توقیع به چه معناست؟ و آیا اینکه گفته می‌شود توقیعات به قلم حضرت مهدی بوده درست است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۴۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

الگو:پرسش غیرنهایی

توقیع به چه معناست؟ و آیا اینکه گفته می‌شود توقیعات به قلم حضرت مهدی بوده درست است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

توقیع به چه معناست؟ و آیا اینکه گفته می‌شود توقیعات به قلم حضرت مهدی(ع) بوده درست است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

خدامراد سلیمیان
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» در این‌باره گفته است:
«"توقیع" در لغت به معنای ملحق کردن چیزی پس از فارغ شدن از آن، کاستن از مطالب اضافی در نوشتار و ثبت کردن چیزی در نوشته[۱] و نیز آنچه که به عنوان پاسخ در نوشته قرار می‌گیرد، است[۲].
  • اما در اصطلاح مهدویت توقیع به نوشته‌هایی گفته می‌شود که از ناحیه مقدسه حضرت مهدی (ع) صادر شده است. البته اغلب دانشمندان شیعی اعتبار روایات معصومین(ع) را- به دلیل امکان تقیه در توقیعات- بیشتر از توقیعات می‌دانند.
  • اگرچه نسبت دادن همه توقیعات به آن حضرت کاری مشکل می‌نماید امّا قرائن فراوانی بر انتساب بیشتر توقیعات به آن حضرت در دست است. یکی از شیعیان به نام "محمد بن فضل موصلی" که نیابت "حسین بن روح" را قبول نداشت. روزی هنگام بحث با یکی از دوستانش- حسن بن علی وجنا- و بنا به پیشنهاد او، برای آزمودن نایب امام، مطلبی را کاملا محرمانه باهم توافق کردند و حسن بن علی وجنا کاغذی از دفتر موصلی جدا کرد و قلمی تراشید. سپس با آن بدون مرکب، مطالبی را بر روی آن برگه نوشت و آن کاغذ سفید را مهر کرد و به وسیله خدمتکار نزد حسین بن روح فرستاد. ظهر همان روز- در حالی که محمد بن فضل مشغول غذا خوردن بود- پاسخ نامه وارد شد که فصل به فصل در همان برگه ارسالی، پاسخ‌ها با مرکب نوشته شده بود. محمد بن فضل در حالی که سخت تحت تأثیر قرار گرفته بود، همراه با حسن بن وجنا به محضر حسین بن روح وارد شدند و از وی عذرخواهی کردند[۳].
  • افزون بر کرامت‌های حضرت مهدی (ع) در صدور توقیعات که به یک نمونه آن اشاره شد، در متن توقیعات نیز موارد فراوانی از کرامت به چشم می‌خورد که بیشتر به صورت اخبار غیبی از حوادث آینده، اتفاقات پنهانی، شفای بیماران و مانند آن می‌باشد. یک نمونه از این توقیعات، زمانی رخ داد که حضرت ولی عصر(ع)، با صدور دستوری، از زیارت کاظمین و کربلا نهی کرد. پس از چند ماه معلوم شد خلیفه در آن موقع، دستور داده بود که هرکس به زیارت رود، در کمینش باشند و او را دستگیر کنند[۴].اما اینکه آیا نوشتن توقیعات به خط مبارک حضرت مهدی (ع) بوده باید گفت: عده‌ای از کسانی که توقیع‌ها را روایت و نقل نموده‌اند، تصریح کرده‌اند که، برخی از این نوشته‌ها به خط شریف آن حضرت است.
  • شیخ طوسی به نقل از راوی یک توقیع، این جمله را در کتاب خود نقل کرده است: "در پاسخ آنان نوشته به خط امام زمان(ع) وارد شد که: به نام خداوند بخشنده مهربان؛ خداوند ما و شما را از گمراهی و فتنه‌ها سلامت بخشد و به ما و شما روح یقین عطا کند و ما و شما را از عاقبت بد پناه دهد"[۵].شیخ صدوق نیز نقل کرده است: محمد بن عثمان عمری می‌گوید: توقیعی به خطی که ما آن را می‌شناختیم، خارج شد و مشتمل بر این مسأله بود که هرکس مرا در میان گروهی از مردم، به اسم خود نام ببرد، پس لعنت الهی بر او باد" [۶].
  • عبارت‌های یادشده بیانگر این مطلب است که بزرگان محدثین، اطمینان داشته‌اند توقیعات و یا حداقل بیشتر آنها، به خط خود حضرت نگاشته شده است. گفتنی است که توقیعات صادر شده از ناحیه صاحب الامر(ع) فقط در دوران غیبت صغرا و نواب خاصّ بوده است و بدینسان نمی‌توان به آن دسته از توقیعات صادر شده پس از این دوران چندان اعتماد کرد و اطمینان نمود.
