انذار در قرآن
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل انذار (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
انذار: اطلاعرسانی بیمآور[۱]
واژهشناسی لغوی
- انذار مصدر باب افعال از باب "نَذِرَ ینْذَرُ" و به معنای آگاه شدن به امری، از آن پرهیز کردن و خود را برای آن آماده ساختن اشتقاق یافته است[۲]. لغتشناسان و مفسران معنای انذار را با تعابیری گوناگون ذکر کردهاند؛ مانند توجّه و آگاهی دادن به آیندهای ترسناک[۳]، آگاه کردن یا ابلاغ و خبر دادنی که در آن ترسانیدن صورت پذیرد، برحذر داشتن از امر ترسناکی که زمان و فرصت کافی برای پرهیز از آن باشد[۴]. ترسانیدنی که به صورت گفتاری بوده[۵] و در آن امر ترسناک نیز معرفی شود[۶] پند دادن، و آموزش آنچه مردم را در بازشناسی حق از باطل و درست از خطا توانا میسازد[۷][۸]
- برخی ریشه نذر بهمعنای یاد شده را واژهای بیگانه و برگرفته از زبان عبری یا سریانی دانستهاند، با این تفاوت که در آن دو زبان به علّت دارا نبودن ذال، با دال "ندر" یا زاء "نزر" تلفظ میشده است[۹][۱۰]
- این واژه و مشتقّات آن بیش از ۱۲۴ بار در قرآن کریم بهکار رفته است[۱۱] و در آنها ضمن بیان این مطلب که منذر حقیقی خداست ـ و ازاینرو یکی از اسمای الهی منذر است[۱۲] ـ و دیگر منذران نیز پیام او را ابلاغ میکنند از مسئولیت پیامبران به ویژه رسول گرامی اسلام، اهداف، موارد، شیوه، مخاطبان و واکنش آنها در مورد انذار سخن به میان آمده است. گفتنی است که افزون بر موارد کاربرد انذار و مشتقات آن، بخشهای فراوانی از قرآن بدون بهکارگیری این واژگان عملاً به انذار پرداخته است، زیرا در آنها از عذاب، دشواری مرگ، برزخ، جهان آخرت، حسابرسی، جهنّم و عذاب الهی به صورت اعلام، اخبار، تهدید، وعید و تحذیر یاد شده است[۱۳]
پیامبران، انذارگران الهی
- مبدأ اصلی انذار، ذات اقدس الهی است و انذار بالاصاله به او منتسب است[۱۴]: ﴿إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ﴾[۱۵]، ﴿إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا﴾[۱۶]، ﴿فَأَنذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّى﴾[۱۷] انذار در قرآن گاهی به پیامبران از جمله پیامبر اکرم(ص) به عنوان واسطه الهی﴿قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهِ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ﴾[۱۸]، ﴿وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۱۹] و گاهی به جنّ به عنوان واسطه میان پیامبر(ص) و قوم خود ﴿وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ﴾[۲۰] اسناد داده شده است. البته بر اساس قول خداوند در آیه ۱۲۲ سوره توبه لازم است از هر فرقه، طایفهای برای تفقه در دین کوچ کنند تا در بازگشت، قوم خویش را انذار کنند: ﴿وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَافَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ﴾[۲۱] گفتنی است که به آیات وعید قرآن ازاینرو که وسیلهای برای انذار است "نُذُر" گفته شده است[۲۲]﴿حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ﴾[۲۳] در برخی آیات از عذاب الهی به "نذیر" یاد شده است: ﴿أَمْ أَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ﴾[۲۴]، زیرا عذاب نیز انذار با زبان حال است[۲۵]
- اگرچه بر اساس آیات یاد شده انذار افزون بر پیامبران به گروهها و امور دیگری نیز نسبت داده شده است؛ امّا پیامبران و به ویژه پیامبر خاتم(ص) در این مهم از جایگاه خاصّی برخوردارند، زیرا در برخی آیات هدف از برانگیختن پیامبران، نزول وحی و فرو فرستادن قرآن، بشارت و بیم دادن مردم معرفی شده است: ﴿وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۲۶]؛ ﴿وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنذِرُوا هُزُوًا﴾[۲۷]، ﴿رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ لِيُنذِرَ يَوْمَ التَّلاقِ﴾[۲۸]، ﴿قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهِ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ﴾[۲۹][۳۰] و در برخی از آیات هدف بعثت و مسئولیت پیامبران به انذار منحصر شده و در برخی دیگر تنها به ذکر انذار اکتفا شده است: ﴿فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَن يَقُولُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنتَ نَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ﴾[۳۱]، ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ﴾[۳۲] و نیز ﴿وَقَالُوا لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴾[۳۳]؛ ﴿إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ﴾[۳۴]، ﴿قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ﴾[۳۵]، ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ﴾[۳۶]، ﴿وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتْ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴾[۳۷] و ... . بدون تردید حصر یاد شده اضافی است و با شأن بشارت پیامبران تنافی ندارد، زیرا مراد از حصر در آیات مزبور، ذکر انذار نسبت به هدایت یافتن است؛ نه بشارت دادن[۳۸] و در حقیقت پیام آیات یادشده این است که پیامبران فقط انذار میکنند؛ ولی هدایت یافتن یا گمراه شدن مردم به عوامل دیگری وابسته است که در جای خود بیان شده است. گفتنی است که ذکر انذار و عدم ذکر بشارت برای آن است که مقام، مقام انذار است، یا به این سبب است که دین امری فطری است، جز آنکه با حجابهای شرک و معصیت پوشانده میشود و موجبات غلبه شقاوت و نزول سخط الهی فراهم میآید، ازاینرو نزدیکترین راه مناسب با حکمت و حزم آن است که ابتدا مشرکان و معصیت کاران با انذار بیدار و به سوی حق هدایت شوند[۳۹]. برخی از مفسران علّت این انحصار را آن دانستهاند که در بعثت انذار، مقصود مهمتر محسوب میگردد، وانگهی در آیات دیگری مقرون به بشارت ذکر شده است[۴۰]: ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِيهَا نَذِيرٌ﴾[۴۱] و نیز ﴿وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۴۲]؛ ﴿وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنذِرُوا هُزُوًا﴾[۴۳][۴۴]
اهداف انذار
- راهیابی به حقیقت: راهیابی گروهی که پیش از پیامبر(ص) از برنامه سعادتبخش و هدایت آفرین الهی آگاه نبودهاند از اهداف انذار معرفی شده است: ﴿أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴾[۴۵][۴۶]
- یادآوری حقایق از یاد رفته: هدف دیگر انذار، بیدار ساختن مردمان از خواب غفلت، ایجاد زمینه عبرت آموزی و متذکر ساختن افراد به حقایق فراموش شده است: ﴿وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ﴾[۴۷] انذار با هدف متذکر شدن خرد ورزان به وسیله قرآن صورت میگیرد: ﴿هَذَا بَلاغٌ لِّلنَّاسِ وَلِيُنذَرُواْ بِهِ وَلِيَعْلَمُواْ أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ﴾[۴۸] و سرانجام تذکر، رستگاری است: ﴿أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۴۹][۵۰]
- تقوا و دوری از گناه: پیشه ساختن تقوا و نگاهداشتن نفس در برابر گناه از اهداف مهم انذار بیان شده است: ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنذِرْ قَوْمَكَ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ﴾[۵۱]، ﴿وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴾[۵۲]، ﴿أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾[۵۳]؛ ﴿يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ﴾[۵۴] قرآن کریم با تکیه بر مسئولیت جامعه اسلامی در انذار، هدف از آن را دوری گزیدن مردم از مخالفت با آیات الهی بر شمرده است[۵۵]﴿وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَافَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ﴾[۵۶][۵۷]
- نیل به رحمت الهی: انذار زمینهساز تقوا و تقوا مایه نیل به رحمت خاص الهی است: ﴿وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴾[۵۸]، ﴿أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾[۵۹][۶۰]
- نگاهداشت حریم الهی:دستور به حفاظت حریم الهی از اعتقادات شرکآمیز متفرّع بر فرمان انذار به پیامبران در مورد نفی معبودی به جز حق ذکر شده است: ﴿يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ﴾[۶۱][۶۲]
- اتمام حجت:هدف اساسی دیگر از انذار آن است که مردم حجّتی بر خداوند نداشته باشند، بلکه حجّت خداوند، بر آنان تمام گردد: ﴿رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا﴾[۶۳] و جای این سخن در پیشگاه خدا نماند که چرا در میان ما پیامبری نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم و از مؤمنان باشیم: ﴿وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ وَلَوْلا أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴾[۶۴] یا دچار ذلت عذاب نشویم؛ همچنین پیروان کتب آسمانی پیشین نگویند برای ما بشارت و بیم دهندهای برانگیخته نگردید: ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ أَن تَقُولُواْ مَا جَاءَنَا مِن بَشِيرٍ وَلاَ نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُم بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۶۵]، بر این اساس خداوند هرگز بدون ارائه آگاهی و هشدار لازم بر بندگان خویش عذاب نازل نمیکند: ﴿وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلاَّ لَهَا مُنذِرُونَ﴾[۶۶] و در روز قیامت برای تقریر و اعتراف گرفتن از جنّ و انس پرسیده میشود: آیا فرستادگان الهی درباره چنین روزی هشدارتان نداده بودند: ﴿يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ﴾[۶۷] و خزانهداران جهنّم نیز از دوزخیان همان سؤال را که نشان اتمام حجت است باز میپرسند: ﴿تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ فِي ضَلالٍ كَبِيرٍ ﴾[۶۸] و ﴿وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾[۶۹] و به جهنمیانی که نجات و بازگشت به دنیا را برای انجام دادن کارهای نیک میخواهند پاسخ داده میشود: آیا در طول عمر شما عوامل آگاهی بخش تحقق نیافت و بیم دهندگان نزد شما نیامدند: ﴿وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ﴾[۷۰][۷۱]
