محبت و مودت به امام مهدی در معارف مهدویت
مقدمه
محبت امام زمان (ع)، که همان محبت خدا میباشد ﴿مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ﴾[۱] هم جنبه موضوعیت دارد، هم جنبه طریقیت. محبت و عشق به آن بزرگوار موضوعیت دارد، یعنی نفس و ذات این محبت و اظهار عشق و نیاز به آن محبوب، مطلوب و ممدوح حضرت حق است. چنانکه در احادیث و روایات ائمه معصومین (ع)، از طریق عامه و خاصه بر آن تأکید شده است. زمخشری در تفسیر آیه: ﴿قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَی﴾[۲]. این حدیث را نقل میکند: رسول خدا (ص) فرمود: هرکه با دوستی آل محمد بمیرد، شهید مرده است؛ بخشوده از عذاب مرده است. هرکه با دوستی آل محمد بمیرد، فرشته مرگ او را بشارت میدهد و سپس منکر و نکیر نیز او را به بهشت بشارت میدهند. هرکه با دوستی آل محمد بمیرد او را معزز و محبوب به سوی بهشت میبرند. آنگونه که عروس را معزز و محبوب به خانه داماد میبرند. هرکه با دوستی آل محمد بمیرد، خداوند قبر او را زیارتگاه فرشتگان رحمت قرار میدهد. هر که با دشمنی آل محمد بمیرد، روز قیامت در حالی وارد میشود که بر پیشانی او نوشته است: مأیوس از رحمت خدا! هرکه با دشمنی آل محمد بمیرد، کافر مرده است. هرکه با دشمنی آل محمد بمیرد، بوی بهشت را استشمام نمیکند"[۳]. از روایت فوق و دهها روایت دیگر چنین برداشت میشود که نفس محبت اهل بیت (ع)، دارای ارزش و اعتبار فوق العاده میباشد. تا آنجا که در برخی از روایات آمده است که از همه عبادتها بالاتر است.
چنانکه در روایتی از امام صادق (ع) میخوانیم: بالاتر از هر عبادتی، عبادتی است، و محبت اهل بیت (ع) برترین عبادتهاست[۴]. و اما محبت امام زمان طریقیت دارد؛ وقتی فردی محب یک انسان کامل مانند حضرت ولی عصر (ع) میشود، طبیعی است که لازمهاش تبعیت "محب" از "محبوب" و نتیجتا متصف گشتن "محب" به صفات"محبوب" است.
چنانکه اهل معرفت میگویند: تأثیر نیروی "محبت" در پیراستن جان از رذائل، و آراستن آن به فضایل، از قبیل تأثیر مواد شیمیایی بر روی فلزات است که همچون اکسیری دفعتا فلزی را مبدل به فلز دیگر میسازد. و یا مانند سیم برقی که از وجود "محبوب" به "محب" اتصال مییابد و یکجا و باسرعت، تمام صفات "محبوب" را به "محب" انتقال میدهد. بنابراین اگر دیدیم مدعی محبت به کسی، عاری از صفات محبوب، بلکه متصف به صفات ضد صفات اوست، طبیعی است که در صدق ادعای وی دچار تردید شویم و احیاناً تکذیبش کنیم.
چنانکه در روایتی که شیخ کلینی، به اسناد خود از امام صادق (ع)، نقل میکند، آمده است: "ما اساس هر خوبی و خیری هستیم و هرچه نیکی است از فروغ ماست... و دشمنان ما، ریشه و اصل هرشر و بدی هستند. و هرچه پلیدی و زشتی است از شاخههای (شجره خبیثه) آنهاست... بنابراین دروغ گفته است کسی که پنداشته است که با ماست، در حالی که او (به گواهی اعمال زشتش) وابسته به فروع غیر ماست (از پیوندخوردگان به درخت ناپاک دشمنان ماست)"[۵].
این حدیث شریف، هشداری به دوستان و منتظران حضرت ولی عصر (ع) میدهد که در اعمال خود بیاندیشند و بنگرند که رفتار و گفتارشان مشابهت با محصول کدامیک از آن دو درخت "خبیث" و "طیّب" دارد[۶].[۷]