بحث:ابعاد اقتصادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
نویسنده: آقای ظرافتی
نویسنده: آقای ظرافتی
پاسخ اجمالی
- حراست از فرهنگ دینی و زنده نگه داشتن اندیشۀ اسلامی از وظایف منتظران است و بدون تردید تبلیغ این فرهنگ پویا بدون پشتوانه مالی و اقتصادی امکانپذیر نیست و به همین جهت منتظران باید با سعی و تلاش در عرصههای مختلف این آمادگی مالی و اقتصادی برای ظهور را فراهم کنند[۱]. *ابعاد اقتصادی به عنوان یکی از مؤلفههای انتظار فرج به دو گونه قابل تفسیر و تحقق است:
- رفاه عمومی در همۀ ابعاد زندگی: یکی از ویژگیهای عصر ظهور رفاه عمومی در همۀ ابعاد زندگی است. اما این رفاه و آسایش، با تلاش و کوشش فراوان انسانها و آباد کردن زمین به دست میآید. کسانی که در اندیشه زمینهسازی برای آن دوران هستند، میبایست در عصر غیبت نیز با تلاش فراوان مواهب الهی را برای خدمت به بندگان خدا به استخدام درآورند. کوشش برای فتح قلههای دانش و کشف ناشناختههای جهان هستی، یکی از نمونههای روشن فعالیتهای نسل زمینهساز است. عقب ماندن از کاروان علم و دانش، در همۀ عرصهها، نه فقط باعث سرشکستگی نسل منتظر و زمینهساز در برابر جهانیان است که خود عاملی برای استثمار بندگان مستضعف و تأمین اهداف دشمنان اسلام است. از اینرو شایسته است منتظران برای رشد توانمندی خود، هر چه بیشتر برای کسب دانش و بهره مندی از موهبتهای الهی کوشش کنند[۲].
- اقامۀ قسط و عدل: از آنجایی که مهمترین و متعالیترین هدف قیام حضرت مهدی (ع)، اقامۀ قسط و عدل است و آن هم ارتباط مستقیمی با جنبههای اقتصادی زندگی دارد، منتظر او با تأسی به آن امام بزرگوار، نه فقط به اجرای عدالت و قسط در تمام زوایای زندگی میاندیشد که مال و ثروت خود را به گونهای که مورد رضایت امام است، صرف میکند[۳].
- در بُعد اقتصادی باید امیدها و انتظارها متوجه تعدیل عادلانه ثروت باشد. آنچنان نباشد که عدهای در منتهای فقر و بدبختی و جهل و مرض و استثمار باشند و عدهای در اوج رفاه و تنعمی که حاصل از استثمار است. انتظار این است که فواصل طبقاتی از میان برداشته شوند و وضع آنچنان نباشد که میلیاردر وخاکنشین داشته باشیم. یکی درکاخ زندگی کند و دیگری در زاغهای. امکان کسب و تجارت، برای همگان یکسان باشد، تحرک اجتماعی، انتقال از نقشی به نقش دیگر امکانپذیر باشد. انتظار این است که به خاطر جنبههای اقتصادی و به منظور چپاول حاصل درآمد ضعفا، اغنیاء قادر نشوند دست به کار شوند و نتوانند دسترنجهای فقیران را برای کاخسازی، بساط و عیش و نوش گستردن به کار برند. محرومیت و فقر سهم عدهای و لذت و تنعم سهم عدهای دیگر نباشد. انتظار این است که کشورهای قوی برای تصرف بازار فروش، برای آب کردن کالاهای بنجل خود، برای فروش اسلحههای سرد و گرم دست به حملۀ تجاوزکارانه نزنند، ملتها را مجبور به خرید و فروش نکنند. وضع چنان نباشد که کشوری را مصرف کنندۀ صرف و در نتیجه برای همیشه برده نمایند[۴].