علمالکتاب
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
علم الکتاب به معنای: دانشی است که عهدهدار معرفی هرگونه از ابعاد دین الهی باشد؛ از جمله: در زمینههای اعتقادی یا رفتاری انسان.
علم الکتاب در قرآن
- اولین منبع علم امامان(علیهم السلام) به حقیقت، کتاب خداوند است که ایشان در حالات مختلف از آن استفاده میکردند.[۱] در برخی از آیات و روایات از تعبیر علم الکتاب استفاده شده است،[۲] این علم چه نوع علمی است و آیا علم به آن جزء علوم غیبی محسوب می شود؟ قرآن مجید، علم الکتاب را اقیانوسی از دانش میداند که اسرار هستی در آن نهان است، در یکجا میفرماید: «وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»[۳] و در جای دیگر میفرماید: «لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»[۴] و در جای دیگر به طور واضح میفرماید: «کلیدهای غیب نزد خداوند است، جز او کسی از آن آگاه نیست، او میداند آنچه در خشکی و دریاست، هیچ برگی بر زمین نمیافتد؛ مگر اینکه آنرا میداند، هیچ دانهای در تاریکی زمین و هیچ تر و خشکی نیست؛ مگر اینکه در کتابی واضح قرار دارد.»[۵] «وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ»[۶]
- این علم به گونه ایی است که همراه با تسلط بر عالم است یعنی به هر اندازه که گسترهاش بیشتر باشد، تسلط صاحبش بر عالم بیشتر است[۷] زیرا لازمۀ علم به کتاب، احاطه بر همه چیز است.[۸] علم الکتاب دانش ویژهای است که هر کس بهرهای از آن داشته باشد، قادر بر انجام دادن کارهای خارق العاده خواهد بود.[۹]
علم الکتاب و علم الغیب و علم امامان به آن
مراد از تعبیر "علم الکتاب" یا علم به قرآن کریم است[۱۰] و یا مراد از علم الکتاب لوح محفوظ یا کتاب مبین است که سرچشمۀ همۀ علم ها، لوح محفوظ است، در این صورت صاحب علم الکتاب به تمام حقایق هستی دسترسی دارد[۱۱] نه بر بعضی از آنها.[۱۲] و علم الکتاب علمی است مکتوب، مضبوط، و مشهود برای اهلش.[۱۳] اگر مراد لوح محفوظ باشد، ثابت می شود آنکه عالم به کتاب است، علم غیب دارد، و اگر مراد قرآن باشد باز همین معنا ثابت میگردد؛ چون به یقین منظور از داشتن علم الکتاب، دانستن ظواهر آیات قرآن کریم نیست.[۱۴] صاحب علم الکتاب به درجاتی بالا از علم و معرفت دست یافته و از حقایقی آگاهی دارد که انسانهای عادی از آن بیبهرهاند.[۱۵] و از روایات روشن می شود، امامان(علیهم السلام) صاحب علم الکتاب هستند.[۱۶] علم به کتاب از مستندات غیبی امامان(علیهم السلام) محسوب می شود.[۱۷] خداوند میفرماید: «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقينَ»،[۱۸] «ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُون»،[۱۹] یعنی این مقدار از علم غیب را مشهود کرده، اما نه مشهود هر کس، بلکه مشهود انبیا و اولیاست. و به عبارتی در این صورت، اگر نبی کل علم الکتاب را هم داشته باشد، عالم الغیب به تمام غیب ها نیست،[۲۰] بلکه آن مقدار از غیب را می داند که خداوند او را آگاه می کند.
