احمد بن حسن بن اسماعیل بن صبیح

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۷ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

آشنایی اجمالی

احمد بن الحسن بن اسماعیل بن صبیح[۱] در سند یکی از روایات تفسیر کنز الدقائق، به نقل از تفسیر فرات الکوفی نقل شده است:

«وَ قَالَ أَیْضَاً: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ صَبِيحٍ وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عُبَيْدَةَ بْنِ عُتْبَةَ بْنِ نِزَارِ بْنِ سَالِمٍ السَّلُولِيُّ قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مُطَهَّرٍ قَالَ حَدَّثَنَا صَالِحٌ يَعْنِي ابْنَ [أَبِي] الْأَسْوَدِ عَنْ جَمِيلِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ النَّخَعِيِّ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ مَيْسَرَةَ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع): نَزَلَ الْقُرْآنُ أَرْبَاعاً رُبُعٌ فِينَا وَ رُبُعٌ فِي عَدُوِّنَا وَ رُبُعٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَامٌ وَ لَنَا كَرَائِمُ الْقُرْآنِ»[۲].[۳]

شرح حال راوی

نام راوی در منابع رجالی شیعه به صورت مستقل ذکر نشده است، ولی نجاشی در ترجمه فضیل بن یسار، نام پدر راوی را در طریق خود به کتاب فضیل، ذکر کرده و می‌نویسد: "أَحْمَدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ اَلْعَبَّاسِ اَلنَّجَاشِيُّ فِي كِتَابِ اَلرِّجَالِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ بِلاَلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ عَبْدِ اَلْعَزِيزِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عِصْمَةَ بْنِ عُبَيْدِ اَللَّهِ اَلسَّدُوسِيِّ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ صَبِيحٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ: قَالَ لِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: رَضَاعُ اَلْيَهُودِيَّةِ وَ اَلنَّصْرَانِيَّةِ خَيْرٌ مِنْ رَضَاعِ اَلنَّاصِبِيَّةِ"[۴].

اما در بعضی کتب رجالی اهل سنت به صورت مستقل عنوان شده است: ذهبی نوشته است: "أحمد بن الحسن بن إسماعيل بن صبيح اليشكري الكوفي. قال الدارقطني: ليس بالقوي. قلت: سمع منه الحاكم[۵].

ابن حجر نوشته است: "أحمد بن الحسن بن إسماعيل بن صبيح اليشكري الكوفي، قال الدارقطني ليس بالقوي، قلت: سمع منه الحاكم و ذكر محمد بن جعفر الكوفی فی تاریخ الكوفة أحمد بن الحسن بن إسماعيل الكندي النسابة أخبر عن ثعلب و غيره و صنف كتاباً في النسب، و نقل إبن عقدة قال: نظرت في النزاريات من شعر الكميت فما رأيت أعلم منه بالأنساب، قال: و استعنت بشعره على تصنيف كتابي انتهى. فيحتمل أن يكون هذا صاحب الترجمة"[۶].

در «کتاب سؤالات حاکم» آمده است: "أحمد بن الحسن بن إسماعيل بن صبيح اليشكري، كوفي، ليس بالقوي"[۷].[۸]

طبقه راوی

درباره تاریخ ولادت و وفات راوی گزارشی نرسیده است، ولی جد ایشان (اسماعیل بن صبیح یشکری) در سال ۲۱۷ ق از دنیا رفته است[۹] و پسر عموی وی (اسماعیل بن یعقوب بن اسماعیل بن صبیح) بین سال ۲۷۰ تا ۲۷۲ ق از دنیا رفته است[۱۰]. بر این اساس، می‌‌توان حدس زد که احمد بن حسن بن اسماعیل، اوایل غیبت صغری (سال ۲۶۰ق) را درک کرده است و تأیید می‌کند این احتمال را، روایت فرات بن ابرهیم کوفی از وی که از بزرگان قرن سوم است.[۱۱]

جایگاه حدیثی راوی

احمد بن اسماعیل بن صبیح از روات عامه است و دارقطنی که از بزرگان اهل سنت است، درباره‌اش گفته است: "ليس بالقوي".

ولی روایات متعددی از وی در فضایل اهل بیت (ع) نقل شده است که نشان دهنده ارادت ایشان به این خانواده است و شاید به همین جهت، دارقطنی او را قوی ندانسته است:

