علم معصوم به همه زبان‌ها

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۱۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث علم معصوم است. "علم معصوم به همه زبان‌ها" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

چیستی زبان و علم امام به تمام زبان ها

  • زبان "به معنای سخن گفتن"، از مهمترین کنشهای انسان و پل ارتباط انسانها و انتقال خواسته‌ها و افکارشان به یکدیگر است و به همین دلیل، از رفتارهای تکرارپذیر انسان بوده و از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است.[۱]
  • بر اساس روایات، امامان(علیهم السلام) به تمام زبان‌هایی که مردم با آن سخن می‌گویند واقف بوده، می‌توانند همان‌گونه و به همان لهجه و با فصاحت کامل سخن بگویند.[۲] یکی از دلایل علم ایشان به لغات گوناگون، رهبری و ولایت بر تمام انسان هاست، لذا باید به تمام زبان ها احاطه داشته باشد[۳] تا بتواند تکلیف خود را ادا نموده و آنان را به مقصد برساند، و چه بسا ندانستن یکی از لغات از طرف ایشان در برخی موارد منجر به تعطیلی احکام شود.[۴] به عبارتی دیگر امام چون جنبۀ رهبری و زمامداری انسان‌ها را به عهده دارد، باید به تمامی زبان‌هایی که خداوند متعال به بشر به عنوان آیه‌ای از خود[۵] عطا فرموده است، احاطه داشته باشد تا بتواند تکلیف خود را به تمام معنا ادا کرده و انسان‌ها را به سر منزل مقصود برساند.[۶] اصولاً یکی از از ویژگی های امام شناخت این زبان بوده است، و اگر امامی چنین علمی را نداشته باشد به عنوان امام انتخاب نمی شود.[۷]

قرآن و علم انبیاء به زبان حیوانات

  • زبان "به معنای سخن گفتن" از مهمترین کنشهای انسان و پل ارتباط انسانها و انتقال خواسته‌ها و افکارشان به یکدیگر است و به همین دلیل، از رفتارهای تکرارپذیر انسان بوده و از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است.[۸]
  • در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که آشکارا آگاهی پیامبران و برخی از بندگان خاص خدا از امور پنهان از حس را تصدیق می‌کند و هیچ فرد مسلمانی که قرآن را وحی آسمانی می‌داند، پس از دقت در مفاد آنها، نمی‌تواند در این مسأله تردید داشته باشد.[۹] برخی از این آیات اشاره به آشنا بودن حضرت داوود و سلیمان(ع) با زبان پرندگان و حیوانات دارد:[۱۰] «وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ وَ قالَ يا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ»[۱۱] این آشنایی و آگاه بودن از مقصود آنان چیزی جز آگاهی از غیب نیست.[۱۲] و یا در آیاتی دیگر به آگاه بودن حضرت سلیمان از زبان مورچگان[۱۳] و یا فهمیدن زبان هدهد[۱۴] اشاره شده است.[۱۵] و خداوند اگر اراده کند می‌تواند زبان های مختلف را به هرکسی بیاموزد.[۱۶]

علم به منطق الطیر موجب کمال نبوت

  • مسألۀ آگاهى بعضى از پیامبران از «مَنطِقُ الطَّیرِ» و سخن گفتن با پاره‌اى از حیوانات نه به عنوان یک علم ضرورى براى اداى رسالت، بلکه به عنوان علمى است که سبب کمال نبوّت می شود،[۱۷] این آگاهی از باب‌ سیطرۀ نفس ایشان بر ملکوت‌ آنها و درک مقصود آنها از راه‌ احاطۀ نفسانی‌ بر آنهاست‌. نفس‌ مؤمن‌ چنانچه‌ تقویت‌ شود و از هوی و هوس عبور کند سعه‌ و احاطه‌ای‌ پیدا می‌کند که‌ بر ملکوت‌ موجودات‌ واقف‌ می‌شود.[۱۸]