علم الکتاب و علم الغیب و علم امامان به آن
- مراد از تعبیر "علم الکتاب" یا علم به قرآن کریم است[۲۱] و یا مراد از علم الکتاب لوح محفوظ یا کتاب مبین است که سرچشمۀ همۀ علم ها، لوح محفوظ است، در این صورت صاحب علم الکتاب به تمام حقایق هستی دسترسی دارد[۲۲] نه بر بعضی از آنها.[۲۳] و علم الکتاب علمی است مکتوب، مضبوط، و مشهود برای اهلش.[۲۴] اگر مراد لوح محفوظ باشد، ثابت می شود آنکه عالم به کتاب است، علم غیب دارد، و اگر مراد قرآن باشد باز همین معنا ثابت میگردد؛ چون به یقین منظور از داشتن علم الکتاب، دانستن ظواهر آیات قرآن کریم نیست.[۲۵] صاحب علم الکتاب به درجاتی بالا از علم و معرفت دست یافته و از حقایقی آگاهی دارد که انسانهای عادی از آن بیبهرهاند.[۲۶] و از روایات روشن می شود، امامان(علیهم السلام) صاحب علم الکتاب هستند.[۲۷] علم به کتاب از مستندات غیبی امامان(علیهم السلام) محسوب می شود.[۲۸] آگاهی معصومین از محتوای کتب آسمانی یکی از دلایل مهمی است که علم غیب معصومین را مبرهن میسازد.[۲۹] خداوند میفرماید: «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقينَ»،[۳۰] «ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُون»،[۳۱] یعنی این مقدار از علم غیب را مشهود کرده، اما نه مشهود هر کس، بلکه مشهود انبیا و اولیاست. و به عبارتی در این صورت، اگر نبی کل علم الکتاب را هم داشته باشد، عالم الغیب به تمام غیب ها نیست،[۳۲] بلکه آن مقدار از غیب را می داند که خداوند او را آگاه می کند.
علم الکتاب و علم الغیب و علم امامان به آن
- مراد از تعبیر "علم الکتاب" یا علم به قرآن کریم است[۳۳] و یا مراد از علم الکتاب لوح محفوظ یا کتاب مبین است که سرچشمۀ همۀ علم ها، لوح محفوظ است، در این صورت صاحب علم الکتاب به تمام حقایق هستی دسترسی دارد.[۳۴] از روایات روشن می شود، امامان(علیهم السلام) صاحب علم الکتاب هستند.[۳۵] علم به کتاب از مستندات غیبی امامان(علیهم السلام) محسوب می شود.[۳۶] آگاهی معصومین از محتوای کتب آسمانی یکی از دلایل مهمی است که علم غیب معصومین را مبرهن میسازد.[۳۷] خداوند میفرماید: «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقينَ»،[۳۸] «ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُون»[۳۹]
روایات و بیان مصداق برای عالم به کتاب
- روایاتی در این زمینه وجود دارد که اهل بیت(علیهم السلام) را از کسانی می داند که دارای علم الکتاب هستند، در ذیل به برخی از این روایات اشاره می شود:
- در روایتی سدیر صیرفی می گوید:[۴۰] من و ابوبصیر و یحیای بزّاز و داود بن کثیر در مجلس "بیرونی" امام صادق(علیه السلام) بودیم، آن حضرت با حالت غضب، وارد شدند و پس از نشستن فرمودند: «تعجب است از مردمی که گمان میکنند ما علم غیب داریم! در صورتی که جز خدای متعال کسی علم غیب ندارد، و من خواستم کنیزم را تنبیه کنم، او فرار کرد. و ندانستم در کدام اطاق رفته است» سدیر گوید: هنگامی که حضرت برخاستند که به منزلشان "اندرونی" بروند من و ابوبصیر و میسر، همراه آن حضرت رفتیم و عرض کردیم، فدایت شویم، ما سخنانی که درباره کنیز گفتید شنیدیم، و معتقدیم شما علوم فراوانی دارید، ولی ادّعای علم غیب درباره شما نمیکنیم. حضرت فرمود: ای سدیر، مگر قرآن نخواندهای؟ عرض کردم چرا. فرمود: این آیه را خواندهای: «قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ...»[۴۱] گفتم: فدایت شوم، خواندهام. فرمود: میدانی که این شخص چه اندازه از علم الکتاب داشت؟ عرض کردم: شما بفرمایید. فرمود: به اندازۀ قطرهای از دریای پهناور! سپس فرمود: آیا این آیه: را خواندهای: «قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»؟ گفتم: آری. فرمود: آن کسی که علم همه کتاب را دارد داناتر است یا کسی که بهره اندکی از علم الکتاب دارد؟ عرض کردم: آن کسی که علم همه کتاب را دارد. سپس با اشاره به سینه مبارکش فرمود: به خدا قسم، علم همه کتاب نزد ماست، به خدا قسم علم همه کتاب نزد ماست.»[۴۲]
