جنگ فجار المرأه
مقدمه
زنی زیبا از بنیعامر، قبیله قیس، به بازار عکاظ آمده بود. گوشه نقابش باز شد، عدهای از جوانان چشمچران قریش، متوجه او شدند و از او خواستند که نقاب را کنار بزند؛ از آنجایی که او نپذیرفت یکی از آن جوانان، لباس زن را با یک خار، از پشت دامن به پیراهنش دوخت. بنابراین وقتی زن خواست بلند شود بدن او نمایان شد. زن فریاد برآورد و مردان قبیله را به یاری طلبید[۱]. جنگ و خونریزی مختصری بینشان صورت گرفت[۲]؛ اما قبل از اینکه کار به جنگی تمام عیار بکشد با تلاش حرب بن امیه، دو طرف با هم صلح کردند[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۰۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۸۹؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۶ ص۱۰۲.
- ↑ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۶، ص۱۰۲.
- ↑ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۶، ص۱۰۲.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فجار، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲، ص۲۰۸.