چه کسانی از تولد امام مهدی اطلاع یافته‌اند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

چه کسانی از تولد امام مهدی اطلاع یافته‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری
مدخل اصلیآثار انتظار
مدخل وابسته؟

چه کسانی از تولد امام مهدی اطلاع یافته‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

مجتبی تونه‌ای
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:
  • «ابراهیم بن ادریس از جمله کسانی است که از تولد حضرت، اطلاع یافته و از آن خبر داده است[۱]. وی فرمود: من پس از رحلت یازدهمین امام نور، فرزند گرانمایه‌اش حضرت مهدی (ع) را که گویا جوانی بیست ساله بود، زیارت کردم و پیشانی و دست مبارک او را بوسه‌باران ساختم[۲]»[۳].
  • «عبد الله بن عباس علوی از جمله کسانی است که از تولد حضرت، اطلاع یافته و از آن خبر داده است[۴]»[۵].
  • «"علی بن عاصم کوفی" از جمله کسانی است که از تولد حضرت، اطلاع یافته و از آن خبر داده است[۶]»[۷].
  • «"علی بن مطهر" از جمله کسانی است که از تولد حضرت، اطلاع یافته و از آن خبر داده است[۸]»[۹].
  • «"عمرو الاهوازی" از جمله کسانی است که از تولد حضرت، اطلاع یافته و از آن خبر داده است[۱۰]»[۱۱].
  • «"ابو غانم" از خادمان منزل امام حسن عسکری (ع) بوده که از تولد حضرت مهدی (ع) اطلاع یافته و خبر داده است[۱۲]. ابو غانم می‌گوید: حضرت قائم (ع) در گهواره بود. به محضرش شرفیاب شدم، فرمود: صندل قرمز پیش من بیاور! وقتی آوردم، فرمودند: مرا می‌شناسی‌؟ گفتم: آری، شما مولای من و فرزند مولای من هستید. فرمود: آن را سؤال نکردم. گفتم منظور خود را بیان فرمایید. فرمودند: من خاتم اوصیا هستم، خداوند به وسیله من، بلا را از اهل و شیعیانم دفع می‌کند[۱۳]. باز ابو غانم از دیدار دیگری سخن می‌گوید که در آن گروهی از شیعیان افتخار حضور داشته‌اند، وی می‌گوید: برای ابو محمد امام حسن عسکری (ع) فرزندی متولد شد که اسم او را محمد گذاشت. روز سوم ولادتش او را بر اصحاب خود نشان داد و فرمود: "این (مولود) امام و سرپرست شما بعد از من است و جانشین من است در میان شما. این همان قائم (ع) است که گردن‌ها برای انتظار به سوی او کشیده می‌شود، وقتی که زمین از ظلم و جور پر شده باشد، قیام می‌کند و زمین را از عدل و داد پر می‌کند[۱۴]»[۱۵].
  • «"کامل بن ابراهیم مدنی" از جمله کسانی است که از تولد حضرت مهدی (ع) اطلاع یافته و از آن خبر داده است[۱۶]. گروهی از مفوضه او را به محضر امام حسن عسکری (ع) فرستادند تا سؤالاتی از محضر امام بپرسد. وی وارد مجلس شد و در کنار دری که پرده‌ای بر آن آویخته بود، نشست. پیش از آن‌که سؤالاتش را مطرح کند، بادی وزید و پرده کنار رفت. حضرت مهدی (ع) که در آن‌جا بودند، پاسخ پرسش‌های وی را ارائه فرمودند[۱۷]. کامل بن ابراهیم از برکت وجود حضرت، هدایت شد و از عقیده‌اش برگشت. وی جزو کسانی است که بر جنازه امام حسن عسکری (ع) نماز خوانده و در مراسم تشییع‌جنازه، حضرت مهدی (ع) را دیده‌اند[۱۸]»[۱۹].
  • «ماریه از کنیزان امام حسن عسکری (ع) بود. وی شاهد تولد حضرت مهدی (ع) بوده و می‌گوید: صاحب الزمان از شکم مادر در حالی متولد شد که دوزانو بوده و دو انگشت سبابه‌اش را به سمت آسمان بلند کرده بود. سپس عطسه زد و گفت: "الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ"[۲۰]»[۲۱].
  • «"محمد بن ادریس" از کسانی است که شاهد تولد حضرت مهدی (ع) بوده است. می‌گوید: حجت خدا را پس از رحلت امام حسن عسکری (ع) دیدم و بر سر و صورتش بوسه زدم[۲۲]»[۲۳].