گستره انذار
- برابر آیات بسیاری انذار همه امّتها و همه افراد را در بر میگیرد: ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِيهَا نَذِيرٌ﴾[۷۲]، ﴿أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ ﴾[۷۳]. به گفته مفسران مفاد آیه فوق آن است که برای هر امتی فرستادهای[۷۴] و برای هر زمانی پیشوایی خواهد بود[۷۵]. عمومیت انذار به آدمیان اختصاص ندارد، بلکه جنیان را نیز شامل میشود: ﴿يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ﴾[۷۶]، ﴿وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ﴾[۷۷] به گفته برخی مفسران کلمه ﴿مِّنكُمْ﴾ در آیه ۱۳۰ سوره انعام به معنای "من جنسکم" بوده و این آیه نشان مبعوث شدن فرستادگان الهی در میان انس و جن از جنس خود آنان است[۷۸]. برخی به استناد آیات فوق فرستادگان الهی در میان آدمیان را "رسول" و برانگیختگان میان جنیان را با عنوان "منذر" معرفی کردهاند[۷۹]. به گفته المیزان عمومیت انذار به این معناست که در میان همه امّتها انذارگر برانگیخته میشود و هیچ امّتی بدون منذر نمیماند﴿إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِيهَا نَذِيرٌ﴾[۸۰] و این عمومیت در حدّ اقتضاست؛ یعنی فعلیت آن در مورد همگان و رسیدن آن به یکایک افراد منوط به این است که در مسیر آن مانعی پدید نیاید، زیرا با توجّه به اینکه جهان ماده محل برخورد و تزاحم علل و اسباب با یکدیگر است، ممکن است پیام انذار به برخی انسانها نرسد و حجّت الهی بر آنان تمام نگردد. از این افراد در قرآن با عنوان "مستضعف" یاد و امر ایشان به خداوند واگذار شده است، بر این اساس انذار، گرچه عام است؛ ولی مستلزم دریافتن یکایک افراد یک امّت نیست[۸۱][۸۲]
- گرچه انذار برای همگان لازم و سودمند است؛ امّا گروههای خاصی بر اثر برخورداری از زمینههای تأثیرپذیری بهتر، انذار در حق آنان سودمندتر است یا به علّت وجود مانع قویتر نیاز بیشتری به انذار دارند، بدین روی انذار این دو گروه به صورت خاص مورد تأکید قرار گرفته است[۸۳]:
- گروه نخست همچون خداترسان: ﴿وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ﴾[۸۴]؛ ﴿إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ﴾[۸۵] و کسانی که از برپایی قیامت و حسابرسی خداوند ترسناکاند: ﴿إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن يَخْشَاهَا﴾[۸۶]، ﴿وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴾[۸۷]، زندگان (زنده دلان): ﴿لِيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾[۸۸]، پیروان قرآن[۸۹]: ﴿إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ﴾[۹۰] و بر پا دارندگان نماز: ﴿وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ﴾[۹۱][۹۲]
- دسته دوم مانند غافلان: ﴿لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ﴾[۹۳] و نیز ﴿وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ﴾[۹۴]؛ ﴿أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴾[۹۵]؛ ﴿وَمَا آتَيْنَاهُم مِّن كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِن نَّذِيرٍ﴾[۹۶]، لجبازان و جدال پیشگان: ﴿فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴾[۹۷]، ستمگران: ﴿وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ ﴾[۹۸]، وکسانی که برای خدا فرزند قائل شدهاند: ﴿وَيُنذِرَ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا﴾[۹۹] بدون تردید اینگونه آیات با عمومیت انذار منافات نداشته، از موارد ذکر خاص پس از عام محسوب میگردد[۱۰۰][۱۰۱]
متعلّق انذار
- شرک: در قرآن کریم شرک به عنوان مهمترین انحراف اعتقادی مورد توجّه قرار گرفته است و به همین جهت پیام انذار پیامبران الهی در بسیاری از آیات با فراخوانی به توحید در همه ابعاد آن همراه شده است: ﴿يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ﴾[۱۰۲] و نیز ﴿فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ ﴾[۱۰۳] این پیام اصیل به طور خاص از زبان حضرت هود(ع) ﴿وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتْ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴾[۱۰۴]، حضرت نوح(ع): ﴿قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ ﴾[۱۰۵] و پیامبر گرامی اسلام(ص): ﴿أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ﴾[۱۰۶]، ﴿وَلا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ﴾[۱۰۷] بیان شده و بر بیم دادن مشرکان به صورت ویژه تأکید شده است: ﴿مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلا لِآبَائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن يَقُولُونَ إِلاَّ كَذِبًا ﴾[۱۰۸][۱۰۹]
- عذاب اخروی:متعلّق انذار در برخی آیات عذاب اخروی است. در این آیات از عذاب نزدیک، دردناک و شدید آخرت سخن به میان آمده است: ﴿إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا﴾[۱۱۰]، ﴿وَأَنذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَكُونُواْ أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَكُم مِّن زَوَالٍ﴾[۱۱۱]، ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنذِرْ قَوْمَكَ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴾[۱۱۲]، ﴿قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ﴾[۱۱۳]، ﴿قَيِّمًا لِّيُنذِرَ بَأْسًا شَدِيدًا مِن لَّدُنْهُ وَيُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا ﴾[۱۱۴]، ﴿وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْا فَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ﴾[۱۱۵][۱۱۶]
- در آیات فراوانی انذار به روز قیامت با عناوین خاص آن تعلّق یافته و از برپایی آن روز بیم داده شده است؛ از جمله: ﴿وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ﴾[۱۱۷]، ﴿وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلا شَفِيعٍ يُطَاعُ ﴾[۱۱۸]، ﴿رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ لِيُنذِرَ يَوْمَ التَّلاقِ﴾[۱۱۹]، ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ﴾[۱۲۰]، ﴿وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾[۱۲۱]؛ ﴿يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ﴾[۱۲۲][۱۲۳]
- عذاب دنیوی: ﴿فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ﴾[۱۲۴]، ﴿أَمْ أَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ﴾[۱۲۵]، ﴿وَلَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ﴾[۱۲۶][۱۲۷]
وسایل و مقارنات انذار
- فرمان انذار با رهنمودهایی از سوی خداوند مقرون گشته که میتوان برخی از آنها را وسایل انذار دانست[۱۲۸]:
- زبان روشن: ﴿عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ﴾[۱۲۹] و نیز ﴿وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ ﴾[۱۳۰][۱۳۱][۱۳۲]
- قرآن: در بسیاری از آیات، قرآن انذارگر یا وسیله انذار معرفی شده است: ﴿قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهِ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ﴾[۱۳۳] و نیز ﴿كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلاَ يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ﴾[۱۳۴]؛ ﴿فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ﴾[۱۳۵]؛ ﴿تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا ﴾[۱۳۶]؛ ﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴾[۱۳۷] بر اساس روایتی از پیامبر قرآن ۴ بخش دارد و یک بخش آن فضایل و انذار است[۱۳۸][۱۳۹]
- اخبار حکمتآمیز و رسا: ﴿وَلَقَدْ جَاءَهُم مِّنَ الأَنبَاء مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ﴾[۱۴۰]، برخی مفسّران مقصود از آیات کریمه ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِيرًا﴾[۱۴۱] را بیان مطالب براساس برهان و دلایل واضح دانستهاند[۱۴۲][۱۴۳]
- در برخی از آیات نیز به مقارنات انذار اشاره شده است[۱۴۴]:
- حفظ طهارت و [[آراستگی ظاهر[[: ﴿قُمْ فَأَنذِرْ وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ ﴾[۱۴۵][۱۴۶]
- فروتنی در برابر پیروان: ﴿وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۱۴۷][۱۴۸]
- عدم طرد پابرهنگان: ﴿وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴾[۱۴۹][۱۵۰]، بر همین اساس پیامبر(ص) میفرماید: ﴿وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِينَ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ﴾[۱۵۱][۱۵۲]
- عدم مداهنه نسبت به خویشاوندان: ﴿وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۱۵۳][۱۵۴][۱۵۵]