علم امامان به زبان حیوانات

  • امامان(علیهم السلام) هم با توجه به اینکه تمام کمالات انبیاء سلف را دارا هستند[۱۹] نه تنها به تمام لغات بشری بلکه به نطق پرندگان و نطق همه‌ حیوانات آگاهند.[۲۰] مرحوم تنکابنی می گوید: "بدون شک پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) افضل از سلیمان بن داوود هستند، چطور می شود سلیمان عالم به منطق الطیر باشد اما پیامبر و امامان عالم به آن نباشند؟"[۲۱] اهل بیت به طریق اولی زبان حیوانات را می دانند؛[۲۲] حتی علامۀ مجلسی قایل است[۲۳] اگر کسی علم اهل بیت(علیهم السلام) به منطق الطیر را انکار کند، قرآن را انکار کرده است، چون مسئله منطق الطیر در قرآن کریم با صراحت بیان شده است.[۲۴]

دلیل علم امامان به زبان حیوانات

  • یکی از دلایل علم امام به لغات گوناگون، رهبری و ولایت بر تمام انسان هاست، لذا باید به تمام زبان ها احاطه داشته باشند[۲۵] تا بتوانند تکلیف خود را ادا نموده و آنان را به مقصد برسانند، و چه بسا ندانستن یکی از لغات از طرف ایشان در برخی موارد منجر به تعطیلی احکام شود.[۲۶] اصولاً یکی از از ویژگی های امام شناخت این زبان بوده است، و اگر امامی چنین علمی را نداشته باشد به عنوان امام انتخاب نمی شود.[۲۷]

دلیل روایی

  • در روایتی از امام رضا(علیه السلام)[۲۸] اشاره شده است که، خداوند کسی را که لغات مردم را نداند حجت نمی گیرد. یعنی امام باید به تمام زبان ها آگاه باشد.[۲۹] در ادامۀ روایت آمده است امام رضا(علیه السلام) از امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل می کند: «به ما فصل‌الخطاب داده شده است و آن چیزی غیر از آشنایی به کل زبان‌ها است.»[۳۰]
  • در روایتی[۳۱] دیگر، امام کاظم(علیه السلام) یکی از نشانه های امام را دانستن زبان تمام مردم و حتی حیوانات دانسته است.[۳۲] در ادامه آمده است، کلام هیچ انسان و پرنده و حیوان و به طور کلی جانداری بر امام پوشیده نیست. هر که این ویژگی‌ها را نداشته باشد امام نیست.[۳۳]
  • در روایت از امام حسن(علیه السلام) آمده است: «هیچ لغتی نیست مگر آنکه امام آنرا می‌داند.»[۳۴] همچنین ایشان می فرمایند: «من بر تمام زبان های شرق و غرب آگاهم.»[۳۵]
  • در کتاب بصائر بابی مطرح شده با عنوان: "فی الأئمه أنهم یتکلمون الألسن کلها"[۳۶] و در بابی دیگر آمده است: "فی الأئمه أنهم یعرفون منطق الطیر"[۳۷] در این باب اشاره به روایاتی شده که امامان زبان حیوانات و پرندگان را هم می دانند.[۳۸]
  • علی بن اسباط می گوید:[۳۹] «همراه ابوجعفر(علیه السلام) از کوفه خارج شدم. آن حضرت بر الاغی سوار بود در راه به گله‌ای از گوسفندان رسیدیم ناگهان گوسفندی که می‌چرید گله را ترک کرد و در حالی که صدا را در گلو پیچانده بود نزد امام جواد(علیه السلام) آمد. آن حضرت به چوپان فرمود: این گوسفند از تو شکایت می‌کند که تو بر او ستم می‌کنی و همه شیر او را می‌دوشی و هنگامی که غروب به خانه می‌رود صاحبش شیری در پستان آن نمی‌بیند. اگر از این به بعد به این حیوان ظلم نکنی که هیچ وگرنه از خداوند می‌خواهم که عمر تو را کوتاه کند. چوپان گفت : "أشْهَدُ أنْ لا اِلهَ إِلا اللّهُ وَ أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ وَ أنَّکَ وَصیُّهُ" پس ادامه داد از تو می‌خواهم بفرمایید که از کجا این مطلب را فهمیدی؟ امام فرمود: ما خزانه دار علم خدا، معدن حکمت او، وصی انبیاء الهی و بندگان مکرّم خداوندیم.»[۴۰]
  • و اگر در روایتی آمده است که امام زبانی را متوجه نشده اند دلایلی دارد، مانند اینکه می خواسته اند این فضیلت را مخفی نگه دارند و یا اینکه در مسائل عادی از دانش غیبی استفاده نمی کردند.[۴۱]

