل بن عون در سند فوق با دو واسطه و در بعضی اسناد دیگر[۱۷] با سه واسطه از امام علی(ع) روایت کرده است، در حالی که در سند کمال الدین و تمام النعمة با یک واسطه از رسول خدا(ص) روایت کرده است.

با توجه به مطالب یاد شده، احتمال اتحاد راوی مورد بحث با اسماعیل بن الحکم الرافعی که در رجال نجاشی عنوان شده[۱۸] و اسماعیل الرافعی که در طریق نجاشی و در ترجمه ابو رافع[۱۹] ذکر شده، بسیار قوی است، به قرینه روایتشان از عبدالله بن عبیدالله بن ابی رافع[۲۰].

علامه بحر العلوم: "... و من آل أبي رافع؛ إسماعيل بن الحكم الرافعي، له كتاب، روى عنه إسماعيل بن محمد بن عبدالله بن علي بن الحسين، قاله النجاشي في ترجمته وروى في ترجمة أبي رافع بإسناده عن إسماعيل الرافعي، عن عبدالله بن عبيدالله بن أبي رافع، عن أبيه، عن جده... وفي صدر الرواية دلالة على أن لعبيدالله بن أبي رافع ابنا ثالثاً اسمه عبدالله، لكن يظهر من قوله - في أثنائها - قال عون بن عبيدالله أن الراوي هو عون. ولعله الصواب، فإني لم أجد لعبدالله بن عبيدالله ذكراً إلا هنا"[۲۱].[۲۲]

طبقه راوی

از تاریخ ولادت و وفات اسماعیل بن عون بن عبیدالله گزارشی در کتاب‌های رجالی در دست نیست؛ لکن در طبقه حسین بن زید بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب(ع) قرار دارد که از امام صادق(ع) روایت کرده است[۲۳]؛ زیرا در اسناد روایات، هر دو از عبدالله بن محمد بن عمر بن علی بن ابی طالب(ع) روایت کرده‌اند[۲۴].[۲۵]

استادان و شاگردان راوی

به تصریح مزی، «اسماعیل بن عون بن عبیدالله» عزیز الحدیث بوده[۲۶] و بدان جهت، بسیار اندک از وی روایت نقل شده که در آن از عبدالله بن محمد بن عمر بن علی بن ابی طالب(ع) حدیث کرده و کسانی مانند عبیدالله بن عبدالرحمن بن موهب و ابو غسان[۲۷] از وی روایت کرده‌اند.[۲۸]

جایگاه حدیثی راوی

اسماعیل بن عون بن عبیدالله در کتاب‌های رجالی وصف نشده است، پس از راویان مهمل شمرده می‌شود.

یادآوری می‌گردد علامه بحرالعلوم، آل‌ابی رافع را از خاندان‌های بلند مرتبه شیعه معرفی کرده و نوشته است:

آل أبي رافع من أرفع بيوت الشيعة، وأعلاها شأنا، وأقدمها إسلاما وإيمانا. كان أبو رافع مولي رسول الله(ص) ولزم أمير المؤمنين(ع) بعده. وكان من خيار شيعته... وابنا أبي رافع: - عبيدالله و علي - صحبا أمير المؤمنين(ع)، وكانا كاتبيه؛ وكان عبدالله من خواصه و علي أخوه من خيار الشيعة... وله ابن اسمه (عبيدالله) روى عن أبيه -علي- و لعبيدالله بن أبي رافع ابنان: عون، و محمد من رواة الحديث روى عون عن أبيه - عبيدالله- كتاب تسمية من شهد مع أمير المؤمنين(ع)... و لمحمد بن عبيدالله ابن يسمى (عبدالرحمن) و يكنى أبا محمد[۲۹].[۳۰]