- همراهی انذار با تبشیر: ﴿وَبِالْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴾[۱۵۶]؛ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا﴾[۱۵۷]؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِيرًا﴾[۱۵۸]؛ ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴾[۱۵۹]، ﴿مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ﴾[۱۶۰] برخی از مفسران مقرون بودن انذار و تبشیر را در اتمام دعوت همانند متلازمین معرفی کردهاند[۱۶۱]. همراهی بشارت و انذار در بسیاری از آیات توجّه بسیاری را بهکار کردهای آن دو معطوف ساخته است؛ برخی نقش تبشیر را نقش قائد یعنی دعوت، تشویق، تحریک و ایجاد رغبت از پیش رو و کارکرد انذار را کارکرد سائق یعنی راندن از پشت سر دانستهاند[۱۶۲]. برخی با اشاره به اینکه انگیزههای انسانی معمولاً براساس جلب منافع و دفع ضررها تنظیم میشود نقش بشارت و انذار را بر انگیختن و دامن زدن به آن دو انگیزه و تشویق را عامل حرکت و انذار را عامل باز دارنده معرفی کردهاند[۱۶۳]. از گفته التحقیق استفاده میشود که کارکرد بشارت ایجاد مقتضی و نقش انذار رفع موانع و دفع انحراف و گمراهی است[۱۶۴]. برخی با تکیه بر آنکه انسان تا احساس خطر مهمی نکند از جا حرکت نمیکند نقش انذار پیامبران را اعلام خطرهایی دانستهاند که به صورت تازیانه بر ارواح بیدرد گمراهان چنان فرود میآید که هر قابلی را به حرکت درمیآورد[۱۶۵]. به گفته المیزان تبشیر و انذار برای متوسطان صورت میپذیرد، زیرا برخی از صالحان هیچگونه تعلّقی به غیر خدا، مانند ثواب و عقاب ندارند[۱۶۶][۱۶۷]
مراحل انذار
- انذارگر به طور معمول انذار را از نزدیکان خویش آغاز میکند و آنگاه دایره آن را به دیگران که در شعاعهای دورتری از وی قرار دارند توسعه میدهد، بر این اساس آیاتی که از انذارگری پیامبر(ص) سخن میگوید، مراحل یاد شده را اینگونه بیان میکند[۱۶۸]:
- خویشاوندان: در نخستین مرحله دعوت عمومی، پیامبر(ص) مأموریت یافت تا خویشاوندان خود را بیم دهد: ﴿وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۱۶۹] بر اساس روایات پیامبر(ص) با مساعدت امامعلی(ع) غذایی فراهم آورد و ۴۵ نفر از خویشاوندان نزدیک را فرا خواند. در نخستین جلسه به علّت گفتار ناپسند ابو لهب، آمادگی افراد و زمینه انذار از میان رفت؛ ولی در نشستی دیگر پس از ستایش خداوند بعثت خویش را مطرح کرد و از آنان در جهت انجام رسالت بزرگ خویش یاری طلبید[۱۷۰][۱۷۱]
- اهل مکه و پیرامون آن: پس از دعوت خویشاوندان و انذار آنان در مرحله بعد به انذار مردم مکه مأموریت یافت: ﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴾[۱۷۲] بنا به نقلی پیامبر(ص) فرمود: من مانند کسی هستم که دشمن را میبیند و بر نزدیکان خود از آن بیم دارد و قبل از هجوم آنان را خبردار میسازد[۱۷۳].
- جهانیان: بر اساس آیاتی همچون﴿تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا ﴾[۱۷۴] و ﴿قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهِ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ﴾[۱۷۵] پیامبر(ص) مسئولیت بیم و هشدار دادن همه جهانیان را بر عهده داشته است. برابر گفتار المیزان نامههای پیامبر به سران کشورهای مختلف و فراخوان مردم آن کشورها به اسلام با توجّه به این مرحله صورت پذیرفته است[۱۷۶][۱۷۷]
واکنش مردم در برابر انذار
- ایمان و اصلاح:کسانی که پیام بشارت و انذار پیامبران را شنیده، ایمان آوردند و به اصلاح خود همّت گماشتند نه ترسی به دل دارند و نه به اندوه دچار میشوند: ﴿وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ﴾[۱۷۸] و آمرزش الهی و روزی بزرگوارانه بهره ایشان است ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ﴾[۱۷۹][۱۸۰]
- تکذیب و ایمان نیاوردن: بسیاری در برابر انذار از آوردن ایمان امتناع میورزند: ﴿لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ﴾[۱۸۱] آنان که در برابر انذار به تکذیب آیات الهی پرداختهاند به عذاب دردناکی گرفتار خواهند آمد: ﴿وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ﴾[۱۸۲] کافران در برابر انذار واکنشهای گوناگونی داشتند؛ یا پیامبران را به جادوگری متهم کردند: ﴿أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُّبِينٌ﴾[۱۸۳]؛ ﴿أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ رَجُلا مَّسْحُورًا ﴾[۱۸۴] یا برای مبارزه با حقیقت به مجادله پرداخته، آیات الهی را به مسخره گرفتند: ﴿وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنذِرُوا هُزُوًا﴾[۱۸۵] یا سخنان پیامبر(ص) را دروغ و افسانه پیشینیان معرفی: ﴿تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا ﴾[۱۸۶]، ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلاَّ إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاؤُوا ظُلْمًا وَزُورًا وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلا﴾[۱۸۷]. و به بهانهجویی پرداخته و در این راستا به غذا خوردن و راه رفتن پیامبر در میان کوچه و بازار و فرود نیامدن فرشتهای همراه او برای انذار مردمان یا نداشتن گنج و باغ استناد میجستند﴿وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الأَسْوَاقِ لَوْلا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ رَجُلا مَّسْحُورًا﴾[۱۸۸] یا در برابر انذار پیامبران، استکبار میورزیدند: ﴿وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا﴾[۱۸۹] یا درستی مطالب پیامبران را بسیار بعید: ﴿بَلْ عَجِبُوا أَن جَاءَهُمْ مُنذِرٌ مِّنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ﴾[۱۹۰] و پیروی از انسانی همانند خویش را گمراهی میخواندند: ﴿كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِي ضَلالٍ وَسُعُرٍ﴾[۱۹۱][۱۹۲]
- تعجب و شگفتی:برخی از اینکه در میان آنان بشری از جنس و نوع ایشان به انذارگری برانگیخته شده است دچار شگفتی میشدند: ﴿وَعَجِبُوا أَن جَاءَهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ ﴾[۱۹۳]، ﴿بَلْ عَجِبُوا أَن جَاءَهُمْ مُنذِرٌ مِّنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ﴾[۱۹۴]، در حالی که خداوند بعثت انذارگران از میان خودشان را جای شگفتی نمیداند: ﴿أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُواْ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُّبِينٌ﴾[۱۹۵]؛ ﴿أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾[۱۹۶]، بلکه آن را امری ضروری: ﴿وَهُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴾[۱۹۷] و تعجب آنان را موجب شگفتی میداند: ﴿وَإِن تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَئِذَا كُنَّا تُرَابًا أَئِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ الأَغْلالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[۱۹۸][۱۹۹]
- گریز و تلاش برای نشنیدن پیام انذار: امّت نوح در برابر انذار آن حضرت، گریز بیشتر و نهادن انگشت در گوش و کشیدن جامه بر سر را پیش گرفتند: ﴿قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ﴾[۲۰۰]، ﴿فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلاَّ فِرَارًا ﴾[۲۰۱]، ﴿ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا﴾[۲۰۲][۲۰۳]
- تنفّر:برخی به خداوند به سختی سوگند یاد میکردند که اگر بیم دهندهای در میان ما بر انگیخته شود از دیگران راه یافتهتر خواهیم شد؛ ولی پس از آنکه هشدار دهندهای برانگیخته شد بر اثر استکبار و نیرنگ زشتشان جز بر نفرت آنان افزوده نگشت: ﴿وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَهُمْ نَذِيرٌ لَّيَكُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الأُمَمِ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِيرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلاَّ نُفُورًا اسْتِكْبَارًا فِي الأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ سُنَّتَ الأَوَّلِينَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلا﴾[۲۰۴][۲۰۵]
- درخواست عذاب:برخی در برابر انذار به جای پذیرفتن حقیقت خواهان نزول عذاب میشدند. خداوند در مورد آنان میفرماید: آیا عذاب ما را شتابزده خواستارند؟ آنگاه که عذاب بر خانه آنان فرود آید چه بد صبحگاهی برای هشدار داده شدگان است: ﴿أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاء صَبَاحُ الْمُنذَرِينَ﴾[۲۰۶]، ﴿قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴾[۲۰۷][۲۰۸]
موانع پذیرش انذار
- کفر:انذار در مورد آنان که از پذیرفتن حق سر باز زده و کافر شدند، سودمند نیست: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ﴾[۲۰۹]، ﴿قُلِ انظُرُواْ مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَن قَوْمٍ لاَّ يُؤْمِنُونَ﴾[۲۱۰][۲۱۱]
- استکبار و نیرنگ:علّت تنفّر برخی، از بیمدهندگان استکبار و نیرنگ زشت آنان در پوشاندن استکبار خویش است: ﴿وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَهُمْ نَذِيرٌ لَّيَكُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الأُمَمِ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِيرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلاَّ نُفُورًا اسْتِكْبَارًا فِي الأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ سُنَّتَ الأَوَّلِينَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلا﴾[۲۱۲][۲۱۳]
- دنیاگرایی:فریفته زندگی دنیا گشتن مانع پذیرش انذار و در نتیجه فرو افتادن به دوزخ است: ﴿يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ﴾[۲۱۴].
