علم‌الکتاب در کلام اسلامی

علم الکتاب براساس آیات قرآن کریم، اقیانوسی از دانش است که اسرار هستی در آن نهان است. این علم به گونه‌ایی است که همراه با تسلط بر عالم است یعنی به هر اندازه که گستره‌اش بیشتر باشد، تسلط صاحبش بر عالم بیشتر است. صاحب علم الکتاب به درجاتی بالا از علم و معرفت دست یافته و از حقایقی آگاهی دارد که انسان‌های عادی از آن بی‌بهره‌اند. و آگاهی از علم الکتاب یکی از منابع علوم امامان S است.

معناشناسی

در برخی از آیات قرآن کریم از تعبیر علم الکتاب استفاده شده است، مانند:  قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ [۱] و  وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ [۲].

اینچه علمی است و آیا علم به آن جزء علوم غیبی محسوب می‌شود؟ قرآن مجید، علم الکتاب را اقیانوسی از دانش می‌داند که اسرار هستی در آن نهان است، در یک‌جا می‌فرماید:  وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ [۳] و در جای دیگر می‌فرماید:  لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ [۴] و در جای دیگر به طور واضح می‌فرماید:  وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ [۵].[۶]

این علم به گونه ایی است که همراه با تسلط بر عالم است، یعنی به هر اندازه که گستره‌اش بیشتر باشد تسلط صاحبش بر عالم بیشتر است؛ لذا نمی‌تواند از قبیل علم حصولی یا الفاظ باشد، بلکه اِشرافی خاص همراه با تسلط روحی بر عالم است و لازمۀ علم به کتاب، احاطه بر همه چیز است، چون کتاب خود «تِبْیَانَ‏ کُلِ‏ شَیْ‏ء» است. علم الکتاب اشاره به دانش ویژه‌ای است که هر کس بهره‌ای از آن داشته باشد، قادر بر انجام دادن کارهای خارق‌العاده خواهد بود[۷].

علم الکتاب و آگاهی از غیب

مراد از تعبیر "علم الکتاب"، یا علم به قرآن کریم است و معنای آن این است، هر کس این کتاب را فراگرفته و بدان عالم گشته و در آن تخصص یافته باشد، گواه است بر اینکه قرآن از ناحیه خداوند است و من هم که آورنده آن هستم فرستاده خدایم[۸] و یا مراد از علم الکتاب لوح محفوظ یا کتاب مبین است که از آن با نام‌های دیگری مانند: «کتاب مکنون»،  أُمُّ الْكِتَابِ [۹] و  إِمَامٍ مُبِينٍ [۱۰] نیز در قرآن کریم یاد شده است و سرچشمۀ همۀ علم‌ها، لوح محفوظ است، در این صورت صاحب علم الکتاب به تمام حقایق هستی دسترسی دارد نه بر بعضی از آنها[۱۱].

علم الکتاب علمی است مکتوب، مضبوط، و مشهود برای اهلش. اگر مراد لوح محفوظ باشد، ثابت می‌شود آنکه عالم به کتاب است، علم غیب دارد و اگر مراد قرآن باشد باز همین معنا ثابت می‌گردد؛ چون به یقین منظور از داشتن علم الکتاب، دانستن ظواهر آیات قرآن کریم نیست[۱۲].

صاحب علم الکتاب به درجاتی بالا از علم و معرفت دست یافته و از حقایقی آگاهی دارد که انسان‌های عادی از آن بی‌بهره‌اند. اهمیت داشتن "علم الکتاب" هنگامی روشن می‌شود که در داستان حضرت سلیمان S و احضار تخت بلقیس که در قرآن کریم آمده است دقت کنیم، در آنجا می‌فرماید:  قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ [۱۳]‏ یعنی کسی که بهره‌ای از علم الکتاب داشت گفت: من تخت بلقیس را حاضر می‌کنم پیش از آنکه چشم به هم زنی.... از این آیه، استفاده می‌شود آگاه بودن از برخی علم الکتاب چنین اثر شگفت انگیزی داشته است، حال داشتن همه علم الکتاب چه آثار عظیم‌تری را در بر خواهد داشت[۱۴].

علم الکتاب منبع علم امامان

از روایات روشن می‌شود، امامان S صاحب علم الکتاب هستند. و اولین منبع علم امامان S به حقیقت، کتاب خداوند است که ایشان در حالات مختلف از آن استفاده می‌کردند. قرآن کتابی است که در عالم اسفل به صورت الفاظ ظهور یافته است. این کتاب معجزه الهی است که حقیقت ساری آن در لوح محفوظ و کتاب مبین نهفته است و تنها انسان‌هایی به حقیقت آن راه پیدا می‌کنند که به طور کلی، طاهر و پاک باشند و به طهارت کبری رسیده باشند[۱۵].

علم به کتاب از مستندات غیبی امامان S محسوب می‌شود. آگاهی معصومین از محتوای کتب آسمانی یکی از دلایل مهمی است که علم غیب معصومین را مبرهن می‌سازد. خداوند می‌فرماید:  تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ [۱۶]،  ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ [۱۷]، یعنی این مقدار از علم غیب را مشهود کرده، اما نه مشهود هر کس، بلکه مشهود انبیا و اولیاست و به عبارتی در این صورت، اگر نبی کل علم الکتاب را هم داشته باشد، عالم الغیب به تمام غیب‌ها نیست، بلکه آن مقدار از غیب را می‌‌داند که خداوند او را آگاه می‌‌کند[۱۸].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. آنکه دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون سلیمان آن اورنگ را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش‌های پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
  2. و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
  3. «و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است» سوره نمل، آیه ۷۵.
  4. «همسنگ ذرّه‌ای در آسمان‌ها و زمین از (دید) او دور نمی‌ماند و خردتر و کلان‌تر از آن نیست مگر که در کتابی روشن (آمده) است» سوره سبأ، آیه ۳.
  5. «و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.
  6. ر.ک: نجفی یزدی، سید محمد، پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌.
  7. ر.ک: اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص۵۵ ـ ۵۹؛ محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعۀ کبیره، ص۸۲؛ تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص۱۳۷.
  8. طباطبایی، سیدمحمد حسین، ترجمۀ تفسیر المیزان، ج ۹، ص۵۱۵.
  9. سوره آل عمران، آیه ۷.
  10. سوره حجر، آیه ۷۹.
  11. ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟؛ عباس نقوی، سید نسیم، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص۴۰؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۶۵.
  12. ر.ک: بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص۵۵ ـ ۶۲
  13. «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم» سوره نمل، آیه ۴۰.
  14. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص۳۲۱ـ ۳۲۴؛ یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص۳۵۲.
  15. ر.ک: مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۱۲۴؛ هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟
  16. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.
  17. «(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که (برادران یوسف) بر کار خود هم‌داستان شدند و نیرنگ می‌باختند نزد آنها نبودی» سوره یوسف، آیه ۱۰۲.
  18. ر.ک: نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص۶۶؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص۶۲؛ بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص۵۵ ـ ۶۲.