- از این حدیث معلوم میشود، دانستن قرآن نقش مهمی در دانستن مسائل غیبی و قدرت امور خارقالعاده دارد. و نیز باید دانسته شود قرآن در مراحل اعلی مشتمل بر تمام امور غیبی است و کسی که عالم به علم قرآن با تمام مراحل آن است تمام امور غیبی را میتواند استفاده کند.[۴۳]
- امام صادق(علیه السلام) فرمودند:[۴۴] «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِين(علیه السلام)»[۴۵]
- امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمایند:[۴۶] «منم آن کس که دارندۀ علم الکتاب است.»[۴۷]
- برید بن معاویه از امام صادق(علیه السلام) نقل میکند، حضرت در تفسیر آیۀ "علم الکتاب" فرمودند: «مقصود ما اهل بیت هستیم و علی(علیه السلام) اول ما و افضل ما و بهترین فرد بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است.»[۴۸]
- دربارۀ "من عنده ام الکتاب" و مصادیق آن تفاسیر دیگری از بزرگان شیعه و اهل سنت وارد شده و مصداق آنرا غیر از اهل بیت(علیهم السلام) معرفی کرده اند و در جای خود این نظریات مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند.[۴۹]
روایات و بیان مصداق برای عالم به کتاب
- روایاتی در این زمینه وجود دارد که اهل بیت(علیهم السلام) را از کسانی می داند که دارای علم الکتاب هستند، در ذیل به برخی از این روایات اشاره می شود:
- در روایتی سدیر صیرفی می گوید:[۵۰] من و ابوبصیر و یحیای بزّاز و داود بن کثیر در مجلس "بیرونی" امام صادق(علیه السلام) بودیم، آن حضرت با حالت غضب، وارد شدند و پس از نشستن فرمودند: «تعجب است از مردمی که گمان میکنند ما علم غیب داریم! در صورتی که جز خدای متعال کسی علم غیب ندارد، و من خواستم کنیزم را تنبیه کنم، او فرار کرد. و ندانستم در کدام اطاق رفته است» سدیر گوید: هنگامی که حضرت برخاستند که به منزلشان "اندرونی" بروند من و ابوبصیر و میسر، همراه آن حضرت رفتیم و عرض کردیم، فدایت شویم، ما سخنانی که درباره کنیز گفتید شنیدیم، و معتقدیم شما علوم فراوانی دارید، ولی ادّعای علم غیب درباره شما نمیکنیم. حضرت فرمود: ای سدیر، مگر قرآن نخواندهای؟ عرض کردم چرا. فرمود: این آیه را خواندهای: «قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ...»[۵۱] گفتم: فدایت شوم، خواندهام. فرمود: میدانی که این شخص چه اندازه از علم الکتاب داشت؟ عرض کردم: شما بفرمایید. فرمود: به اندازۀ قطرهای از دریای پهناور! سپس فرمود: آیا این آیه: را خواندهای: «قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»؟ گفتم: آری. فرمود: آن کسی که علم همه کتاب را دارد داناتر است یا کسی که بهره اندکی از علم الکتاب دارد؟ عرض کردم: آن کسی که علم همه کتاب را دارد. سپس با اشاره به سینه مبارکش فرمود: به خدا قسم، علم همه کتاب نزد ماست، به خدا قسم علم همه کتاب نزد ماست.»[۵۲]
- از این حدیث معلوم میشود، دانستن قرآن نقش مهمی در دانستن مسائل غیبی و قدرت امور خارقالعاده دارد. و نیز باید دانسته شود قرآن در مراحل اعلی مشتمل بر تمام امور غیبی است و کسی که عالم به علم قرآن با تمام مراحل آن است تمام امور غیبی را میتواند استفاده کند.[۵۳]
- امام صادق(علیه السلام) فرمودند:[۵۴] «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِين(علیه السلام)»[۵۵]
- امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمایند:[۵۶] «منم آن کس که دارندۀ علم الکتاب است.»[۵۷]
- برید بن معاویه از امام صادق(علیه السلام) نقل میکند، حضرت در تفسیر آیۀ "علم الکتاب" فرمودند: «مقصود ما اهل بیت هستیم و علی(علیه السلام) اول ما و افضل ما و بهترین فرد بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است.»[۵۸]
- و روایات دیگر[۵۹] که همگی دلالت دارند بر علم اهل بیت(علیهم السلام) به علم الکتاب و اینکه این علم نوعی آگاهی پیدا کردن از غیب است.