نظر برخی از بزرگان شیعی

  • مشایخ بزرگ حدیثی[۴۲] و بزرگان شیعی مانند شیخ مفید در الاختصاص[۴۳] و شیخ طوسی با توجه به روایاتی که در منابع روایی آمده است آگاهی امامان بر زبان حیوانات را قبول کرده[۴۴] و حتی گفته اند: گرچه صحبت با حیوانات از طرف عقل ثابت نمی شود اما وقوعش ممتنع نیست، حتی با توجه به این روایات این مسأله را از ویژگی های امامِ به حق می دانند.[۴۵]


جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

منابع


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص ۶۹
  2. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136؛ سجادی، سیداحمد، پرچم داران هدایت، ص 159؛ گنجی، حسین، امام شناسی، ج 1، ص 189؛ رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام، ص 143 ـ 145
  3. ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص ۶۹
  4. ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص 83
  5. سورۀ روم، آیۀ 22
  6. ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۲
  7. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136
  8. ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص ۶۹
  9. ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و 103
  10. ر.ک. مکارم، ناصر، پیام قرآن، ج 7، صفحه؟؟؟؛ خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 18
  11. سورۀ نمل، آیۀ 16
  12. ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و 103
  13. سورۀ نمل، آیۀ 18 و 19
  14. سورۀ نمل، آیۀ 20 ـ 22
  15. ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و 103
  16. ر.ک. خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 18
  17. ر.ک. مکارم، ناصر، پیام قرآن، ج 7، صفحه؟؟؟
  18. ر.ک. طهرانی، سیدمحمد حسین، امام شناسی، ج ۱۲، ص 295
  19. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136؛ رفیعی، رمضانعلی، تاریخ زندگانی ائمه (امام محمد تقی(علیه السلام))، صفحه؟؟؟
  20. ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین(علیه السلام) با علم حضرت به شهادت خود و یارانش
  21. ر.ک. فاضل لنکرانی، محمدجواد، سخنرانی با موضوع: همگرایی قیام امام حسین(علیه السلام) با علم حضرت به شهادت خود و یارانش
  22. ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص 83
  23. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۲۷۳
  24. ر.ک. عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۳۰
  25. ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص ۶۹
  26. ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص 83
  27. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 133 ـ 136
  28. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲۶، باب ۱۴؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون الرضا، ج ۲ ص ۲۳۰
  29. ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۲
  30. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲۶، باب ۱۴. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون الرضا، ج ۲ ص ۲۳۰
  31. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۸۵؛ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۲، ص ۲۲۹
  32. ر.ک. اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۲
  33. ر.ک. صادقی، مصطفی، شیوه‌های تشخیص امام در عصر حضور، ص 57
  34. ر.ک. باقری، سیدمحمد فائز، بررسی علم اولیای الهی، ص 74
  35. ر.ک. حمادی، عبدالرضا، گستره علم امام از منظر کلینی و صفار، فصلنامه امامت‌پژوهی، ش ۴، ص ۶۹
  36. صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج 1، ص 333
  37. صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج 1، ص 341
  38. ر.ک. شهبازیان، محمد، رضانژاد، عزالدین، واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین، صفحه؟؟؟
  39. ر.ک. رفیعی، رمضانعلی، تاریخ زندگانی ائمه(امام محمد تقی(علیه السلام))، صفحه؟؟؟
  40. بحرانی، سیدهاشم، مدينه معاجز الائمة الاثنی عشر، ص 397
  41. ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص 83
  42. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 285؛ عيون أخبار الرضا(علیه السلام)، ج ‏۲، ص ۲۲۸
  43. مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ص ۲۹۳
  44. ر.ک. رستمی، محمدزمان، آل بویه، طاهره، علم امام، صفحه؟؟؟؛ مشکی، محمد، بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید، صفحه؟؟؟
  45. ر.ک. شهبازیان، محمد، رضانژاد، عزالدین، واکاوی و تحلیل روایی از علم امام به لغات با رویکرد نقد مدعیان دروغین، صفحه؟؟؟