- عادت به رفاه و خوشگذرانی:در برابر هر پیامبری، رفاهطلبانی خوگرفته با خوشگذرانی، با تکیه بر افزونی ثروت و فرزندان خویش، کفر میورزیدند: ﴿وَقَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالا وَأَوْلادًا وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء وَيَقْدِرُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ﴾[۲۱۵][۲۱۶]
- ستمگری:از کسانی که بر اثر نشنیدن پیام انذارگران بر آنان عذاب فرود آمده با وصف "ستمگران" تعبیر شده است: ﴿وَأَنذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَكُونُواْ أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَكُم مِّن زَوَالٍ﴾[۲۱۷]؛ همچنین علّت اختلافاتی که پس از بشارت و انذار پیامبران پدید آمده، ستمکاری معرفی شده است: ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴾[۲۱۸][۲۱۹]
- پیروی از پیشینیان:بسیاری از منحرفان در برابر انذار پیامبران میگفتند: آیا نزد ما آمدی تا آنچه را پیشینیان و پدرانمان میپرستیدند فرو گذاشته، خدای یکتا را پرستش کنیم: ﴿قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴾[۲۲۰]، ﴿قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴾[۲۲۱] و نیز ﴿قَالُواْ يَا صَالِحُ قَدْ كُنتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ﴾[۲۲۲]، ﴿قَالُواْ يَا شُعَيْبُ أَصَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاء إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ﴾[۲۲۳][۲۲۴]
- قساوت و مرگ دل:آنان که بر اثر قساوت به کری یا کوری دل مبتلا گشتهاند پیام انذار را نخواهند شنید و حقایق را نخواهند دید: ﴿قُلْ إِنَّمَا أُنذِرُكُم بِالْوَحْيِ وَلا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاء إِذَا مَا يُنذَرُونَ ﴾[۲۲۵] براساس آیه شریفه﴿وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُواْ لاَ يَعْقِلُونَ﴾[۲۲۶]، ﴿وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴾[۲۲۷] میتوان کران را آنان دانست که از نیروی اندیشه خود بهره نمیبرند، بدین روی گوش دل آنان سخن حق را نمیشنود. قرآن کریم مرگ دل آدمی را مانع شنیدن هشدار پیامبران معرفی کرده است: ﴿وَمَا يَسْتَوِي الأَحْيَاء وَلا الأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاء وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ إِنْ أَنتَ إِلاَّ نَذِيرٌ ﴾[۲۲۸]، ﴿إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاء إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ﴾[۲۲۹]، ﴿فَإِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاء إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ﴾[۲۳۰] و انذار را تنها در مورد زنده دلان اثربخش میداند: ﴿لِيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾[۲۳۱]، بر این اساس روز قیامت دوزخیان میگویند: اگر ما هشدار پیامبران را میشنیدیم یا درباره آن میاندیشیدیم اکنون در آتش نبودیم: ﴿قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ فِي ضَلالٍ كَبِيرٍ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴾[۲۳۲][۲۳۳]
- جهالت و نادانی:حضرت هود(ع) برخورد بهانه جویانه قوم عاد را برخاسته از جهالت آنان معرفی کرده است: ﴿قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ﴾[۲۳۴][۲۳۵]
فرجام نادیده گرفتن انذار
- امّتهایی که فراخوان پیامبران را نادیده گرفته و به هشدار آنان توجهی نکردهاند، به عذاب الهی گرفتار آمدهاند و قرآن کریم آنان را با عنوان "﴿مُنذَرِينَ﴾ = انذار شدگان" خوانده و فرجام کارِ نمونههایی از این امّتها را بازگو کرده است[۲۳۶]:
- قوم نوح:آنان بر اثر تکذیب حضرت نوح(ع) به کیفر غرق دچار گشتند: ﴿دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۲۳۷][۲۳۸]
- قوم لوط:آنان نیز با سر باز زدن از راه صحیح و تهدید حضرت لوط(ع) به عذاب نزول باران سنگ "سجین" گرفتار شدند: ﴿وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَسَاء مَطَرُ الْمُنذَرِينَ﴾[۲۳۹]؛ ﴿وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَسَاء مَطَرُ الْمُنذَرِينَ﴾[۲۴۰] برخی مفسّران مقصود از ﴿مُنذَرِينَ﴾ را امّتهای هلاک شده دانستهاند[۲۴۱]. در دو آیه دیگر نیز آدمیان را به عبرت آموزی از عاقبت هشدار داده شدگان: ﴿فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ ﴾[۲۴۲] و توجّه به پیامد نافرجام آنان: ﴿فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاء صَبَاحُ الْمُنذَرِينَ﴾[۲۴۳] فرا خوانده است. برخی از روایات ﴿مُنذَرِينَ﴾ در این آیه را بنیامیه و پیروان آنان که در آخرالزمان به عذاب گرفتار میشوند معرفی کردهاند[۲۴۴]. در سوره قمر نیز از عذاب قوم نوح، عاد، ثمود، لوط و آلفرعون سخن به میان آمده و با تعابیری همچون ﴿فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ﴾[۲۴۵]، ﴿كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ﴾[۲۴۶]، ﴿فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ﴾[۲۴۷]، ﴿فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴾[۲۴۸] و ﴿وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَيْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ﴾[۲۴۹]، ﴿فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ ﴾[۲۵۰] آنها را ﴿مُنذَرِينَ﴾ یعنی هشدار داده شدگانی بیتوجه که به عذاب دچار گشتهاند شناسانده است[۲۵۱].
انذار یکی از فلسفه های بعثت
- هدف از خلقت انسان و جنّ این است که آن دو به اختیار، خدای خویش را عبادت کنند. و روشن است که بعثت پیامبران و رسولان هم برای ایجاد شرایط لازم و زمینههای این هدف مهمّ صورت گرفته است. و برای تکمیل این امر بهشت و جهنّم را آفریده و در کتب آسمانی که بر پیامبرانش نازل فرموده آن دو را به خوبی توصیف و بیان کرده است؛ بلکه در موارد لازم پیامبرانش را به نظاره آن دو فراخوانده است که در این میان دیدار پیامبر گرامی اسلام از بهشت و دوزخ در شب معراج معروف و مشهور است. و آن دو را جزای اعمال بندگانش قرار داده و ثواب و عقابش را بر آن دو مترتّب کرده است. و جهت ترغیب بندگانش به عبادت خویش، ثواب اعمال آنها را چندین برابر کرده ولی عقاب را تنها به اندازه کردار آنها تعیین فرموده است. و هیچ پیامبری را برای بشر مبعوث نکرده است جز اینکه بعد از دعوت به خدا و هدایت خلق و بیان دستورها و فرمانهای الهی آنها را به بهشت الهی بشارت داده و نعمتهای آن را برایشان بیان کرده و از جهنّم و عذابهای آن بر حذر داشته و انذار نمودهاند. خدای تعالی میفرماید: ﴿وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴾[۲۵۲]و با وجود اینکه اخلاص در عبادت مطلوب اوست ولی عبادت برای رسیدن به بهشت و دوری از آتش جهنّم هم پذیرفته شده و عبادت به شمار آمده است. پس بشارتها و انذارهای پیامبران الهی موجب میشود که تعداد زیادی از بندگان الهی راه احتیاط را پیش گرفته و به خاطر رسیدن به بهشت و اجتناب از عذاب به عبادت خدای تعالی روی آورند و از دستورهای حق سر پیچی نکنند[۲۵۳].