  • «"نسیم" خادم امام حسن عسکری (ع) بود. وی یکی از کسانی است که از تولد حضرت مهدی (ع) اطلاع یافته و از آن خبر داده است[۲۴]. این کنیز تربیت‌یافته بیت رفیع حضرت عسکری (ع) می‌گوید: یک شب پس از ولادت حضرت مهدی (ع) بر او وارد شدم و در کنار گاهواره‌اش، عطسه به من دست داد. آن کودک گرانمایه فرمود: "یرحمک الله". از این موضوع، سخت شادمان شدم که فرمود: "بگویم عطسه دارای چه فوایدی است‌؟" گفتم: آری، سرورم! حضرت فرمودند: "عطسه، تا سه روز، نویدبخش سلامتی و امان از مرگ کوتاه‌مدت است[۲۵]»[۲۶].
  • «"یعقوب بن منقوش" از گواهان ولادت امام عصر (ع) بوده است[۲۷]. می‌گوید: به محضر امام حسن عسکری (ع) شرفیاب شدم. امام بر فراز سکویی در صحن خانه نشسته بود و در کنار آن حضرت پرده‌ای آویخته بود. عرض کردم: مولای من! صاحب این امر -بعد از شما- کیست‌؟ فرمود: پرده را کنار بزن. پرده را کنار زدم، کودکی بیرون آمد و روی زانوی پدر بزرگوارش نشست. امام خطاب به من فرمود: این -فرزندم- صاحب این امر است. آن‌گاه خطاب به فرزندش فرمود: تا وقت تعیین شده، داخل خانه شو. حجت خدا وارد خانه شد. آن‌گاه امام خطاب به من فرمود: ای یعقوب! نگاه کن، ببین چه کسی در خانه هست‌؟ وارد خانه شدم و کسی را در آن‌جا نیافتم![۲۸] امام حسن عسکری (ع) این‌گونه شیعیان را به غیبت حضرت بقیة الله (ع) تمرین می‌دهد تا با آن انس بگیرند»[۲۹].
  • «"یعقوب بن یوسف ضراب" از جمله کسانی است که از تولد امام مهدی (ع) اطلاع یافته و از آن خبر داده است[۳۰]»[۳۱].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ ارشاد، مفید، ص ۳۳۰.
  2. همان، ج ۵۲، ص ۱۴؛ غیبة طوسى، ص ۱۶۳.
  3. موعودنامه، ص ۵۴.
  4. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ ارشاد مفید، ص ۳۳۰.
  5. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۴۸۰.
  6. ارشاد مفید، ص ۳۳۰؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵.
  7. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۵۰۳.
  8. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ ارشاد مفید، ص ۳۳۰.
  9. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۵۰۰.
  10. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ ارشاد مفید، ص ۳۳۰.
  11. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۵۰۸.
  12. ارشاد مفید، ص ۳۲۰؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵.
  13. کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۸۹؛ غیبة طوسی، ص ۱۴۸.
  14. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵.
  15. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ۵۱۰.
  16. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ ارشاد مفید، ص ۳۳۰.
  17. کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۹۹.
  18. روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۶۰ و ۱۶۵.
  19. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۵۷۶.
  20. مکیال المکارم، ج ۱، ص ۲۴۶.
  21. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۶۰۷.
  22. ارشاد مفید، ص ۳۳۰؛ غیبة طوسی، ص ۱۶۲؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۱.
  23. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۶۱۷.
  24. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵؛ کمال الدین، ج ۲، ص ۱۰۴-۱۱۴.
  25. کمال الدین، ج ۲، ص ۴۳۰؛ غیبة طوسی، ص ۱۳۹؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵.
  26. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۷۳۱.
  27. روزگار رهایی، ج ۱، ص ۱۶۲.
  28. کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۷؛ منتخب الاثر، ص ۳۵۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵.
  29. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۷۸۳.
  30. ارشاد مفید، ص ۳۳۰؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵.
  31. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص:۷۸۴.