ختم نبوت در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۵ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۲۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ختم نبوت است. "ختم نبوت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ختم نبوت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  1. نقلی:
    1. دلایل قرآنی: مشهورترین آیه قرآن کریم درباره خاتمیت، آیه ۴۰ سوره احزاب است که خداوند می‌فرماید: "محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست؛ ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است و خدا همواره بر هر چیزی دانا است". قراء قرآن، بر سر قرائت کلمه "خاتم" در این آیه به اختلاف افتاده‌اند و برخی این کلمه را به فتح تاء و برخی به کسر قرائت کرده‌اند؛ اما بنابر هر دو قرائت، با بعثت حضرت محمد (ص)، دیگر پیامبری مبعوث نمی‌شود و دین او، واپسین دین آسمانی است. معنای این سخن آن است که شریعت اسلام تا قیامت ماندگار است و این فضیلتی بزرگ برای دین اسلام و حضرت محمد (ص) است[۷]. آیاتی دیگر نیز در قرآن می‌توان یافت که بر این حقیقت به صراحت و اشارت گواهی می‌دهند[۸]. بنابراین آیات، قرآن و رسالت پیامبر (ص) گستره‌ای جهانی و همیشگی دارد و ویژه مردم یا زمانی خاص نیست و شریعت اسلام تا قیامت ماندگار است[۹][۱۰].
    2. دلایل روایی: در روایات پرشماری از بزرگان معصوم (ع) بر خاتمیت اسلام و پیامبر اسلام (ص) تأکید شده است. از آن جمله است حدیث منزلت، غدیر خم، تمثیل و احادیث دیگر که آشکارا از خاتمیت سخن می‌گویند[۱۱][۱۲].
  2. دلایل عقلی: علمای شیعه دلایل متعددی در این باره دارند که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:
    1. کمال و جامعیت اسلام: مراد این است که اسلام کامل‌ترین و جامع‌ترین دین آسمانی است به گونه‌ای که برای هدایت انسان، تا قیامت کافی است و دیگر نیازی به شریعتی تازه نیست. تجدید شرایع پیش از اسلام از آن رو بود که نقص شریعت پیشین از میان رَوَد و نیازهای جدید مردم برآورده شود؛ اما اینک با ظهور اسلام و نزول قرآن، کاستی‌ها از میان رفته‌اند و همه نیازهای انسان تا قیامت برای سعادت و تکامل برآورده شده‌اند. برخی متکلمان مسلمان، این دلیل را چنین سامان داده‌اند:احکام دین اسلام نظر به همه دوره‌های زندگی فردی و اجتماعی انسان دارند و با پیشرفت جوامع انسانی، نیازمندی انسان به آیین اسلام از میان نمی‌رود و اسلام با کاستی و نارسایی روبه‌رو نمی‌شود و نیاز به قوانین دینی جدید و پیامبری دیگر نمی‌افتد.
    2. بلوغ عقلی: بشر در روزگار پیامبر اسلام (ص) به چنان مرحله‌ای از بلوغ عقلی و فکری رسیده است که با مدد عقل و تعالیم اسلام از پس مسائل زندگی‌ خویش برمی‌آید و می‌تواند پذیرای قانون جامعی همچون اسلام شود. رسالت پیامبر اسلام از نوع قانون است نه برنامه؛ طرحی است کلی، جامع همه جانبه، معتدل و متعادل[۱۳].

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. لسان العرب‌، ۱۲/ ۱۶۳؛ مفردات الفاظ القرآن‌، ۱۴۲.
  2. فرهنگ شیعه، ص 232.
  3. دایرة المعارف تشیع‌، ۷/ ۶.
  4. فرهنگ شیعه، ص 232.
  5. خاتمیت از دیدگاه عقل و قرآن‌، ۷.
  6. فرهنگ شیعه، ص 232.
  7. مجمع البیان‌، ۷/ ۳۶۲.
  8. ﴿تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا ؛ سوره فرقان، آیه ۱؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ؛ سوره فصلت، آیه ۴۱ و ۴۲؛ ﴿قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهِ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ؛ سوره انعام، آیه ۱۹؛ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ؛ سوره سبأ، آیه ۲۸.
  9. ر.ک: خاتمیت از دیدگاه عقل و قرآن‌، ۵۷ و ۷۱؛ تفسیر نمونه‌، ۱۵/ ۸؛ مجمع البیان‌، ۴/ ۲۸۲.
  10. فرهنگ شیعه، ص 233.
  11. ر.ک: بحارالانوار، ۱۶/ ۹۳، ۲۲/ ۵۳۱ و ۳۷/ ۲۵۵؛ مجمع البیان‌، ۷/ ۳۶۲؛ وسائل الشیعه‌، ۱۸/ ۵۵۵، علل الشرایع‌، ۱/ ۱۲۲؛ احتجاج طبرسی‌، ۳۷.
  12. فرهنگ شیعه، ص 233.
  13. فرهنگ شیعه، ص 233-234.