منابع
پانویس
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ اقرب الموارد، ج ۵ ، ص ۳۷۸، «نذر».
- ↑ نثر طوبی، ج ۲، ص ۴۴۸.
- ↑ التبیان، ج ۱، ص ۶۲ .
- ↑ التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵، «نذر».
- ↑ الفروقاللغویه، ص ۷۸.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۱۱، ص ۶۲ .
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ المعجم الاحصائی، ج ۳، ص ۱۵۴۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۳۸۷.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ المیزان، ج۲۰، ص۳۰۵؛ کشفالاسرار، ج۱، ص۶۲؛ التبیان، ج ۱، ص ۶۲ .
- ↑ که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم؛ سوره دخان، آیه:۳.
- ↑ ما شما را به عذابی نزدیک بیم دادیم در روزی که آدمی بدانچه کرده است مینگرد و کافر میگوید: ای کاش خاک بودم؛ سوره نبأ، آیه:۴۰.
- ↑ پس شما را از آتشی که زبانه میکشد، بیم دادم؛ سوره لیل، آیه:۱۴.
- ↑ بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها او خدایی یگانه است و من از شرکی که میورزید بیزارم؛ سوره انعام، آیه:۱۹.
- ↑ و ما پیامبران را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند؛ سوره انعام، آیه:۴۸.
- ↑ و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از پریان را به سوی تو گرداندیم که به قرآن گوش فرا میدادند و چون نزد آن حاضر شدند (به هم) گفتند: خاموش باشید (و گوش فرا دهید!) آنگاه چون به پایان آمد به سوی قوم خود بازگشتند در حالی که (آنان را) بیم میدادند؛ سوره احقاف، آیه:۲۹.
- ↑ و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند؛ سوره توبه، آیه:۱۲۲.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۹، ص ۲۸۳.
- ↑ پندی است رسا اما هشدار به کار (کافران) نمیآید؛ سوره قمر، آیه:۵.
- ↑ یا از آنکه در آسمان است ایمنی یافتهاید که شنبادی بر سر شما بفرستد؟ و به زودی درخواهید یافت که هشدار من چگونه است؛ سوره ملک، آیه:۱۷.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و ما پیامبران را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند؛ سوره انعام، آیه:۴۸.
- ↑ و ما فرستادگان را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم و کافران به وسیله باطل چالش میورزند تا حق را با آن از میان بردارند؛ و آیات مرا و بیمهایی را که یافتهاند به ریشخند گرفتند؛ سوره کهف، آیه:۵۶.
- ↑ اوبرفرازنده رتبگان، دارای اورنگ (فرمانفرمایی جهان) است؛ روح (القدس) را از امر خویش نزد هر کس از بندگانش که بخواهد (برای رساندن وحی) میفرستد تا روز همدیداری را بیم دهد؛ سوره غافر، آیه:۱۵.
- ↑ بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها او خدایی یگانه است و من از شرکی که میورزید بیزارم؛ سوره انعام، آیه:۱۹.
- ↑ التبیان، ج۶ ، ص۵۳۷؛ المیزان، ج۱۲، ص۹۰.
- ↑ و مبادا تو برخی از آنچه را بر تو وحی شده است کنار نهی و دل از آن تنگ داری از آن رو که میگویند: «چرا بر او گنجی فرو فرستاده نمیشود یا فرشتهای همراه وی نمیآید؟» تو، تنها بیمدهندهای و خداوند بر هر چیزی مراقب است؛ سوره هود، آیه:۱۲.
- ↑ بگو: ای مردم! جز این نیست که من برای شما بیمدهندهای آشکارم؛ سوره حج، آیه:۴۹.
- ↑ و گفتند: چرا نشانههایی از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نمیشود؟ بگو: جز این نیست که نشانهها نزد خداوند است و من تنها بیمدهندهای آشکارم؛ سوره عنکبوت، آیه:۵۰.
- ↑ من جز بیم دهندهای روشنگر، نیستم؛ سوره شعراء، آیه:۱۱۵.
- ↑ بگو: تنها شما را به (سخن) یگانهای اندرز میدهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید سپس بیندیشید، در همنشین شما دیوانگی نیست؛ او برای شما جز بیمدهندهای پیش از (رسیدن) عذابی سخت نیست؛ سوره سبأ، آیه:۴۶.
- ↑ و (با آنکه) ما در میان آنان بیمدهندگانی فرستادیم؛ سوره صافات، آیه:۷۲.
- ↑ و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد و البته پیش از وی بیمدهندگانی بر گذشته بودند و پس از او نیز پیامبرانی آمدند که (هر یک میگفتند) جز خداوند را نپرستید که من بر شما از عذاب روزی سترگ میهراسم؛ سوره احقاف، آیه:۲۱.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۳۹.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۳۹.
- ↑ منهج الصادقین، ج ۷، ص ۴۴۲ ـ ۴۴۳.
- ↑ ما تو را به حق، نویدبخش و بیمدهنده فرستادهایم و هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیمدهندهای بوده است؛ سوره فاطر، آیه:۲۴.
- ↑ و ما پیامبران را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند؛ سوره انعام، آیه:۴۸.
- ↑ و ما فرستادگان را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم و کافران به وسیله باطل چالش میورزند تا حق را با آن از میان بردارند؛ و آیات مرا و بیمهایی را که یافتهاند به ریشخند گرفتند؛ سوره کهف، آیه:۵۶.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ بلکه میگویند که آن را خود بربافته است؛ نه بلکه آن (قرآن) از پروردگار تو، راستین است تا گروهی را که پیش از تو بیمدهندهای برای آنان نیامده بود بیم دهی، باشد که رهیاب گردند؛ سوره سجده، آیه:۳.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و آنگاه که ندا سر دادیم تو در سوی (غربی) طور نبودی ولی (این وحی) بخشایشی از پروردگار توست تا به گروهی که پیش از تو بیمدهندهای برای آنان نیامده است بیم دهی، باشد که پند گیرند؛ سوره قصص، آیه:۴۶.
- ↑ این پیام رسانی برای مردم است تا بدان هشدار داده شوند و تا بدانند که او خدایی یگانه است و تا خردمندان در یاد گیرند؛ سوره ابراهیم، آیه:۵۲.
- ↑ آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا بیمتان دهد؟ و به یاد آورید هنگامی را که پس از قوم نوح شما را جانشین کرد و در آفرینش بر گستره (توانمندی) شما افزود، بنابراین نعمتهای خداوند را به یاد آورید باشد که رستگار گردید؛ سوره اعراف، آیه:۶۹.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ ما نوح را به سوی قوم وی فرستادیم (و گفتیم) که قومت را پیش از آنکه عذابی دردناک به آنان برسد، بیم بده.گفت: ای قوم من! من برای شما بیمدهندهای آشکارم؛ سوره نوح، آیه: ۱ - ۲.
- ↑ و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان میهراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند؛ سوره انعام، آیه:۵۱.
- ↑ آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا هشدارتان دهد؟ و تا پرهیزگاری ورزید و باشد که بر شما رحمت آورند؛ سوره اعراف، آیه:۶۳.
- ↑ فرشتگان را با روح از (مبدأ) امر خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو میفرستد که بیم دهید: هیچ خدایی جز من نیست بنابراین از من پروا کنید؛ سوره نحل، آیه:۲.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۵ ، ص ۱۲۶.
- ↑ و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند؛ سوره توبه، آیه:۱۲۲.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان میهراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند؛ سوره انعام، آیه:۵۱.
- ↑ آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا هشدارتان دهد؟ و تا پرهیزگاری ورزید و باشد که بر شما رحمت آورند؛ سوره اعراف، آیه:۶۳.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ فرشتگان را با روح از (مبدأ) امر خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو میفرستد که بیم دهید: هیچ خدایی جز من نیست بنابراین از من پروا کنید؛ سوره نحل، آیه:۲.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه:۱۶۵.
