نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Admin(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۴ توسط Admin(بحث | مشارکتها)
معجزات امام مهدی (ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«معجزاتی که از ناحیه آن حضرت در غیبت صغرا به وقوع پیوسته بسیار است. در برخی روایات پارهای از معجزات حضرت ذکر شده است که به صورت خلاصه و فهرستوار و با ارجاع به متن حدیث در ذیل میآوریم.
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
«یکی از فرازهای خواندنی زندگی امام مهدی(ع) در سالهای نخستین تولد و پیش از دوران غیبت، معجزهها و کراماتهایی است که به وسیله آن حضرت، انجام گرفته و معمولاً این بخش از حیات آن آیت بزرگ الهی، مورد غفلت واقع شده است. ما تنها یک نمونه از آنها را میآوریم: ابراهیم بن احمد نیشابوری گوید: زمانی که عمرو بن عوف[۹] قصد کشتن مرا کرد، به شدت بیمناک شدم و وحشت همه وجود را فرا گرفت. پس با خاندان و دوستان خود خداحافظی کرده و رو به جانب خانه امام عسکری(ع) کردم تا با ایشان نیز وداع کنم و در نظر داشتم که پس از آن بگریزم. چون به خانه امام(ع) وارد شدم، در کنار امام عسکری(ع) پسری دیدم که رویش مانند شب چهاردهم میدرخشید، به گونهای که نور سیمای او حیران گشتم و نزدیک بود آنچه را در خاطر داشتم یعنی ترس از کشته شدن و تصمیم به فرار فراموش کنم. در این هنگام آن کودک به من گفت: ای ابراهیم! نیازی به گریختن نیست. به زودی خدای متعال، شرّ او را از تو دور خواهد کرد. حیرتم بیشتر شد. به امام عسکری(ع) گفتم: فدای شما شوم! این پسر کیست که از دورن من خبر میدهد؟ امام عسکری(ع) فرمود: او فرزند من و جانشین پس از من است... ابراهیم گوید: بیرون آدم؛ در حالی که به لطف خداوند امیدوار بودم و به آنچه از امام دوازدهم، شنیده بودم، اعتماد داشتم. چندی بعد، عمویم مرا به کشته شدن عمرو بن عوف، بشارت داد".[۱۰] نیز در روایتی که جناب حکیمه عمه بزرگوار امام عسکری(ع) درباره ولادت امام مهدی(ع) نقل کرده، آمده است: چون روز هفتم فرا رسید، آمدم و سلام کردم و نشستم. امام فرمود: فرزندم را نزد من آور. من سرورم را آوردم... امام فرمود: فرزندم! سخن بگوی. نوزاد لب بگشود و پس از گواهی به یگانگی خداوند و درود بر پیامبر اکرم(ص) و پدران بزرگوارش، این آیات را تلاوت فرمود:﴿﴿ وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ﴾﴾[۱۱][۱۲]»[۱۳].
↑ و ما اراده کردیم و بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پا برجا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانش، آنچه را از آنها [= بنی اسرائیل] بیم داشتند، نشان دهیم؛ سوره قصص، آیه: ۵- ۶ .
↑کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.