  • برخی از این نوشته‌هایی که به آن حضرت نسبت داده شده از این قرار است:
  • نامه‌هایی که گفته شده، از طرف حضرت مهدی (ع) به شیخ مفید رسیده است.
  • گفته شده این نامه‌ها به وسیله شخص مورد اعتمادی به شیخ مفید می‌رسید؛ ولی نام آن شخص ذکر نشده است. یکی از این نامه‌ها اینگونه آغاز می‌شود: "نام‌های به برادر با ایمان و دوست رشید، ابو عبد اللّه محمّد بن نعمان - شیخ مفید- که خداوند عزّت وی را از محل ودیعه نهادن عهدی که بر بندگان گرفته شده است، مستدام بدارد. به نام خداوند بخشنده مهربان؛ اما بعد، سلام بر تو ای دوستی که در دین مخلص و درباره ما به یقین مخصوص گشته‌ای. ما در مورد نعمت وجود تو خداوند را سپاسگزاریم"[۷]. همانگونه که اشاره شد در انتساب این توقیعات به حضرت مهدی (ع)، تردیدهایی جدّی وجود دارد [۸] این توقیعات برای نخستین بار، به وسیله ابو منصور طبرسی "از عالمان قرن ششم"، بدون سند، پس از نزدیک به صد سال پس از وفات شیخ مفید، در کتاب احتجاج نقل شده است. آنگاه شاگرد وی، ابن شهرآشوب به آن اشاره کرده و ابن بطریق شاگرد ابن شهرآشوب، آنها را مطرح کرده است. و پس از تمام کسانی که آن را ذکر کرده‌اند از ایشان نقل کرده‌اند.
  • آنچه این تردیدها را بیشتر می‌کند اینکه شاگردان شیخ مفید، سید مرتضی، نجاشی، شیخ طوسی و ...- با اینکه تألیفات فراوانی داشته و اغلب شرح حال نگار بوده، و درباره استاد خود به اموری کمتر از آن نیز پرداخته‌اند- هرگز به این توقیعات اشاره نکرده‌اند. در حالی که اگر چنین سخنانی به شیخ مفید رسیده بود، با توجه به اهمیت شایان آن، به طور حتم شاگردان او نقل می‌کردند. افزون بر آن، اینکه شایسته بود با توجه به اهمیت این سخنان، خود شیخ مفید نیز در آثارش آنها را ذکر می‌کرد. و جای تأمل است که چگونه برخی بر توقیع بودن این سخنان پافشاری می‌کنند[۹]. همچنین برخی از نویسندگان معاصر، پیامی را که برای مرحوم آیت اللّه سید ابو الحسن اصفهانی به وسیله مرحوم شیخ محمد کوفی شوشتری نقل شده را در شمار توقیعات و سخنان حضرت مهدی (ع) ذکر کرده‌اند.
  • در این نامه چنین آمده است: خودت را در اختیار مردم بگذار و محل نشستن خویش را در محل در ورود خانه قرار بده تا مردم سریعتر بتوانند با تو ارتباط پیدا کنند و حوایج مردم را برآور؛ ما تو را یاری می‌کنیم[۱۰].
  • با این بیان، هیچگونه نیازی به این نیست که بگوییم برخی از نوشته‌هایی که این روزها به عنوان دستخط آن حضرت ارائه می‌شود، هیچ پایه و اساسی ندارد[۱۱]»[۱۲].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر. ک: ابن منظور، لسان العرب، ج ۸، ص ۴۰۶.
  2. فخر الدین طریحی، مجمع البحرین، ج ۴، ص ۴۰۸.
  3. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۲۶۴.
  4. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۳۱.
  5. " فَوَرَدَ جَوَابُ‏ كِتَابِهِمْ‏ بِخَطِّهِ‏ عَلَيْهِ‏ وَ عَلَى‏ آبَائِهِ‏ السَّلَامُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏"؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۸۵.
  6. "محمد بن عثمان العمري قدس اللَّه روحه يقول‏ خرج‏ توقيع‏ بخطه‏ نعرفه‏‏‏‏‏‏‏"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۰، ح ۳.
  7. احمد بن علی طبرسی، احتجاج، ص ۴۹۷.
  8. ر. ک: آیت اللّه خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۸، ص ۲۲۰.
  9. ر. ک: سید محمّد صدر، تاریخ الغیبة الکبری، ص ۱۴۷.
  10. ر. ک: محمّد خادمی شیرازی، مجموعه فرمایشات حضرت بقیه اللّه(ع)، ص ۱۷۰.
  11. ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص ۱۲۳- ۱۲۴.
  12. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۱۰۹ - ۱۱۳.