نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Saqi(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۰۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۰۷ توسط Saqi(بحث | مشارکتها)
عقیده زرتشتیها درباره موعود و منجی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«در هزارهگرایی زردشتی، انتظار ظهور سه منجی از نسل زردشت مطرح شده است که ظهور ایشان سبب تقویت این آیین گردیده و بدیهای اخلاقی را برطرف خواهد ساخت. سه منجی بزرگ زردشتی که در طول سه هزاره پایانی، ظهور میکنند، عبارتند از: هوشیدَر، هوشیدَرماه، سوشیانس (یعنی سودمند).
آخرین موعود زردشتی، سوشیانس برگزیدهای از نسل زردشت است. او مأموریت دارد دین او را به کمال رساند و از پیراههها و بدعتها پاک کند و ظلم و ستم را از جهان برداشته، کارها را بر مبنای "گاهان" (= گاتها، مقدسترین بخش اوستا) قرار دهد. پس از آن همه مردم، مطیع فرمانهای دینی و با یکدیگر دوست و مهربان خواهند بود. خشکسالی و فقر و بدبختی از میان خواهد رفت و جهانِ آرمانی شکل خواهد گرفت. بنابراین موعود زردشتی اولاً فردی مشخص است که در اوستا به نام، معرفی شده است و ثانیاً با هدف نجاتِ جمعی بشر ظهور خواهد کرد.
البته بشارتهای آشکار به ظهور سوشیانس به عنوان منجی موعود بشر، نه در "گاتها" بلکه در بخشهای دیگر موجود است. موعودهای سه گانه در متون متأخر، یعنی اوستا نو، آنقدر روشن است که اسامی آنان و کیفیت تولدشان و اینکه هر سه از نسل زرتشت هستند و حتی نام مادران آنها و چگونگی باردار شدن مادران اینها[۱] در آن آمده است.
به هرحال بنابر آموزههای آیین زرتشت، تولد پیامبر این آیین، در پایان هزاره نهم و یا آغاز هزاره دهم بود و بعد از وی سه پسر آینده او که موعودهای نجاتبخش در این آیین معرفی شدند، به فاصله هزار سال خواهند آمد که آخرین آنان سوشیانس، در پایان هزاره دوازدهم ظهور خواهد کرد. او موعود اصلی زرتشتیان محسوب میشود.
البته در جاماسبنامه شکل دیگری نیز آمده است: پیغمبر عرب، آخر پیغمبران باشد که در میان کوههای مکه پیدا شود. او با بندگان خود چیز خورد و به روش بندگان نشیند و دین او اشرف ادیان باشد و کتاب او باطل گرداند همه کتابها را... و از فرزندان دختر آن پیغمبر که خورشید جهان و شاهزنان نام دارد، کسی پادشاه شود در دنیا به حکم یزدان که جانشین آخر آن پیغمبر باشد... و دولت او به قیامت متصل باشد... و همه جهان را یک دین کند و دینگبری و زردشتی نماند و پیغمبران خدا و حکیمان .... و ابرها و بادها و مردان سفید رویان در خدمت او باشند[۲]»[۳].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«برخلاف گمان برخی، که باور به منجی را برخاسته از پندارهای زخم دیدگان بشری دانستهاند، این باور، اعتقادی سترگ است که ریشه در امید بخشیهای پیامبران الهی(ع) و اندیشوران بزرگ تاریخ دارد[۴].
از اینرو برخی از نویسندگان معاصر از این باور با عنوان فتوریسم یاد کرده، چنین نوشته است: "فوتوریسم [۵]، یعنی اعتقاد به دوره آخر الزمان و انتظار ظهور منجی غیبی و مصلح جهانی و بزرگ، از جمله مسائلی است که در اصول عقاید ما، جای مهمّی را اشغال کرده است.
فوتوریسم عقیدهای است که در کیشهای آسمانی: زوراستریانیسم "مذهب زردشت" و جودائیسم "مذهب یهود" و سه مذهب عمده: مسیحیت: کاتولیک، پروتستان، ارتدوکس و به طور کلی در میان مدعیان نبوت، به مثابه یک اصل مسلم قبول شده و همگی به اتفاق بشارت ظهور همچو مصلحی را دادهاند[۶].
فتوریسم یکی از مسائلی است که در بحثهای تئولوژیک تمام مذاهب آسمانی "رشته تئولوژی بیبلیکال) درباره آن بحث و گفتگو شده است.
دار مستتر در طی کنفرانسهایی که به مناسبت ظهور "مهدی متمهدی" در سودان در فوریه سال ۱۸۸۵ میلادی در حضور عده کثیری برگزار گردید و سپس گفتارهای وی به شکل کتابی مستقل چاپ شد، میگوید: "میدانید که محمّد (ص) چگونه شریعت خود را بنیان نهاد؟ وقتی که او ظهور کرد، در عربستان افزون بر شرک ملی باستانی! سه دیانت بیگانه موجود بود: آیین یهود، دیانت عیسوی، کیش زردشت ... نکته مشترکی که در این سه دیانت یافت میشد عبارت از اعتقاد به یک وجود فوق الطبیعه بود که بایستی در آخر الزمان ظهور کند و نظم و عدالت رفته را به جهان باز آرد و مقدمه خلود و سعادت دائم انسان را فراهم سازد.
شما همگی در کتاب یسوع بحثی را که مربوط به این موضوع است خواندهاید: مطابق آموزههای این سه دیانت پیش از ظهور منجی باید نیروی بد بر جهان حکمفرما شود[۷].
