آینده

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.


مقدمه

سمت و سوی جهان و انسان

  1. ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ[۱].
  2. ﴿وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ * إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ[۲].
  3. ﴿أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا... كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ[۳]. گاه برای فهم این سنت الهی از تمثیل استفاده می‌ظشود که در این آیه به صورت غیر مستقیم و از راه مثال می‌گوید که آینده جهان و بشریت آینده‌ای روشن دارد و هر چند مسیر بشریت همراه با فراز و فرود و بسا جنگ و کشتار و شکست و پیروزی باشد، که از واقعیت تاریخ به پیروز و باطل همچون کفی بر روی آب از بین رفتنی است. این سبقه وجودی حق بر باطل را به خوبی در قالب تمثیل آب و کف توضیح داده شده است.
  4. ﴿وَيُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ * لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ[۴]. این که فرموده، تا خداوند حق را ثابت کند و باطل را نابود گرداند، هر چند بزهکاران خوش نداشته باشند، در ادامه این بیان شده که خدا می‌خواهد حق [[[اسلام]]] را با کلمات خود ثابت، و کافران را ریشه‌کن کند. و منظور از "احقاق حق" آشکار کردن و تثبیت آن به ترتیب آثار حق است، و منظور از کلمات خدا، تعیین سرنوشت و سنتی است که در سیر تاریخ بشر قرار داده، تا انبیای خود را یاری کرده و دین حق را ظاهر سازد.
  5. ﴿وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ * إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ[۵].
  6. ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ[۶]. در این ۲ آیه اشاره به این سنت شده، که هر چند کسانی می‌خواهند نور خدا خاموش شود، ولی خدا با آن کار شعاع نور خود را افزایش می‌دهد، و دین حق را برتری می‌دهد. ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ[۷] و همچنین وعده داده که عباد مرسل خود را نصرت و لشکریان خودش را غالب بگرداند: ﴿إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ[۸].
  7. ﴿وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا[۹] از این آیه استفاده می‌شود که در سنت خدا این بهروزی است که پیامبران، مؤمنین و سپاهیان حق را نصرت می‌دهد و آنان را پیروز می‌گرداند، و می‌گوید: «و بگو حق آمد و باطل نابود شد، آری باطل همواره نابود شدنی است».
  8. ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي[۱۰] این که می‌گوید، خدا نوشته است که محققاً من و فرستادگانم به زودی پیروز خواهیم شد. تعبیر به ﴿كَتَبَ برای بیان همین سنت و قانون تکوینی است. ظاهر اطلاق کلمه: ﴿لَأَغْلِبَنَّ برای بیان غلبه دادن حق و بدون قید آوردنش، برای این است که خدا از هر جهت غالب می‌باشد، هم از جهت استدلال و هم از جهت تأیید غیبی، و هم از جهت طبیعت ایمان به خدا و رسول؛ زیرا درک حق و خضوع در برابر آن فطری انسان است، اگر حق را برایش بیان کنند، و مخصوصا از راهی که با آن راه مانوس است روشن سازند، بدون درنگ آن را می‌فهمد، و وقتی فهمید فطرتش به آن اعتراف می‌کند.

از این آیات استفاده می‌شود که سنت غلبه حق تنها مشمول عباد مرسل و جندالله، است و دلالت بر حصر و قصر از جمله: ﴿إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ استفاده می‌شود و جبهه مخالف آنان کسانی است که منکر و جاحد حق هستند و پیروزی نور بر تاریکی است.

کسان این آینده

منظور این است که اگر سنت خدا بر آینده‌ای روشن و امید بخش است، اما برای آن قانون و قلمرو تعیین کرده است.

  1. ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ[۱۱]. این که حق پیروز می‌شود، به این معنا نیست که در هر صورت پیروزی از آن پیروان حق است، بلکه از آن کسانی است که تلاش می‌کنند: ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا. البته در مسیر نهایی همواره و در خط خود خداوند چیدمان جامعه را بگونه‌ای فراهم ساخته که کسانی که مجاهدت می‌کنند، به وجود می‌آیند و آنان این مسیر را به پیش می‌برند و خدا با نیکوکاران است.
  2. ﴿قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۱۲].
  3. ﴿تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ[۱۳].
  4. ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى[۱۴].
  5. ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۱۵]. شرط دیگر موفقیت این است که این مبارزان پروادار باشند، هوس باز و دنیاطلب و خود خواه نباشند. اصول اخلاقی را در مبارزه و هدف رعایت کنند. ﴿وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى سرانجام از آن صاحبان تقوا است؛ زیرا احسان محسن، احسان کننده را و تقوای باتقوا، متقی را به آن هدایت می‌کند، و راه می‌نماید. این جمله هر چند کوتاه با عنوان تقوا بیان شده، اما متناسب با تعیین اهداف آینده بشریت و مسیر مبارزه و حرکت اجتماعی بیان شده، یعنی تقوایی متناسب با عمل اجتماعی و مبارزه‌ای با پروا بر علیه باطل.
  6. ﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ[۱۶]. پیروزی و نصرت تنها به پیامبران اختصاص ندارد، بلکه کسانی که ایمان و باور به راه دارند، و در مسیر خدا قرار دارند، با همه جامعیت راه الهی از سوی خدا نصرت خواهند شد: ﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا[۱۷].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهان‌ها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.
  2. «و درباره بندگانی که فرستاده‌ایم، از سوی ما از پیش سخن رفته است * که آنان یاری شده‌اند * و بی‌گمان تنها سپاه ماست که پیروز است» سوره صافات، آیه ۱۷۱-۱۷۳.
  3. «از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی- هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد... بدین‌گونه خداوند درست و نادرست را مثل می‌زند؛ باری، کف، کنار می‌رود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز می‌ماند؛ بدین‌گونه خداوند مثل می‌زند» سوره رعد، آیه ۱۷.
  4. «خداوند می‌خواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند * تا حقّ را تحقّق بخشد و باطل را تباه گرداند هرچند بزهکاران نپسندند» سوره انفال، آیه ۷-۸.
  5. «و درباره بندگانی که فرستاده‌ایم، از سوی ما از پیش سخن رفته است * که آنان یاری شده‌اند * و بی‌گمان تنها سپاه ماست که پیروز است» سوره صافات، آیه ۱۷۱-۱۷۳.
  6. «بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند * اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره صف، آیه ۸-۹.
  7. «بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند» سوره صف، آیه ۸.
  8. «که آنان یاری شده‌اند * و بی‌گمان تنها سپاه ماست که پیروز است» سوره صافات، آیه ۱۷۲-۱۷۳.
  9. «و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.
  10. «خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد» سوره مجادله، آیه ۲۱.
  11. «و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.
  12. «موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  13. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.
  14. «و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.
  15. «آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی می‌نهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.
  16. «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
  17. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۵۱-۵۴.