طاووس بن کیسان یمانی
آشنایی اجمالی
ابوعبدالرحمان طاوس بن کیسان یمانی خولانی همدانی حمیری در سال ۳۳ه در یمن زاده شد و در همان جا پرورش یافت.[۱] او موالی بحیر بن ریسان یا ابن هوذه همدانی بود.[۲] نیاکان مادرش از مردمان فارس، و پدرش از خاندان نمر بن قاسط بود.[۳] به گفته ابن مرتضی، طاوس از اصحاب امیرمؤمنان علی (ع) بود [۴] و ابن خلکان نیز نقل میکند که وی از علی (ع) حدیث شنیده و نقل کرده است،[۵] اما شیخ طوسی نام وی را در زمره اصحاب امام سجاد (ع) برشمرده [۶] که با تاریخ ولادت او سازگار است. اساتید روایی طاوس عبارتاند از: امام علی (ع) زید بن أرقم زید بن ثابت و جابر بن عبدالله انصاری.[۷] او علم قرائت را نیز از ابن عباس فرا گرفت[۸] و به زودی از قاریان برجسته روزگار خویش گردید و به «طاوس القرّاء» لقب یافت.[۹]
رجالشناسان طاوس را محدثی موثق،[۱۰] فقیهی پرهیزکار [۱۱] و مفسری نامدار برشمردهاند.[۱۲] وی در مکه در محلی به نام مدرسه تفسیر درس میگفت [۱۳] و افراد برجستهای چون مجاهد، عمرو بن دینار و زهری از شاگردانش بوده و از او حدیث آموخته و روایت کردهاند.[۱۴]
ابن خلکان مطالبی را نقل کرده که نشانگر موضعگیری طاوس در برابر حاکمان جور بوده و از بیعدالتی آنان انتقاد نموده است. در روایتی آمده است: هنگامی که در مکه مقابل هشام بن عبدالملک قرار گرفت، با بیاعتنایی تمام با وی برخورد کرد و با کلامی از حضرت علی (ع)، هشام را موعظه و مذمت نمود.[۱۵]
گفته شده که وی چهل مرتبه حج به جای آورد[۱۶] و در نهایت یک روز پیش از ترویه، در مزدلفه یا منا درگذشت و هشام بن عبدالملک بر او نماز گزارد.[۱۷] عبدالله بن حسن بن حسن بن علی (ع) پیکر او را بردوش خود حمل، و به خاک سپرد.[۱۸] وفاتش به اختلاف بین سالهای ۱۰۰ ـ ۱۰۶ه آمده است.[۱۹] از طاوس اثری به نام تفسیر برجای مانده است [۲۰].[۲۱]
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱
پانویس
- ↑ معجم المفسرین، ج۱، ص ۲۴۲.
- ↑ صفة الصفوة، ج۲، ص ۱۸۸.
- ↑ الثقات، ج۴، ص ۳۹۱.
- ↑ طبقات المعتزله، ص ۱۶.
- ↑ وفیات الاعیان، ج۲، ص ۵۱۰.
- ↑ رجال الطوسی، ص ۹۴.
- ↑ خلاصة تهذیب تهذیب الکمال، ج۵، ص ۹.
- ↑ غایة النهایه، ج۱، ص ۳۴۱.
- ↑ وفیات الاعیان، ج۲، ص ۵۱۰.
- ↑ خلاصة تهذیب تهذیب الکمال، ج۵، ص ۹.
- ↑ الثقات، ج۴، ص ۳۹۱.
- ↑ معجم المفسرین ، ج۱، ص۲۴۲؛ اعیان الشیعه، ج۷، ص ۳۹۵.
- ↑ معجم المفسرین، ج۱، ص ۲۴۲.
- ↑ حلیة الاولیاء، ج۴، ص ۱۷.
- ↑ وفیات الاعیان، ج۲، ص ۵۰۹ و۵۱۰.
- ↑ الثقات، ج۴، ص ۳۹۱.
- ↑ صفة الصفوه، ج۲، ص ۱۹۰.
- ↑ حلیة الاولیاء، ج۲، ص ۳.
- ↑ خلاصة تهذیب تهذیب الکمال، ج۵، ص ۱۰؛ وفیات الاعیان، ج۲، ص ۵۱۰؛ حلیة الاولیاء، ج۴، ص ۳.
- ↑ الذریعه، ج۴، ص ۲۷۹.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۴۱۰.