بر اساس تحقیقات پژوهشگران مسائل اسلامی، این عقیده در طول زندگی انسانها پیوسته در میان همه ملتها و پیروان ادیان بزرگ وجود داشته، و حتی اقوام گوناگون جهان چون: اسلاوها، ژرمنها، اسنها و سلتها نیز، معتقدند که سرانجام باید پیشوایی در آخر الزمان ظهور کرده، بیعدالتیها را از بین برده، حکومت واحد جهانی تشکیل داده، و در بین مردم براساس عدالت و انصاف داوری کند.
دین زردشت به عنوان یکی از دینهای مطرح که دارای پیروانی است، همچون دیگر ادیان به موعود و منجی آخر الزمان اشاره کرده است. حال بدون در نظر گرفتن اینکه این دین آسمانی است یا خیر، در پارهای از متون موجود این دین فرازهایی به مطلب یاد شده اشاره کرده است.، که البته این خود نیز دارای اهمیت است. از جمله میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
اوستا؛ در بخش "کاتها" که یکی از بخشهای چهارگانه "اوستا" است، در صفحات ۲۴ و ۹۸ نویدهایی درباره موعود جهانی، مصلح پایهگذار حکومت واحد جهانی دیده میشود.
زند؛ در کتاب "زند" که از کتب مقدس زرتشتیان است، پس از آنکه مقداری درباره شیوع فساد در آخر الزمان سخن به میان آورده، میگوید: "...آنگاه پیروزی بزرگ از طرف ایزدان میشود و اهریمنان را منقرض میسازند ... پس از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده، بنی آدم بر تخت نیکبختی خواهند نشست ..."[۸].
جاماسبنامه؛ جاماسب در کتاب معروف خود "جاماسبنامه" از زرتشت نقل میکند که: "از فرزندان دختر پیغمبر که "خورشید جهان" و شاه زمان نام دارد، کسی پادشاه شود در دنیا به حکم یزدان که جانشین آخر آن پیغمبر باشد.
باز در جاماسبنامه میخوانیم: "مردی بیرون آید از زمین تازیان، از فرزندان هاشم، مردی بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق، و بر دین جد خویش باشد، با سپاه بسیار، روی به ایران نهد و آبادانی کند و زمین را پر از داد کند"[۹].
جاماسب در آموزههای خود میگوید: "پیامبر عرب واپسین فرستاده است که از میان کوههای مکه ظاهر شود؛از فرزندان پیامبر شخصی در مکه پدیدار خواهد شد که جانشین آن پیامبر است و پیرو دین جدّ خود می باشد ... از عدل او گرگ با میش آب میخورد و همه جهان به آیین "مهرآزمای" "محمّد" خواهند گروید".
در واپسین فراز از کتاب "زند بهمن یسن" که شرح و تفسیر "اوستا" میباشد، از ظهور مصلح جهانی و منتهی شدن حکومت آن حضرت به رستاخیز سخن گفته: "پس سوشیانس آفرینش را دوباره پاک بسازد و رستاخیز و تن پسین باشد".
در "زند و هومنیسن" از ظهور "سوشیانس" (نجاتدهنده بزرگ جهان) خبر داده میگوید: "نشانههای شگفتانگیزی در آسمان پدید آید که به ظهور منجی جهان دلالت میکند و فرشتگانی از شرق و غرب به فرمان او فرستاده میشوند و به همه دنیا پیام میفرستد".
آنگاه به مقاومت شریران در برابر او اشاره کرده، نوید میدهد که سرانجام همگی در برابر او سر تعظیم فرود میآورند. هنگامی که "گشتاسب" درباره چگونگی ظهور سوشیانس و کیفیت اداره جهان میپرسد، جاماسب حکیم، شاگرد زرتشت توضیح میدهد: "سوشیانس دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشهکن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فکر و هم گفتار و هم کردار گرداند".
در دین زردشت، موعودهایی معرفی شدهاند که آنان را سوشیانت مینامند. این موعودها سه تن بودهاند که مهمّترین آنان واپسین ایشان است. و او "سوشیانت پیروزگر" خوانده شده است. این سوشیانت، همان موعود است، چنانکه گفتهاند: سوشیانت مزدیسنان، به منزله کریشنای برهمنان، بودای پنجم بودائیان، مسیح یهودیان، فار قلیط عیسویان، و مهدی مسلمانان است[۱۰]»[۱۱].
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑اسامی مادران آنها در کتبی نظیر یشت سیزدهم بند ۱۴۱ – ۱۴۲ و در کتاب هفتم دینکرت فصول ۷ – ۱۰ آمده است و همینطور در یشت نوزدهم، درباره مادر سومین موعود "سوشیانس" صراحت دارد.
↑ظهور حضرت مهدی(ع) از دیدگاه اسلام، مذاهب و ملل جهان، ص ۳۵۲ و ۳۵۶.
↑ ناگفته نماند که ما نمیخواهیم برای اثبات مهدی موعود(ع)، به بشارتهای کتابهای ادیان و آیینهای دیگر، استدلال کنیم و به طور اصولی نیازی بدان نداریم. بلکه میخواهیم بگوییم که عقیده به ظهور یک نجات دهنده فوق العاده جهانی، یک عقیده مشترک دینی است که از مصدر وحی سرچشمه گرفته و همه پیامبران بدان بشارت دادهاند. و همه ملتها در انتظار آن هستند لیکن در تطبیق آن خطا شده است.