ابرهه حبشی در قرآن
مقدمه
مرحوم طبرسی، صاحب تفسیر مجمع البیان فرموده است: راویان اخبار اتفاق نظر دارند که زمامدار یمنی که قصد ویران ساختن کعبه را نموده، همان (ابرهه بن صباح الاشرم است) است[۱]. گفته شده کنیهاش نیز ابویکسوم بوده است. وی از طرف نجاشی جد نجاشی معاصر پیامبرa حاکم یمن بوده است.
زمانی که ابرهه حبشی از آن سوی دریای سرخ به این سوی آمد و بر یمن تسلط یافت، تصمیم گرفت آیین مسیح را در این منطقه ترویج نماید. از این رو کلیسایی را بنا کرد و مصمم شد تا مردم عرب را از زیارت کعبه باز دارد و آنان را وادار کند تا به کلیسای او بروند. شاید بتوان گفت که او در پی مسیحیت بوده است[۲]. اما وقتی با مقاومت عربها رو به رو شد[۳]، تصمیم گرفت به مکه حمله کند و کعبه را ویران سازد[۴].
ابرهه در زمان تسلط معنوی عبدالمطلب بر مکه، به این شهر حمله کرد، اما بر اساس آنچه در سوره فیل آمده به قدرت الهی، گرفتار عذاب شد و خود و سپاهش کشته شدند، به همین مناسبت این سال به نام عام الفیل شهرت یافت. پس از این ماجرا کعبه و قریش اعتبار بیشتری پیدا کردند و عربها احترام بیشتری به خانه خدا و ساکنان مکه میگذاشتند[۵]. این واقعه در سال تولد رسول خداa رخ داده است.
هلاکت ابرهه
در شرایطی که ابابیل برای نابودی سپاه ابرهه مأموریت پیدا کردند، در این میان ابرهه ناچار افتان و خیزان به دیار حبش رفت، در حالی که ماجرا را به پادشاه نجاشی نقل کرده و هیأت و صورت مرغان را بیان و تعریف میکرد، نجاشی گفت: اینان چه گونه مرغی بودند؟ در این حال (ابرهة بن صباح الاشرم) در بالای سر خود یکی از آن مرغان را دید و گفت: شبیه این مرغ بودند، پس از این جواب، آن پرنده سنگهایی را که برای ابرهه نگاه داشته بود به طرف او رها کرد و کار او را نیز تمام ساخت، در حالتی که دو عدد از سنگهای مزبور، دو دست او را از شانه و کتف و دو پای او را از بندها شکسته و یکی هم بر سرش افتاده، هلاک شد[۶].
در برخی روایات محل هلاکت سپاه ابرهه همین مکانی است که امروز «وادی مُحسَّر» (جای حسرت اصحاب فیل) نامیده شده و وادی کم عرضی است که ما بین مشعر و منا قرار دارد، همان جایی که حُجاج باید صبحگاه روز دهم ذی حجه (یعنی عید قربان)، پس از طلوع آفتاب، به سرعت آن وادی را طی کنند و وارد منا شوند؛ چراکه توصیه شده است که باید از سرزمینهای عذاب دیده، به سرعت گذشت[۷].
در تاریخ آمده است که ابرهه چند تن بودهاند که از ملوک یمن شمرده شدهاند. یکی ابرهة بن الحارث، دیگر ابرهة بن الصباح و دیگری ابرهة الاشرم که صاحب فیل بوده است. این ابرهة الاشرم، جد آن نجاشی میباشد که در عهد پیغمبرa بوده است[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۴۰.
- ↑ ابرهه کلیسایی که جامع تکلفات عظیمه بود ساخته، درون و بیرون آن را به جواهرات گوناگون تزیین و ترصیع و منبرهای بسیار که از درخت آبنوس و دندان فیل بود و بتهای بسیار بزرگ که از نقره و طلا مصنوع و رنگهای جسیم بیبدیل وضع و تعلیق نموده که زائران بیت اعظم را از طواف و زیارت بیت الله منع نموده و به زیارت کلیسای مرقوم اجبار نمود. (مرأت الحرمین، ترجمه عبدالرسول، منشی، ص۳۷۰).
- ↑ اعراب علاوه بر این که بر زیارت این بت خانه میل و توجه نکردند، هر کس نام او را به زبان میآورد، او را مکروه میداشتند، به همین جهت بود که قبائل کنانه مأموری را که ابرهه بن صباح الاشرم برای دعوت به مسکن آن قبایل فرستاده بود، با تیر زده و هلاک کردند. (مرأت الحرمین، ترجمه عبدالرسول، منشی، ص۳۷۰).
- ↑ پس از آنکه مرد شجاعی از اهل نسئه به همراه یکی از رفقای خود به صنعای یمن رفتند و به داخل بیت القلیس (نام کلیسای مذکور) وارد شده و دیوارهای کلیسا را ملوث نمودند، ابرهه سوگند یاد کرد که مکه معظمه را منهدم و خراب نموده و از اعراب انتقام بگیرد (مرأت الحرمین، ترجمه عبدالرسول، منشی، ص۳۷۱)، طبق برخی از روایات گروهی آمدند و مخفیانه کلیسا را آتش زدند (تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۳۳۱).
- ↑ آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۴۴.
- ↑ مرات الحرمین، ترجمه عبدالرسول منشی، ص۳۸۳.
- ↑ آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۴۴.
- ↑ راهنمای حرمین شریفین، ابراهیم غفاری، پاورقی ص۱۴۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۶۴.