روایات و بیان مصداق برای عالم به کتاب
- روایاتی در این زمینه وجود دارد که اهل بیت(علیهم السلام) را از کسانی می داند که دارای علم الکتاب هستند، در ذیل به برخی از این روایات اشاره می شود:
- ابوسعید خدری از تفسیر آیۀ:[۶۰] «قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ ...»[۶۱] از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) سؤال کرد، حضرت فرمود منظور وصی برادرم سلیمان بن داوود، آصف بن برخیا است. بار دیگر از تفسیر آیۀ: «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»[۶۲] سؤال کرد و حضرت فرمود مقصود برادرم علی بن ابیطالب است.[۶۳]
- امام صادق(علیه السلام) فرمودند:[۶۴] «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِين(علیه السلام)»[۶۵]
- برید بن معاویه از امام صادق(علیه السلام) نقل میکند، حضرت در تفسیر آیۀ "علم الکتاب" فرمودند: «مقصود ما اهل بیت هستیم و علی(علیه السلام) اول ما و افضل ما و بهترین فرد بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است.»[۶۶]
- و روایات دیگر[۶۷] که همگی دلالت دارند بر علم اهل بیت(علیهم السلام) به علم الکتاب و اینکه این علم نوعی آگاهی پیدا کردن از غیب است.
پرسشهای وابسته
- رابطه علمالکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علم الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا علمالکتاب علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم معصوم
منابع
- هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (فصل اول)
- صالح، سید محمد حسن، ارتباط مفهوم علم الكتاب و ولایت تكوینی اهل بیت(ع)
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 124
- ↑ مانند: سورۀ رعد، آیۀ 43:«وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» و سورۀ نمل، آیۀ 40: «قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ»
- ↑ سورۀ نمل، آیۀ 75
- ↑ سورۀ سبأ، آیۀ 3
- ↑ سورۀ انعام، آیۀ 59
- ↑ ر.ک. نجفی، سیدمحمد، پیشگویی های امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه های لاهوتی، ج 1، ص 137
- ↑ ر.ک. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص 55 ـ 59
- ↑ ر.ک. محمدی ری شهری، محمد، شرح زیارت جامعۀ کبیره، ص 82
- ↑ ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، ترجمۀ تفسیر المیزان، ج 9، ص 515
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. نقوی، سیدنسیم عباس، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص 40؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 123؛ عرفانی، محمدنظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص 165
- ↑ ر.ک. بنی سعید لنگرودی، سیدمحمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص 55 ـ 62
- ↑ مکاتبۀ اختصاصی دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت با سیدعلی هاشمی، وبگاه پرسمان وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
- ↑ ر.ک. یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص 352
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از دیدگاه متکلمان قم و بغداد، ص 66
- ↑ سورۀ هود، آیۀ 49
- ↑ سورۀ یوسف، آیۀ 102
- ↑ ر.ک. بنی سعید لنگرودی، سیدمحمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص 55 ـ 62
- ↑ ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، ترجمۀ تفسیر المیزان، ج 9، ص 515
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 123
- ↑ ر.ک. بنی سعید لنگرودی، سیدمحمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص 55 ـ 62
- ↑ مکاتبۀ اختصاصی دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت با سیدعلی هاشمی، وبگاه پرسمان وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