- ↑ و آنگاه که ندا سر دادیم تو در سوی (غربی) طور نبودی ولی (این وحی) بخشایشی از پروردگار توست تا به گروهی که پیش از تو بیمدهندهای برای آنان نیامده است بیم دهی، باشد که پند گیرند. و اگر نه این بود که هنگامی که به آنان مصیبتی برای کارهایی که کردهاند برسد، گویند:پروردگارا چرا پیامبری برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم و از مؤمنان باشیم؛ در کیفرشان شتاب میکردیم؛ سوره قصص، آیه: ۴۶ -۴۷.
- ↑ ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیامدن فرستادگان، نزد شما آمده است در حالی که (آیات الهی را) برای شما روشن میگرداند تا نگویید نویدبخش و بیمدهندهای نزد ما نیامد، پس به راستی نویدبخش و بیمدهندهای برای شما آمده است و خداوند بر هر کاری تواناست؛ سوره مائده، آیه:۱۹.
- ↑ و ما هیچ شهری را نابود نکردیم مگر آنکه بیمدهندگانی داشت؛ سوره شعراء، آیه: ۲۰۸.
- ↑ ای گروه پریان و آدمیان! آیا پیامبرانی از خودتان نزد شما نیامدند که آیات مرا برایتان میخواندند و به دیدار امروزتان شما را هشدار میدادند؟ میگویند: (چرا،) ما بر (زیان) خود گواهی میدهیم و زندگانی این جهان آنان را فریفته بود و بر (زیان) خویش گواهی دادند که کافر بودهاند؛ سوره انعام، آیه:۱۳۰.
- ↑ نزدیک است که بند بند آن (دوزخ) از خشم از هم جدا شود؛ هر گاه دستهای را در آن درافکنند نگهبانانش از آنان میپرسند: آیا بیمدهندهای نزدتان نیامده بود؟میگویند: چرا، بیمدهندهای نزد ما آمد اما ما دروغ شمردیم و گفتیم خداوند چیزی فرو نفرستاده است، شما جز در گمراهی بزرگی نمیباشید؛ سوره ملک، آیه: ۸ - ۹.
- ↑ و آنان را که کفر ورزیدند دستهدسته به سوی دوزخ گسیل میکنند تا چون به آن رسند درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنها بگویند: آیا پیامبرانی از میان خودتان نیامده بودند که آیات پروردگارتان را بر شما میخواندند و شما را به دیدار امروزتان هشدار میدادند؟ میگویند: چرا امّا (دیگر) فرمان عذاب بر کافران به حقیقت پیوسته است؛ سوره زمر، آیه:۷۱.
- ↑ و آنان در آن فریاد سر میدهند که پروردگارا! ما را بیرون آور تا کاری شایسته جز آنچه (پیشتر) میکردیم در پیش گیریم؛ آیا ما به شما عمر (دراز) ندادیم که در آن آن کس که اهل پند است، پند میگیرد، و (آیا) هشداردهندهای نزدتان نیامد؟ پس (عذاب را) بچشید که ستمکاران را یاوری نیست؛ سوره فاطر، آیه:۳۷.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ ما تو را به حق، نویدبخش و بیمدهنده فرستادهایم و هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیمدهندهای بوده است؛ سوره فاطر، آیه: ۲۴.
- ↑ به مردم هشدار بده؛ سوره یونس، آیه:۲.
- ↑ جامعالبیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۵۶.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۴.
- ↑ ای گروه پریان و آدمیان! آیا پیامبرانی از خودتان نزد شما نیامدند که آیات مرا برایتان میخواندند و به دیدار امروزتان شما را هشدار میدادند؟ میگویند: (چرا،) ما بر (زیان) خود گواهی میدهیم و زندگانی این جهان آنان را فریفته بود و بر (زیان) خویش گواهی دادند که کافر بودهاند؛ سوره انعام، آیه:۱۳۰.
- ↑ و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از پریان را به سوی تو گرداندیم که به قرآن گوش فرا میدادند و چون نزد آن حاضر شدند (به هم) گفتند: خاموش باشید (و گوش فرا دهید!) آنگاه چون به پایان آمد به سوی قوم خود بازگشتند در حالی که (آنان را) بیم میدادند؛ سوره احقاف، آیه:۲۹.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۹۳.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۳، ص ۴۹۳.
- ↑ ما تو را به حق، نویدبخش و بیمدهنده فرستادهایم و هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیمدهندهای بوده است؛ سوره فاطر، آیه: ۲۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص ۳۸.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمیدارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان میهراسند و نماز را بپا میدارند هشدار میدهی و هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.
- ↑ تو تنها به آن کس میتوانی بیم دهی که از این قرآن پیروی میکند و از (خداوند) بخشنده در نهان بیم دارد پس او را به آمرزش و پاداشی ارزشمند نوید ده؛ سوره یس، آیه:۱۱.
- ↑ تو تنها به کسی که از آن میترسد، هشدار میدهی؛ سوره نازعات، آیه:۴۵.
- ↑ و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان میهراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند؛ سوره انعام، آیه:۵۱.
- ↑ تا هر که را زنده (دل) است بیم دهد و فرمان (عذاب) بر کافران تحقق یابد؛ سوره یس، آیه: ۷۰.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص ۶۶ .
- ↑ تو تنها به آن کس میتوانی بیم دهی که از این قرآن پیروی میکند و از (خداوند) بخشنده در نهان بیم دارد پس او را به آمرزش و پاداشی ارزشمند نوید ده؛ سوره یس، آیه:۱۱.
- ↑ و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمیدارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان میهراسند و نماز را بپا میدارند هشدار میدهی و هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ تا به گروهی بیم دهی که پدرانشان بیم داده نشدهاند، از این رو آنان غافلند؛ سوره یس، آیه:۶.
- ↑ و آنگاه که ندا سر دادیم تو در سوی (غربی) طور نبودی ولی (این وحی) بخشایشی از پروردگار توست تا به گروهی که پیش از تو بیمدهندهای برای آنان نیامده است بیم دهی، باشد که پند گیرند؛ سوره قصص، آیه:۴۶.
- ↑ بلکه میگویند که آن را خود بربافته است؛ نه بلکه آن (قرآن) از پروردگار تو، راستین است تا گروهی را که پیش از تو بیمدهندهای برای آنان نیامده بود بیم دهی، باشد که رهیاب گردند؛ سوره سجده، آیه:۳.
- ↑ و به آنان کتابهایی نداده بودیم که بیاموزند و پیش از تو برای آنان هیچ بیمدهندهای نفرستاده بودیم؛ سوره سبأ، آیه:۴۴.
- ↑ باری، جز این نیست که ما آن (قرآن) را به زبان تو آسان (بیان) کردیم تا بدان پرهیزگاران را نوید رسانی و گروهی ستیزهجو را بیم دهی؛ سوره مریم، آیه:۹۷.
- ↑ و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود و این کتابی است راستشمارنده (ی کتاب موسی) به زبان عربی، تا به ستمگران بیم دهد و نیکوکاران را نوید است؛ سوره احقاف، آیه:۱۲.
- ↑ و تا به آن کسان که میگویند: «خداوند فرزندی گزیده است»، بیم دهد؛ سوره کهف، آیه:۴.
- ↑ همان، ج ۷، ص ۹۸.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ فرشتگان را با روح از (مبدأ) امر خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو میفرستد که بیم دهید: هیچ خدایی جز من نیست بنابراین از من پروا کنید؛ سوره نحل، آیه:۲.
- ↑ پس اگر روی بگردانند بگو: شما را به آذرخشی از گونه آذرخش عاد و ثمود بیم میدهم؛ سوره فصلت، آیه:۱۳.
- ↑ و از برادر (قوم) عاد (هود) یاد کن آنگاه که قومش را در آن ریگزار بیم داد و البته پیش از وی بیمدهندگانی بر گذشته بودند و پس از او نیز پیامبرانی آمدند که (هر یک میگفتند) جز خداوند را نپرستید که من بر شما از عذاب روزی سترگ میهراسم؛ سوره احقاف، آیه: ۲۱.
- ↑ گفت: ای قوم من! من برای شما بیمدهندهای آشکارم، که خداوند را بپرستید و از او پروا کنید و از من فرمان برید؛ سوره نوح، آیه: ۲ - ۳.
- ↑ که جز خداوند را نپرستید بیگمان من از سوی او شما را بیمدهنده و نویدبخشم؛ سوره هود، آیه: ۲.
- ↑ و با خداوند، خدایی دیگر منهید که من از سوی او برای شما بیمدهندهای آشکارم؛ سوره ذاریات، آیه:۵۱.
- ↑ نه خود و نه پدرانشان، آن (امر) را نمیدانند؛ بزرگ سخنی از دهانشان بیرون میآید؛ (آنان) جز دروغ نمیگویند؛ سوره کهف، آیه:۵.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ ما شما را به عذابی نزدیک بیم دادیم در روزی که آدمی بدانچه کرده است مینگرد و کافر میگوید: ای کاش خاک بودم؛ سوره نبأ، آیه:۴۰.
