فقر در لغت
مقدمه
«فقر» در معنای لغوی، شکاف و فاصلهای است که در چیزی پدید میآید. بدین لحاظ استخوانهای کمر را که مهرهای شکل و دارای فاصله و شکاف هستند، «ستون فقرات» مینامند. همچنین به کسی که به درد ستون فقرات مبتلا باشد، «فقیر» گویند. به همین مناسبت به نیازمندانی که زندگی بر آنها مشکل و کمرشان زیر بار مشکلات خمیده شده، «فقیر» گفته میشود[۱]. واژه «غنا»[۲] ضد «فقر»[۳] و به معنای توانگری، بینیازی و فراخی زندگی است[۴].
منابع
پانویس
- ↑ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۴۴۴. ر. ک: راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۴۲؛ ابن منظور، لسان العرب، ماده «فقر».
- ↑ «غنی»، با الف مقصوره و کسر غین، به معنای توانمندی مالی است، اما «غناء» با الف ممدوده و کسر غین. کیفیت خاص صدا است و با الف ممدوده و فتح غین به معنای سود است. ر. ک: ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۱۳۵. البته در ادبیات فارسی «غنا» به فتح اول به معنای توانگری و غنا به کسر اول به معنای آواز خوش تلفظ شده و بدون همزه نگاشته میشود.
- ↑ لسان العرب، ج۱۰، ص۱۳۴.
- ↑ هادوینیا، علی اصغر، مقاله «فقر و غنا»، دانشنامه امام علی ج۷، ص ۲۰۳؛ > علی اکبری، محمد حسین، سیره معصومان در فقرزدایی، ص ۴۴.