ثقات امیرالمؤمنین
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ثقات امیرالمؤمنین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
ثقات امیرالمؤمنین مقصود، ده نفری است که مورد وثوق آن حضرت بودند. گرچه بسیاری از اصحاب امیر مؤمنان، ثقه و مورد اطمینان بودند و ثقات آن حضرت، منحصر در ده نفری نیست که یاد میشود، لکن این جمع، به دلیل خاصّی مورد اشارهاند[۱].
مقدمه
- حضرت علی(ع) پس از بازگشت از نهروان، وقتی نظر او را دربارۀ خلفای پیشین پرسیدند، حضرت ضمن ابراز خشم از اینکه در چنین شرایطی که مصر مورد اشغال معاویه قرار گرفته و والی آن به شهادت رسیده است، چنین سؤالهای بیهودهای میکنند، نامهای مفصّل نوشت و در آن به مسائل خلاف و قضایای سه خلیفۀ پیشین و حوادث ناگوار تاریخ پس از پیامبر و بهانهجوییهای بیاساس برای کنار گذاشتن حضرت از صحنه سیاسی و خلافت پرداخت و به کاتب خود "عبید اللّه بن ابی رافع" دستور داد که ده تن از افراد موثّق را نزد وی حاضر کند. آن ده نفر مورد نظر امام عبارت بودند از: اصبغ بن نباته، ابو الطفیل عامر بن وائله، زرّ بن حبیش، جویریه، جندب بن زهیر، حارثة بن مضرّب، حارث اعور، علقمة بن قیس، کمیل بن زیاد و عمرو بن زرار.[۲] امام دستور داد که آن مکتوب را بگیرند و عبید اللّه بن ابی رافع هرجمله آن را بر مردم بخواند، در حالی که این ده نفر هم حضور داشته باشند، تا اگر کسی فتنهگری کرد، پاسخ او را از کتاب خدا بدهند.[۳] این ده نفر را "ثقات عشره" هم مینامند. این منشور مکتوب و مفصّل، نوعی ادّعانامه علیه غصب خلافت و داستان تلخ سقیفه و بیعت با ابوبکر و تحلیل جریانهای مخالف با حکومت او و جنگافروزان ضدّ خلافت مشروع علوی و تظلّمی در آستان روحهای بلند و وجدانهای بیدار است و شکوهای از سستی یاران و همراهان و ناسپاسی نسبت به نعمت والای اسلام و آیین محمدی، و با این جمله در پایان که إنّی لکم الیوم علی ما کنت علیه أمس و لستم لی علی ما کنتم علیه[۴]، ثبات و پایداری و وفای خود را در راه حق و رنگ عوضکردن و عهد شکستن همراهان را یادآور میشود[۵].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۱۷۸.
- ↑ در مورد نامها تفاوتهای مختصری در منابع دیده میشود
- ↑ متن کامل و مفصل نامه را در «معادن الحکمه» ج ۱ ص ۱۴۹، «الإمامة و السیاسه» ، ص ۱۵۴ و «بحار الأنوار» ، ج ۳۰ ص ۷ و «کشف المحجه» سید بن طاووس، ص ۱۷۳ ببینید، نیز ر. ک: «دائرة المعارف تشیّع» ، ج ۵ص ۲۱۵، «حکومت و سیاست» ، علی اکبر ذاکری. ابن ابی الحدید، آن را خلاصهتر به عنوان خطبۀ آن حضرت پس از شهادت محمّد بن ابی بکر آورده است (شرح نهج البلاغه، ج ۶ ص ۹۴)
- ↑ معادن الحکمه، ج ۱ ص ۱۷۰
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۱۷۸.