شیطان چگونه به دست امام مهدی کشته میشود؟ (پرسش)
شیطان چگونه به دست امام مهدی کشته میشود؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
شیطان چگونه به دست امام مهدی کشته میشود؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
- «این پرسش را از سه جهت میتوان پاسخ داد:
- جریان کشته شدن شیطان: دراینباره، باید گفت: زمانی که حضرت قیام میکنند و در مسجد کوفه هستند، شیطان درحالیکه به زانو درآمده، میگوید: وای بر من از این روز! سپس حضرت پیشانی او را گرفته، گردنش را میزند[۱].
- امکان کشته شدن شیطان: اگر منظور این است که آیا میتوان شیطان را کشت یا نه باید گفت: چنانکه در قرآن تصریح شده است، شیطان از جنس جن است[۲]. و چنانکه معلوم است جنیان نیز مانند انسان متولد میشوند و از دنیا میروند؛ لذا مرگ یا کشته شدن شیطان که از جنس جنیان است از لحاظ علمی و علوم عقلی مشکلی ندارد و مانند فرشتگان و ملائکه نیست که مرگ و تغییر برایشان از لحاظ علمی محال باشد؛
- اشکال کشته شدن: ممکن است تصور شود چون دنیا دار امتحان است و شیطان یکی از مکملان صحنه امتحان به شمار آید و اگر قرار باشد کشته شود و از بین برود، محل امتحان و ابتلا بودن دنیا هم از بین میرود و دیگر تکلیف گناه و ثواب معنای خود را از دست میدهد.
- برای اینکه چنین تصوری پیش نیاید باید تصویری از زمان ظهور داشته باشیم. در تصویری که مرحوم سیدبنطاووس در کتاب سعد السعود از صحف ادریس پیامبر نقل میکند و در بحار الانوار نیز آمده است، چنین میخوانیم: آن، روزی است که زمین از کفر و شر و گناه پاک میشود و خداوند برای آن عصر بندگانی را انتخاب نموده که قلبهای آنها را برای ایمان امتحان کرده و درونشان را با ورع و اخلاص و یقین و تقوا و خشوع و صدق و حلم و صبر و وقار و پرهیزگاری و بیرغبتی نسبت به دنیا و اشتیاق به آنچه در نزد خداوند است، آزمایش نموده است[۳].
- از این تعابیر و روایاتی شبیه به این روایت معلوم میگردد که دوران حضور حضرت، دورانی بسیار درخشان از لحاظ معنوی و اخلاقی خواهد بود. در آن زمان به دلیل پیشرفت فوقالعاده بشر در عرصه عبادت و بندگی، امتحان و آزمایش بندگان نیز وارد مرحله جدیدی خواهد شد؛ به عبارت دیگر: وضعیت به گونهای خواهد بود که عرصهای برای شیطان نخواهد ماند و کسی نخواهد بود که از او پیروی نماید. و از روایت، به زانو درآمدن شیطان و تسلیم شدن او، این مطلب قابل استفاده است.
- برای اینکه معلوم شود چگونه ممکن است شیطانی که اینهمه وسوسه و دعوت میکند و موفق میشود، امکان دارد اثر خود را از دست بدهد، مثالی میزنیم: اگر به دانشآموزی که در مقطع ابتدایی یا راهنمایی تحصیل میکند گفته شود: جلسات امتحانیای وجود دارد که به شخص اجازه داده میشود تا کتاب خود را همراه ببرد و در جلسه امتحان از آن استفاده نماید، او باور . به این دلیل که با خود میاندیشد اگر کتاب در اختیار انسان باشد، امتحان مشکلی نخواهد داشت، همه را میتواند از روی کتاب جواب دهد. اما این مسئله برای یک دانشجو حل شده است، زیرا میداند امتحانهایی وجود دارد که بردن و باز کردن کتاب کمک قابل ملاحظهای به انسان نمیکند، زیرا امتحان به قدری در سطح بالا و دقیق است که بودن یا نبودن کتاب بیتأثیر است.
- در زمان حکومت حضرت نیز اولاً: به دلیل پاکی معنوی بسیار بالای جامعه، اصلاً امکان وجود شیطان نیست و جامعه وجود او را برنمیتابد و حتماً باید از بین برود تا طهارت زمین کامل گردد. ثانیاً: با رفتن او محل امتحان بودن دنیا مختل نمیشود، زیرا نفس انسان که او را دنبال خواستههای خود میکشد، وجود دارد و مبارزه با نفس جهاد بزرگی است که ربطی به شیطان ندارد. از طرفی موارد امتحانی به فراخور پیشرفت معنوی انسان به قدری دقیق و ظریف است که وجود شیطان لازم نیست و این دقیق بودن امتحان از احادیثی معلوم میشود که مثلاً بیان میکند در آن دوران، گرفتن سود از برادر دینی حرام خواهد بود، هرکس هر مقدار که احتیاج دارد از جیب برادر دینی خود برخواهد داشت؛ برادر دینی از برادر دینی خود ارث خواهد برد؛ گرفتن وثیقه از برادران دینی حرام خواهد بود؛ کمک به برادر دینی واجب خواهد شد و بسیاری از مسائل دیگر که وقتی از ائمه (ع) سؤال میشد، میفرمودند: این حکم در زمان ظهور اجرا خواهد شد. پس هرچند با از بین رفتن شیطان، انسان تصور میکند که ترک گناه آسان میشود، اما این همان تصور دانشآموز ابتدایی از بردن کتاب به جلسه امتحان است، زیرا امتحان هم به همان میزان دقیق خواهد شد و امتحان دادن سختتر»[۴].
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۶
- ↑ سوره کهف؛ آیه: ۵۰
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۵
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۴۱۱.