مرگ در نهج البلاغه
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مرگ (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- انسانها در زندگی دنیوی خود پس از سپری کردن دورههای مختلف زندگی، سرانجام به دوره پیری میرسند و در تقدیری گریزناپذیر در آستانه مرگ قرار میگیرند. موضوع مرگ و فنا و زوال انسان یا مرگ و ادامه هستی او در جهانی دیگر و در شرایطی جدید، موضوعی است که مکاتب گوناگون نتوانستهاند بیتفاوت از آن عبور کنند و هر یک به فراخور جهانبینی و ایدئولوژی خاص خود، در اینباره مواضعی اتخاذ کردهاند. مکتب اسلام به موضوع مرگ پرداخته و حیات پس از مرگ را جزئی از اصول و مبادی پذیرش دین اسلام قرار داده است. قرآن کریم زندگی جاوید انسان را در جهان آخرت میداند و میفرماید:قرارگاه همه در این روز (قیامت) نزد پروردگار توست[۱][۲].
- امام علی (ع) نیز به حقیقت حتمی مرگ اشاره میکند و میفرماید: پس بندگان خدا، از مرگ و نزدیکی آن بترسید و برگ آن را آماده سازید، که مرگ، کاری بزرگ را پیش میآرد و حادثهای سترگ را همراه دارد.
در تعالیم دین، میان زندگی این جهانی و جهان آخرت رابطهای تأثیرگذار و مستقیم وجود دارد. نحوه زندگی انسانها، اعتقاد و اعمالشان تعیین کننده سعادت یا شقاوت اخروی آنهاست. خداوند سبحان در قرآن کریم میفرماید: هر آینه نیکان [در جهان آخرت] در نعمتاند، بر تختها مینشینند و نظاره میکنند. بر چهرههایشان طراوت نعمت را بشناسی[۳][۴].
- امام علی (ع) درباره تأثیر اعمال دنیوی آدمی در وضعیت آخرت آنان میفرماید: بندگان خدا از (نافرمانی) خدا بپرهیزید و پیش از رسیدن اجل به کار برخیزید. آنچه را برای شما میماند، بدانچه از دستتان میرود، بخرید (دنیا را واگذارید و کردار نیک را با خود ببرید)؛ بار بربندید که (شما را در این خانه نمیگذارند و) و پیدرپی به رفتن از آن وامیدارند[۵][۶].
- در منطق دین، انسان نیکسیرت مزد و پاداش اصلی اعمال نیک خو را در جهان آخرت مییابد. از اینرو امام (ع) میفرماید: به خدا سوگند، خدا را دیدار کردند و مزد آنان را به کمال پرداخت و از پس آنکه ترسان بودند، در خانه امانشان ساکن ساخت[۷]. انسانها بیشتر نسبت به مرگ موضعی انفعالی دارند و از وقوع آن در هراساند. تعالیم دین در رویکردی آسیبشناسانه عوامل این هراس را بررسی میکند. یکی از عوامل اصلی ترس از مرگ، نداشتن آگاهی از ماهیت مرگ و سرانجام آدمی است. خداوند سبحان در وصف آدمیان چنین میفرماید: در باب آخرت به یقین رسیدند؟ نه، همچنان در شکاند که مردمی نابینایند[۸][۹].
- از دیگر عوامل ترس از مرگ، رفتار گناهآلود آدمیان است. امام علی (ع) در کلامی به این موضوع اشارت دارد[۱۰]. همچنین دلبستگی به دنیا از دیگر عواملی است که موجب میشود آدمیان نسبت به وقوع مرگ واهمه داشته باشند. امام علی (ع) در این مورد میفرماید: به دنیا آرمیدن و ناپایداری آن را دیدن، نادانی است و کوتاهی در کار نیک با یقین به پاداش آن، زیان است و اطمینان به هر کس پیش از آزمودن او، کار مردم ناتوان[۱۱][۱۲].
- در منظر امام، آرزوهای دراز نیز از عوامل انحراف آدمی نسبت به مرگ و هراسناک بودن آن است. امام (ع) بر امت خویش از دو چیز نگران است. نخست آنکه آنها در پی هوای نفس روند و دیگر آنکه آرزوهای دراز در سر پرورند[۱۳]. از اینرو امام در تعالیم خود سعی در تبیین مفهوم مرگ و رمزگشایی از حقیقت مرگ و زندگی دارد: میان شما تا بهشت یا دوزخ (فاصله اندکی است که) جز رسیدن مرگ نیست. مدت زمانی که چشم برهمزدنی کوتاهش سازد و آمدن ساعت (مرگ) بیخ و بن آن را براندازد؛ چه کوتاه مدتی است[۱۴]. سفارش به یاد مرگ قلب آدمی را رام میکند و آن را نسبت به کسب فضایل آماده میگرداند[۱۵]. در فرازی دیگر از نامه انسانساز خود به امام حسن مجتبی میفرماید: فرزندم، مرگ را فراوان به یاد آور... تا آنگاه که مرگت فرا رسد، جانب احتیاط را رعایت کرده و کمر همت بسته باشی. مبادا مرگ ناگهانی به سویت آید و تو را در حال غفلت دریابد[۱۶][۱۷].
- از دیدگاه دین، دریافت صحیح از ماهیت دنیا، از اموری است که ماهیت مرگ را در نظر انسان درست جلوه میدهد. از دلبستگی انسان به دنیا میکاهد و حقیقت مرگ برایش آشکار میشود. امام (ع) دنیا را به مثابه پلی برای گذر به جهانی پاینده میبیند. دنیا محل گذر است و آخرت محل بقا و زندگی جاوید[۱۸]. دنیا نزد امام (ع) به مثابه زندانی است که با مرگ ققل آن گشوده میشود. از اینرو آدمیان برای گذر از جهان فانی و نگرشی همهجانبه به فراسوی این جهان، باید سبکبار باشند و سبکباری انسانها در گرو اعمال نیک و گذشتن از آرزوها و تعلقات دنیوی است.مرگ نزد امام و اولیای الهی عزت و سربلندی است. از اینرو آنان با مرگ انس و الفت داشتند. امام علی (ع) انس خود را با مرگ اینگونه بازگو میکند: به خدا سوگند، پسر ابوطالب از مرگ بیپژمان است، بیش از آنکه کودک پستان مادر را خواهان است[۱۹].
- آنان مرگ عزتمندانه در سایه شمشیرها را بر زندگی همراه با ذلت ترجیح میدادند[۲۰]. امام علی (ع) میفرماید: مردن و خواری نبردن و به اندک ساختن و به این آن نپرداختن برای انسان بهتر است؛ و آن را که نصیب به آسانی بهدست نیاید با کوشش با آن برنیاید. روزگار دو روز است: روزی از تو و روزی به زیان تو؛ در روزی که از توست سرکشی بنه و در روزی که به زیان توست، تن به شکیبایی ده[۲۱][۲۲].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ﴿ قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ﴾؛سوره سجده، آیه۱۱.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 683-684.
- ↑ ﴿إِنَّ الأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ عَلَى الأَرَائِكِ يَنظُرُونَ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ ﴾؛سوره مطففین، آیه:۲۲ – ۲۴
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 684.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۶۴
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 684.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱
- ↑ ﴿بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّنْهَا بَلْ هُم مِّنْهَا عَمُونَ ﴾؛ سوره نمل، آیه:۶۶.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 684.
- ↑ نک: حکمت ۱۴۲
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۸۴
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 684-685.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۸
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۶۳
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 685.
- ↑ نک: نامه ۳۱
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۵
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۲۳
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۹۸
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 685-686.