- ↑ ر.ک. یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص 352
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از دیدگاه متکلمان قم و بغداد، ص 66
- ↑ ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین(علیه السلام) و حادثۀ عاشورا، ص 62
- ↑ سورۀ هود، آیۀ 49
- ↑ سورۀ یوسف، آیۀ 102
- ↑ ر.ک. بنی سعید لنگرودی، سیدمحمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص 55 ـ 62
- ↑ ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، ترجمۀ تفسیر المیزان، ج 9، ص 515
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از دیدگاه متکلمان قم و بغداد، ص 66
- ↑ ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین(علیه السلام) و حادثۀ عاشورا، ص 62
- ↑ سورۀ هود، آیۀ 49
- ↑ سورۀ یوسف، آیۀ 102
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 257
- ↑ سورۀ نمل، آیۀ 40
- ↑ ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص 321ـ 324؛ مطهری، احمد، کاردان، غلامرضا، علم پیامبر و امام در قرآن، ص 224 ـ 227؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 123
- ↑ ر.ک. مطهری، احمد، کاردان، غلامرضا، علم پیامبر و امام در قرآن، ص 224 ـ 227
- ↑ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۲۳ از تفسیر علی بن ابراهیم
- ↑ ر.ک. نجفی، سیدمحمد، پیشگویی های امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)، صفحه؟؟؟؛ عرفانی، محمدنظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص 165
- ↑ طبرسی، احمد، الاحتجاج، ج 1، ص 368؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص 216
- ↑ ر.ک. یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص 352
- ↑ ر.ک. عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 57
- ↑ ر.ک. عرفانی، محمدنظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص 165
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 257
- ↑ سورۀ نمل، آیۀ 40
- ↑ ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص 321ـ 324؛ مطهری، احمد، کاردان، غلامرضا، علم پیامبر و امام در قرآن، ص 224 ـ 227؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 123
- ↑ ر.ک. مطهری، احمد، کاردان، غلامرضا، علم پیامبر و امام در قرآن، ص 224 ـ 227
- ↑ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۲۳ از تفسیر علی بن ابراهیم
- ↑ ر.ک. نجفی، سیدمحمد، پیشگویی های امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)، صفحه؟؟؟
- ↑ طبرسی، احمد، الاحتجاج، ج 1، ص 368؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص 216
- ↑ ر.ک. یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص 352
- ↑ ر.ک. عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 57
- ↑ ر.ک. مظفر، محمدحسین، پژوهشی در باب علم امام، ص 73 ـ 74؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین(علیه السلام) و حادثۀ عاشورا، ص 62؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص 55 ـ 59
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص ۶۵۹، ح ۳
- ↑ سورۀ نمل، آیۀ 40
- ↑ سورۀ رعد، آیۀ 43
- ↑ ر.ک. محمدی ری شهری، محمد، شرح زیارت جامعۀ کبیره، ص 82؛ گنجی، حسین، امام شناسی، ج 1، ص 149
- ↑ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۲۳ از تفسیر علی بن ابراهیم
- ↑ ر.ک. نجفی، سیدمحمد، پیشگویی های امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 57
- ↑ ر.ک. مظفر، محمدحسین، پژوهشی در باب علم امام، ص 73 ـ 74؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین(علیه السلام) و حادثۀ عاشورا، ص 62؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص 55 ـ 59