  1. «فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ صَبِيحٍ مُعَنْعَناً عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: مَا فِي الْقُرْآنِ آيَةُ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِلَّا وَ عَلِيٌّ أَمِيرُهَا وَ شَرِيفُهَا وَ مُقَدَّمُهَا وَ لَقَدْ عَاتَبَ اللَّهُ أَصْحَابَ النَّبِيِّ (ص) وَ مَا ذَكَرَ عَلِيّاً (ع) إِلَّا بِخَيْرٍ»[۱۲].
  2. «فرات قال: حدثنی أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ صَبِيحٍ مُعَنْعَناً عَنْ شَهْرِ بْنِ حَوْشَبٍ قَالَ: قَدِمَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) عَبْدُ الْمَسِيحِ بْنُ أَبْقَى وَ مَعَهُ الْعَاقِبُ وَ قَيْسٌ أَخُوهُ وَ مَعَهُ حَارِثُ بْنُ عَبْدِ الْمَسِيحِ وَ هُوَ غُلَامٌ وَ مَعَهُ أَرْبَعُونَ حِبْراً فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ كَيْفَ تَقُولُ فِي الْمَسِيحِ فَوَ اللَّهِ إِنَّا لَنُنْكِرُ مَا تَقُولُ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ[۱۳] قَالَ فَنَحَرَ نَحْرَةً فَقَالَ إِجْلَالًا لَهُ مِمَّا يَقُولُ بَلْ هُوَ اللَّهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ[۱۴] إِلَى آخِرِ الْآيَةِ فَلَمَّا سَمِعَ ذِكْرَ [بذكر] الْأَبْنَاءِ غَضِبَ غَضَباً شَدِيداً وَ دَعَا الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ (س) فَأَقَامَ الْحَسَنَ عَنْ يَمِينِهِ وَ الْحُسَيْنَ عَنْ يَسَارِهِ وَ عَلِيّاً إِلَى صَدْرِهِ وَ فَاطِمَةَ إِلَى وَرَائِهِ فَقَالَ هَؤُلَاءِ أَبْنَاؤُنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أَنْفُسُنَا فَائْتِنَا [فَأْتِيَا] لَهُ بِأَكْفَاءٍ...»[۱۵].
  3. «قَالَ: حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ صَبِيحٍ مُعَنْعَناً عَنْ مُجَاهِدٍ فِي قَوْلِهِ ﴿وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ[۱۶] [قَالَ] عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع)»[۱۷].
  4. «فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْعَطَّارُ [وَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْفَزَارِيُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ صَبِيحٍ قَالُوا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَرْوَانَ عَنْ عَامِرٍ السَّرَّاجِ قَالَ حَدَّثَنِي عَمْرُو بْنُ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ[۱۸] أَنْتَ وَ شِيعَتُكَ يَا عَلِيُّ»[۱۹].

اما درباره اتحاد راوی محل بحث با احمد بن حسن بن اسماعیل کندی نسابه که ابن حجر آن را محتمل دانسته بود، باید گفت که به جز در موارد استثنا - همچون علی بن یقطین - طبعاً، اعتقاد راسخ و ارتباط قلبی راوی با اهل بیت پیامبر (ص) مانع از ارتباط او با حکام غاصب و جائر عباسی است. بر این اساس، اتحاد این راوی با احمد بن حسن بن اسماعیل کندی نسّابه که طبق گفته صفدی: "...كان له اختصاص بالمكتفي ثم بالمقتدر، ذكره أبوالحسن محمد بن جعفر بن النجار الكوفي في تاريخ الكوفة"[۲۰]، بعید به نظر می‌رسد.[۲۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر. ک: أ. منابع شیعی: مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۸۱، ش۸۱۷؛ ب. منابع سنی: میزان الاعتدال، ج۱، ص۹۱، ش۳۳۹؛ لسان المیزان، ج۱، ص۱۵۳، ش۴۹۱.
  2. تفسیر کنز الدقائق، ج۱، ص۳، به نقل از: تفسیر فرات الکوفی، ص۲۴۸ - ۲۴۹، ح۳۳۶.
  3. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۱۳۰.
  4. رجال النجاشی، ص۳۰۹، ش۸۴۶.
  5. میزان الاعتدال، ج۱، ص۹۱، ش۳۳۹.
  6. لسان المیزان، ج۱، ص۱۵۳ - ۱۵۴، ش۴۹۱.
  7. سؤالات الحاکم، ص۹۳، ش۲۴.
  8. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۱۳۱-۱۳۲.
  9. تهذیب الکمال، ج۳، ص۱۱۲، ش۴۵۳.
  10. تهذیب الکمال، ج۳، ص۲۱۶، ش۴۹۵.
  11. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۱۳۲.
  12. تفسیر فرات الکوفی، ص۵۰، ش۹.
  13. داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بی‌درنگ موجود شد سوره آل عمران، آیه ۵۹.
  14. بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم سوره آل عمران، آیه ۶۱.
  15. تفسیر فرات الکوفی، ص۸۸ - ۸۹، ح۶۷.
  16. و (آن) مؤمن شایسته سوره تحریم، آیه ۴.
  17. تفسیر فرات الکوفی، ص۴۹۰، ح۶۳۷.
  18. بی‌گمان آنانکه ایمان آورده‌اند و کردارهایی شایسته کرده‌اند، بهترین آفریدگانند سوره بینه، آیه ۷.
  19. تفسیر فرات الکوفی، ص۵۸۳، ح۷۴۹.
  20. الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۹۱.
  21. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۱۳۲-۱۳۴.