توحید ذاتی در اخلاق اسلامی
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث توحید ذاتی است. "توحید ذاتی" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل توحید ذاتی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- مراد از "توحید ذاتی"، آن است که هیچ موجود واجب جز از خداوند یگانه، وجود ندارد؛ و هرچه جز اوست بوئی از وجوب نبرده است. از همین روست که بعضی از فرزانگان، توحید ذاتی را همان معنای عبارت شریف ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ﴾[۱] دانستهاند[۲].
انواع توحید ذاتی
- توحید ذاتی خود بر چندگونه است:
توحید عوام
- مراد از "توحید عوام"، اعتقاد عامّه مردمانست که: خداوند یگانه است و هیچ موجود واجبی جز او نیست. اینان امّا به سراسر عالم وجود به گونهای مینگرند که گویا ذرّه ذرّه این عالم را مستقل دانسته، برای هریک از آنها به گونهای از ثبات و استقلال معتقدند[۳].
توحید خواص
- خواص امّا این نگرش استقلالی به موجودات را عین شرک دانسته، برآنند که در دار وجود جز او - جلَّ وعلا! - موجود دیگری نیست. آری! موجودات گوناگونی که به ظاهر در این عالم دیده میشوند، تنها و تنها سرابی هستند که لحظهای ظهور مینمایند و لحظهای دیگر ناپدید میشوند؛ بدیهی است که جز جاهلان، هیچکس سراب را آب نمیپندارد و برای او ارزشی قائل نمیشود. از اینرو، با مشاهده ملکوت جهان، ذرّه ذرّه این عالم را وابسته و ایستادة به او میدانند، و او را عامل حیات و بقای تمامی موجودات. حضرت حق در ذکر مبین میفرماید: ﴿وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ﴾[۴].
- گویا مراد از ملکوتی که به ابراهیم(ع) نمایانده شد، صورت واقعی عالم بود؛ صورتی که نشان از بطلان محض و ایستائی آن به ذات حضرت حق داشت.
- ابراهیم(ع) چون به ملکوت عالم آگاه شد، به فقر موجودات و غنای حضرت حق آگاهی یافته او را تنها موجود حقیقی جهان یافت[۵].
توحید أخضّ خواص
- اَخصّ خواص امّا، این مرتبه از توحید را نیز آلوده به شرک میدانند؛ چه در این مرتبه، هنوز شائبهای از هستیهای دیگر - هرچند در کمال فقر و نیاز به حضرت حق - به چشم میآید؛ و این نشان از مشرک بودن انسان موحّد دارد!.
- اینان بر آنند که توحید کامل، آنست که نه به دیدة استقلال و نه به دیدة فقر به موجودات نگریسته شود؛ که اصلاً موجود دیگری در این عالم پرهیاهو دیده نشود.
- رسیدن به این مرتبه و نشستن آن مطلب بر جان انسان موحّد، سخت دشوار است؛ و تنها و تنها از پی مجاهدتهای شرعی بسیار پدید میآید. این مرتبه چون فراچنگ ابراهیم خلیل(ع) رسید چنین فرمود که: ﴿إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۶][۷].
منابع
پانویس
- ↑ «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۱۹.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۲.
- ↑ «و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد» سوره انعام، آیه ۷۵.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۲.
- ↑ «من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آوردهام که آسمانها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم» سوره انعام، آیه ۷۹.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۳.