منابع

پانویس

  1. ر.ک: أ. منابع شیعی: الفوائد الرجالیه، ج۱، ص۲۰۳- ۲۱۲. ب. منابع سنی: أنساب الأشراف، ج۱، ص۴۷۷، ش۹۶۴؛ تاریخ الإسلام، ج۲، ص۸۳؛ ج۹، ص۲۷۹؛ الإصابة فی تمیز الصحابه، ج۷، ص۱۱۳؛ تهذیب الکمال، ج۳، ص۱۶۲، ش۴۷۱؛ تاریخ المدینه (ابن شبه)، ج۱، ص۱۰۵؛ تقریب التهذیب، ج۱، ص۹۸، ش۴۷۳.
  2. به قرینه طریق نجاشی در ترجمه أبو رافع و دیگر اسناد، افتادگی در سند احتمال داده می‌شود و صحیح آن اسماعیل بن الحکم، عن عبدالله بن عبیدالله بن ابی رافع، عن أبیه، عن ابی رافع است.
  3. بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد سوره نساء، آیه ۱۵۸.
  4. «حَدَّثَنَا أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ الْقُرَشِيِّ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي رَافِعٍ عَنْ أَبِيهِ أَبِي رَافِعٍ»؛ (تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۵۸۲، به گزارش از کمال الدین و تمام النعمه ج۱، ص۲۲۴، ح۲۰).
  5. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 36-37.
  6. معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۲۱، ش۱۲۸۹.
  7. «أخبرنا محمد بن جعفر قال: حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد قال: حدثنا أبو الحسين أحمد بن يوسف الجعفي قال: حدثنا علي بن الحسن بن الحسين بن علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب(ع) قال: حدثنا إسماعيل بن محمد بن عبد الله بن علي بن الحسين قال: حدثنا إسماعيل بن الحكم الرافعي، عن عبد الله بن عبيد الله بن أبي رافع، عن أبيه، عن أبي رافع قال: دخلت على رسول الله(ص) و هو نائم أو يوحى إليه...»؛ (رجال النجاشی، ص۴، ش۱).
  8. رجال الطوسی، ص۱۱۰، ش۱۰۷۱.
  9. تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۱۰، ص۸۹.
  10. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 37.
  11. أبو رافع مولی رسول الله(ص) و اسمه أسلم... و ابناه عبیدالله و علی کاتبا أمیر المؤمنین(ع)؛ (رجال النجاشی، ص۴، ش۱).
  12. ر.ک: أنساب الأشراف، ج۱، ص۴۷۷، ش۹۶۴.
  13. تاریخ الإسلام، ج۹، ص۲۷۹.
  14. الإصابة فی تمیز الصحابه، ج۷، ص۱۱۳.
  15. تهذیب الکمال، ج۳، ص۱۶۲، ش۴۷۱.
  16. الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۶.
  17. «حَدَّثَنَا الْحَاكِمُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَافِظُ إِمْلَاءً فِي ذِي الْقَعْدَةِ سَنَةَ ثَمَانٍ وَتِسْعِينَ وَثَلَاثِ مِائَةٍ، ثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ الْقَزَّازُ، ثنا أَبُو عَلِيٍّ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الْمَجِيدِ الْحَنَفِيُّ، ثنا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مَوْهَبٍ، أَخْبَرَنِي إِسْمَاعِيلُ بْنُ عَوْنِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي رَافِعٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)»؛ (المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۲۲۲).
  18. اسماعیل بن الحکم الرافعی من ولد أبی رافع مولی رسول الله(ص) له کتاب؛ (رجال النجاشی، ص۲۸، ش۵۳).
  19. رجال النجاشی، ص۲۸، ش۵۳.
  20. تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۹؛ رجال النجاشی، ص۴، ش۱.
  21. الفوائد الرجالیه، ج۱، ص۲۱۲ - ۲۱۴.
  22. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 38-40.
  23. ر.ک: رجال النجاشی، ص۵۲، ش۱۱۵.
  24. مزی: عبدالله بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب... روی عنه: إسماعیل بن عون بن عبیدالله بن أبی رافع، و حسین بن زید بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب؛ تهذیب الکمال، ج۱۶، ص۹۳، ش۳۵۴۶).
  25. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 40.
  26. و هو عزیز الحدیث.... روی له النسائی فی الیوم و اللیلة هذا الحدیث الواحد؛ (تهذیب الکمال، ج۳، ص۱۶۲، ش۴۷۱).
  27. تاریخ الإسلام، ج۲، ص۸۳؛ تاریخ المدینه (ابن شبه)، ج۱، ص۱۰۵.
  28. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 41.
  29. الفوائد الرجالیه (بحر العلوم)، ج۱، ص۲۰۳- ۲۱۲.
  30. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 41-42.