- ↑ و مردم را از روزی بیم ده که به آنان عذاب میرسد آنگاه آنان که ستم کردهاند میگویند: پروردگارا! (مرگ) ما را تا زمانی نزدیک پس افکن تا فراخوان تو را پاسخ دهیم و از پیامبران (تو) پیروی کنیم؛ آیا پیشتر سوگند نمیخوردید که بیزوالید؟؛ سوره ابراهیم، آیه:۴۴.
- ↑ ما نوح را به سوی قوم وی فرستادیم (و گفتیم) که قومت را پیش از آنکه عذابی دردناک به آنان برسد، بیم بده؛ سوره نوح، آیه:۱.
- ↑ بگو: تنها شما را به (سخن) یگانهای اندرز میدهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید سپس بیندیشید، در همنشین شما دیوانگی نیست؛ او برای شما جز بیمدهندهای پیش از (رسیدن) عذابی سخت نیست؛ سوره سبأ، آیه:۴۶.
- ↑ کتابی) استوار، تا از عذابی شدید از سوی او بیم دهد و به مؤمنانی که کارهای شایسته میکنند نوید بخشد که آنان پاداشی نیکو (در بهشت) دارند؛ سوره کهف، آیه:۲.
- ↑ و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به پیشگاه او توبه کنید تا شما را تا زمانی معیّن از بهرهای نیکو بهرهمند سازد و به هر کس که سزاوار بخششی است، بخشش شایسته او را عطا کند و اگر روی گردانید من به راستی از عذاب روزی بزرگ بر شما بیم دارم؛ سوره هود، آیه:۳.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و روز دریغ را به آنان هشدار ده! آنگاه که کار یکسره شود و آنان در غفلت باشند و ایمان نیاورند؛ سوره مریم، آیه:۳۹.
- ↑ و آنان را از روز نزدیک شونده بیم ده، هنگامی که جانها به گلوها میرسد در حالی که اندوهگیناند ، ستمکاران را هیچ دوست و میانجی که درخواست وی را بپذیرند نخواهد بود؛ سوره غافر، آیه:۱۸.
- ↑ اوبرفرازنده رتبگان، دارای اورنگ (فرمانفرمایی جهان) است؛ روح (القدس) را از امر خویش نزد هر کس از بندگانش که بخواهد (برای رساندن وحی) میفرستد تا روز همدیداری را بیم دهد؛ سوره غافر، آیه:۱۵.
- ↑ و بدینگونه ما به تو قرآنی عربی وحی کردیم تا (مردم) امّ القری و پیرامون آن را بیم دهی و (نیز) از روز گرد آمدن (همگان در رستخیز) که تردیدی در آن نیست بیم دهی؛ سوره شوری، آیه:۷.
- ↑ و آنان را که کفر ورزیدند دستهدسته به سوی دوزخ گسیل میکنند تا چون به آن رسند درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنها بگویند: آیا پیامبرانی از میان خودتان نیامده بودند که آیات پروردگارتان را بر شما میخواندند و شما را به دیدار امروزتان هشدار میدادند؟ میگویند: چرا امّا (دیگر) فرمان عذاب بر کافران به حقیقت پیوسته است؛ سوره زمر، آیه:۷۱.
- ↑ ای گروه پریان و آدمیان! آیا پیامبرانی از خودتان نزد شما نیامدند که آیات مرا برایتان میخواندند و به دیدار امروزتان شما را هشدار میدادند؟ میگویند: (چرا،) ما بر (زیان) خود گواهی میدهیم و زندگانی این جهان آنان را فریفته بود و بر (زیان) خویش گواهی دادند که کافر بودهاند؛ سوره انعام، آیه:۱۳۰.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیکتر را به چراغهایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست؛ سوره فصلت، آیه: ۱۲.
- ↑ یا از آنکه در آسمان است ایمنی یافتهاید که شنبادی بر سر شما بفرستد؟ و به زودی درخواهید یافت که هشدار من چگونه است؛ سوره ملک، آیه:۱۷.
- ↑ و به راستی (لوط) آنان را به (خشم و) سختگیری ما هشدار داده بود اما آنان به بیم دادن با تردید نگریستند (و آنها را سبک شمردند؛ سوره قمر، آیه: ۳۶.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ بر دلت، تا از بیمدهندگان باشی؛ ...به زبان عربی روشن؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۴- ۱۹۵.
- ↑ و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود و این کتابی است راستشمارنده (ی کتاب موسی) به زبان عربی، تا به ستمگران بیم دهد و نیکوکاران را نوید است؛ سوره احقاف، آیه:۱۲.
- ↑ الکشاف، ج ۳، ص ۳۳۵.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها او خدایی یگانه است و من از شرکی که میورزید بیزارم؛ سوره انعام، آیه:۱۹.
- ↑ این کتابی است که به سوی تو فرو فرستاده شده است تا بدان بیمدهی و یادکردی برای مؤمنان باشد پس نباید از آن تنگدل باشی؛ سوره اعراف، آیه:۲.
- ↑ باری، جز این نیست که ما آن (قرآن) را به زبان تو آسان (بیان) کردیم تا بدان پرهیزگاران را نوید رسانی و گروهی ستیزهجو را بیم دهی؛ سوره مریم، آیه:۹۷.
- ↑ بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیمدهنده باشد؛ سوره فرقان، آیه:۱.
- ↑ و این کتاب خجستهای است که آن را فرو فرستادهایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیمدهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان میآورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند؛ سوره انعام، آیه:۹۲.
- ↑ بحار الانوار، ج۳۵، ص ۳۵۶.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و از خبرها آنچه در آن پندی است به آنان رسیده است پندی است رسا اما هشدار به کار (کافران) نمیآید؛ سوره قمر، آیه:۴ - ۵.
- ↑ ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیمدهنده فرستادهایم؛و فراخواننده به خداوند به اذن وی، و چراغی فروزان؛ سوره احزاب، آیه: ۴۵- ۴۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۲۱۷.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ برخیز و هشدار بده!و پروردگارت را بزرگ بدار، و جامهات را پاکیزه گردان؛ سوره مدثر، آیه: ۲- ۴.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!و با مؤمنانی که از تو پیروی میکنند افتادگی کن؛ سوره شعراء، آیه: ۲۱۴- ۲۱۵.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان میهراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند و کسانی را که پروردگارشان را در سپیدهدمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی میخوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست تا برانیشان و از ستمگران گردی؛ سوره انعام، آیه:۵۱ - ۵۲.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۲، ص ۱۰۹۹.
- ↑ و من مؤمنان را از خود نمیرانم.من جز بیم دهندهای روشنگر، نیستم؛ سوره شعراء، آیه: ۱۱۴- ۱۱۵.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!و با مؤمنانی که از تو پیروی میکنند افتادگی کن؛ سوره شعراء، آیه: ۲۱۴- ۲۱۶.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۳۲۲.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و آن (قرآن) را راستین فرو فرستادهایم و راستین فرود آمده است و تو را جز نویدبخش و بیمدهنده نفرستادهایم؛ سوره اسراء، آیه: ۱۰۵.
- ↑ و تو را نفرستادیم مگر (برای آنکه) نویدبخش و بیمدهنده باشی؛ سوره فرقان، آیه:۵۶.
- ↑ ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیمدهنده فرستادهایم؛و فراخواننده به خداوند به اذن وی، و چراغی فروزان؛ سوره احزاب، آیه: ۴۵- ۴۶.
- ↑ بیگمان ما تو را گواه و مژدهبخش و بیمدهنده فرستادیم؛ سوره فتح، آیه:۸.
- ↑ سوره بقره، آیه:۲۱۳.
- ↑ المیزان، ج ۲۰، ص ۸۰ .
- ↑ مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۱۵۴، «سیره نبوی».
- ↑ پیام قرآن، ج ۷، ص ۲۹.
- ↑ التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵ ـ ۷۶، «بشر».
- ↑ نمونه، ج ۹، ص ۶۹ .
- ↑ المیزان، ج ۳، ص ۱۵۷.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!و با مؤمنانی که از تو پیروی میکنند افتادگی کن؛ سوره شعراء، آیه: ۲۱۴- ۲۱۵.
- ↑ جامعالبیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۴۸؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۳۲۲؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۲۶۲.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و این کتاب خجستهای است که آن را فرو فرستادهایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیمدهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان میآورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند؛ سوره انعام، آیه:۹۲.
- ↑ السیرةالحلبیه، ج ۱، ص ۲۸۵.
