تسبیح حضرت زهرا

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

از هدایای بزرگ خداوند به فاطمه تسبیح معروف آن حضرت است که پیامبر اکرم (ص) آن را با آثار و برکات بسیار به وی تعلیم داد تا بدین طریق، مؤمنان تا قیامت ریزه‌خوار خوان معنوی او باشند. بنابر روایات، این تسبیح هنگامی به فاطمه (س) تعلیم داده شد که نزد رسول خدا (ص) رفت تا از آن حضرت برای کمک در امور منزل، خادمی را طلب کند؛ اما رسول خدا (ص) فرمود: من بهتر از آن را به تو می‌دهم. سپس تسبیح معروف فاطمه را به او تعلیم داد[۱].

در روایتی از امام باقر (ع) آمده است: خداوند به چیزی بهتر از تسبیح فاطمه عبادت نشده است و اگر چیزی بهتر از آن بود، رسول خدا آن را به فاطمه عطا می‌کرد[۲]. بنابر روایتی از امام صادق، صدیقه طاهره از یک نخ پشمی گره‌زده شده، تسبیحی ساخته بود که به وسیله آن اذکار و تسبیحات را قرائت می‌کرد و می‌شمرد؛ اما پس از شهادت حمزه سیدالشهداء، از تربت قبر او تسبیحی ساخت. مردم نیز در این عمل از آن حضرت پیروی کردند و پس از شهادت امام حسین به علت فضیلت و مزیت تربت پاک آن حضرت، از تربت او تسبیح تهیه کردند[۳].[۴]

تسبیح فاطمه (س) یکی از اعمالی است که آن حضرت انجام می‌داده و دستور آن برابر روایات متعدد ۳۴ مرتبه الله اکبر، ۳۳ مرتبه الحمدلله و ۳۳ مرتبه سبحان الله است. توصیه شده در تعقیب نماز و قبل از خواب خوانده شود که سبب مغفرت می‌شود[۵]. امیرالمؤمنین (ع) جریان تسبیح فاطمه (س) را این‌گونه برای مردی از بنی سعد تعریف کرد: فاطمه (س) همسر من بود. او آب می‌آورد که اثر آن روی سینه‌اش بود. آسیاب می‌کرد که دستش آسیب دیده بود. خانه را جارو می‌کرد، به گونه‌ای که لباسش خاکی می‌شد. آتش زیر دیگ می‌افروخت، به گونه‌ای که جامه هایش سیاه شده بود؛ درنتیجه آسیب زیادی به او وارد شده بود. به او گفتم اگر نزد پدرت بروی و از ایشان خادمی بخواهی، از این مشکلات رهایی می‌یابی. او نزد پیامبر (ص) رفت؛ جمعی را نزد وی دید، چیزی نگفت. خجالت کشید و برگشت. پیامبر دانست او برای حاجتی آمده است. روز بعد پیامبر (ص) نزد ما آمد و گفت: ای فاطمه، حاجتت چه بود؟ من سختی‌های زهرا را ذکر کردم. پیامبر (ص) فرمود: آیا دوست ندارید چیزی به شما بیاموزم که بهتر از خادم باشد؟ ۳۴ مرتبه تکبیر و ۳۳ مرتبه تسبیح و ۳۳ مرتبه حمد خدا را انجام دهید. فاطمه سه بار گفت: از خدا و رسولش راضی هستم[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. روایات مربوط به تسبیح حضرت زهرا (س) را به نقل از منابع مختلف، در بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، جلد اول از مجلد فاطمه، ص۲۹۵ - ۲۸۰ دنبال کنید. در یکی از این روایات که از تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۶۸ نقل شده، چنین آمده است: «عَنْ عَلِيٍّ (ع) أَنَّهُ قَالَ أَهْدَى بَعْضُ مُلُوكِ الْأَعَاجِمِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) رَقِيقاً فَقُلْتُ لِفَاطِمَةَ اسْتَخْدِمِي مِنْ رَسُولِ اللَّهِ خَادِماً فَأَتَتْهُ فَسَأَلَتْهُ ذَلِكَ... فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَا فَاطِمَةُ أُعْطِيكِ مَا هُوَ خَيْرٌ مِنْ ذَلِكِ تُكَبِّرِينَ اللَّهَ بَعْدَ كُلِّ صَلَاةٍ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَكْبِيرَةً وَ تُحَمِّدِينَ اللَّهَ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَحْمِيدَةً وَ تُسَبِّحِينَ اللَّهَ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَسْبِيحَةً ثُمَّ تَخْتِمِينَ ذَلِكِ بِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَذَلِكِ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا وَ مَنِ الَّذِي أَرَدْتِ فَلَزِمَتْ صهَذَا التَّسْبِيحَ بِعَقِبِ كُلِّ صَلَاةٍ وَ نُسِبَ إِلَيْهَا».
  2. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‌ءٍ مِنَ التَّحْمِيدِ أَفْضَلَ مِنْ تَسْبِيحِ فَاطِمَةَ (س) وَ لَوْ كَانَ شَيْ‌ءٌ أَفْضَلَ مِنْهُ لَنَحَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَاطِمَةَ (س)»؛ کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۶۴.
  3. «عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع): إِنَّ فَاطِمَةَ (س) كَانَتْ مِسْبَحَتُهَا مِنْ خَيْطِ صُوفٍ مُفَتَّلٍ مَعْقُودٍ عَلَيْهِ عَدَدَ التَّكْبِيرَاتِ فَكَانَتْ بِيَدِهَا (ع) تُدِيرُهَا تُكَبِّرُ وَ تُسَبِّحُ إِلَى أَنْ قُتِلَ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ (ع) فَاسْتَعْمَلَتْ تُرْبَتَهُ وَ عَمِلَتِ التَّسَابِيحَ فَاسْتَعْمَلَهَا النَّاسُ فَلَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ (ع) وَ جُدِّدَ عَلَى قَاتِلِهِ الْعَذَابُ عُدِلَ بِالْأَمْرِ عَلَيْهِ فَاسْتَعْمَلُوا تُرْبَتَهُ لِمَا فِيهَا مِنَ الْفَضْلِ وَ الْمَزِيَّةِ»؛ شیخ مفید، المزار، ص۱۵۰؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۸۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۸۲، ص۳۳۳؛ ج۹۸، ص۱۳۳.
  4. جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۶۷.
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۲؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.
  6. شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ همو، علل الشرائع، ص۳۶۶ (با تلخیص).
  7. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۳۹.