- ↑ بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیمدهنده باشد؛ سوره فرقان، آیه:۱.
- ↑ بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها او خدایی یگانه است و من از شرکی که میورزید بیزارم؛ سوره انعام، آیه:۱۹.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۴۰.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و ما پیامبران را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند و به آنان که آیات ما را دروغ انگاشتند برای نافرمانی که میکردند عذاب میرسد؛ سوره انعام، آیه:۴۸ - ۴۹.
- ↑ بگو: ای مردم! جز این نیست که من برای شما بیمدهندهای آشکارم پس آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند آمرزش و روزی ارجمندی دارند؛ سوره حج، آیه:۴۹ -۵۰
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ تا به گروهی بیم دهی که پدرانشان بیم داده نشدهاند، از این رو آنان غافلند؛ سوره یس، آیه:۶.
- ↑ و ما پیامبران را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند و به آنان که آیات ما را دروغ انگاشتند برای نافرمانی که میکردند عذاب میرسد؛ سوره انعام، آیه:۴۸ - ۴۹.
- ↑ آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین «1» دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است؛ سوره یونس، آیه:۲.
- ↑ یا چرا گنجی به سوی او (از آسمان) نمیافکنند یا باغی ندارد که از (بار و بر) آن بخورد؟و ستمپیشگان گفتند: شما جز از مردی جادوشده پیروی نمیکنید؛ سوره فرقان، آیه:۸.
- ↑ و ما فرستادگان را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم و کافران به وسیله باطل چالش میورزند تا حق را با آن از میان بردارند؛ و آیات مرا و بیمهایی را که یافتهاند به ریشخند گرفتند؛ سوره کهف، آیه:۵۶.
- ↑ بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیمدهنده باشد؛ سوره فرقان، آیه:۱.
- ↑ و کافران گفتند: این (قرآن) جز دروغی نیست که (پیامبر) خود بر ساخته است و گروهی دیگر او را در آن یاری رساندهاند پس به راستی ستم و دروغی (بزرگ) را (پیش) آوردند.و گفتند: افسانههای پیشینیان است که رونویس کرده است آنگاه پگاه و دیرگاه عصر بر او خوانده میشود؛ سوره فرقان، آیه: ۴- ۵.
- ↑ و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک میخورد و در بازارها راه میرود؟! چرا به سوی او فرشتهای فرو نفرستادهاند تا بیمدهندهای همراه او باشد؟یا چرا گنجی به سوی او (از آسمان) نمیافکنند یا باغی ندارد که از (بار و بر) آن بخورد؟ و ستمپیشگان گفتند: شما جز از مردی جادوشده پیروی نمیکنید؛ سوره فرقان، آیه: ۷- ۸.
- ↑ و من هرگاه آنان را فرا خواندم تا بیامرزیشان، انگشت در گوش نهادند و جامه بر سر کشیدند و (در کفر) پای فشردند و سخت گردنفرازی ورزیدند؛ سوره نوح، آیه:۷.
- ↑ بلکه کافران از اینکه بیمدهندهای از میان خودشان برای آنان آمد به شگفتی افتادند و گفتند:این چیزی شگرف است.آیا چون مردیم و خاک شدیم (باز زنده میشویم)؟ این بازگشتی دور (از باور) است؛ سوره ق، آیه: ۲- ۳.
- ↑ قوم) ثمود بیم دادن را دروغ شمردند.می گفتند: آیا از بشری چون خود پیروی کنیم؟ در آن صورت در گمراهی و سرگشتگی به سر خواهیم برد؛ سوره قمر، آیه: ۲۳- ۲۴.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ بیگمان خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او صف زده کارزار میکنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند؛ سوره ص، آیه:۴.
- ↑ بلکه کافران از اینکه بیمدهندهای از میان خودشان برای آنان آمد به شگفتی افتادند و گفتند:این چیزی شگرف است.آیا چون مردیم و خاک شدیم (باز زنده میشویم)؟ این بازگشتی دور (از باور) است؛ سوره ق، آیه: ۲- ۳.
- ↑ آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین «1» دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است؛ سوره یونس، آیه:۲.
- ↑ آیا شگفت میدارید که از سوی پروردگارتان بر (زبان) مردی از شما پندی آمده باشد تا هشدارتان دهد؟ و تا پرهیزگاری ورزید و باشد که بر شما رحمت آورند؛ سوره اعراف، آیه:۶۳.
- ↑ و اوست که از آسمان، آبی فرو فرستاد و با آن هرگونه روییدنی را برون آوردیم آنگاه از آن جوانه سبزی بیرون کشیدیم که از آن دانههایی بر هم نشسته بیرون میآوریم و از شکوفه خرما، خوشههایی دسترس و باغستانهایی از انگور (بیرون میآوریم) و زیتون را و انار را همگون و غیر همگون (پدید میآوریم)؛ به میوه آن چون ثمر آورد و به رسیدن آن بنگرید! بیگمان در اینها برای گروه مؤمنان نشانههایی است؛ سوره انعام، آیه: ۹۹.
- ↑ و اگر (از چیزی) شگفتی میورزی، گفتار آنان شگفت است (که میگویند) آیا هنگامی که خاک گردیم به راستی در آفرینشی تازه پدیدار خواهیم شد؟ آنانند که به پروردگارشان کفر ورزیدند و بندهایی به گردن دارند و دمساز آتشند، آنان در آن جاودانند؛ سوره رعد، آیه:۵.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ گفت: ای قوم من! من برای شما بیمدهندهای آشکارم؛ سوره نوح، آیه:۲.
- ↑ و فراخوان من جز به گریز آنان نیفزود؛ سوره نوح، آیه:۶.
- ↑ سپس آنان را با ندای بلند فرا خواندم؛ سوره نوح، آیه:۸.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و سختترین سوگندهای خود را خوردند که اگر بیمدهندهای نزد آنان آید بیگمان از هر یک از امّتها رهیافتهتر میشوند امّا چون بیمدهندهای نزدشان آمد جز بر رمیدنشان نیفزود ...از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمیگردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم میدارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابهجایی نخواهی یافت؛ سوره فاطر، آیه: ۴۲- ۴۳.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ آیا عذاب ما را با شتاب میخواهند؟و آنگاه که (عذاب) به درگاه آنان فرود آید، بامداد بیمیافتگان بد بامدادی خواهد بود؛ سوره صافات، آیه: ۱۷۶- ۱۷۷.
- ↑ گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما را از خدایانمان باز داری؟ اگر از راستگویانی آنچه به ما وعده میدهی بر سر ما بیاور!؛ سوره احقاف، آیه:۲۲.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ بیگمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمیآورند؛ سوره بقره، آیه:۶.
- ↑ بگو: بنگرید که در آسمانها و زمین چیست؟ و (این) نشانهها و بیم دادن برای گروهی که ایمان ندارند سودی ندارد؛ سوره یونس، آیه: ۱۰۱.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و سختترین سوگندهای خود را خوردند که اگر بیمدهندهای نزد آنان آید بیگمان از هر یک از امّتها رهیافتهتر میشوند امّا چون بیمدهندهای نزدشان آمد جز بر رمیدنشان نیفزود ...از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمیگردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم میدارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابهجایی نخواهی یافت؛ سوره فاطر، آیه: ۴۲- ۴۳.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ ای گروه پریان و آدمیان! آیا پیامبرانی از خودتان نزد شما نیامدند که آیات مرا برایتان میخواندند و به دیدار امروزتان شما را هشدار میدادند؟ میگویند: (چرا،) ما بر (زیان) خود گواهی میدهیم و زندگانی این جهان آنان را فریفته بود و بر (زیان) خویش گواهی دادند که کافر بودهاند؛ سوره انعام، آیه:۱۳۰.
- ↑ و گفتند: که ما دارایی و فرزند بیشتری داریم و ما را عذاب نخواهند کرد.بگو: بیگمان پروردگارم برای هر کس که بخواهد روزی را فراخ یا تنگ میگرداند اما بیشتر مردم نمیدانند؛ سوره سبأ، آیه: ۳۵- ۳۶.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و مردم را از روزی بیم ده که به آنان عذاب میرسد آنگاه آنان که ستم کردهاند میگویند: پروردگارا! (مرگ) ما را تا زمانی نزدیک پس افکن تا فراخوان تو را پاسخ دهیم و از پیامبران (تو) پیروی کنیم؛ آیا پیشتر سوگند نمیخوردید که بیزوالید؟؛ سوره ابراهیم، آیه:۴۴.
- ↑ مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند؛ سوره بقره، آیه:۲۱۳.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم؟ اگر راست میگویی آنچه را که به ما وعده میدهی بر (سر) ما بیاور!؛ سوره اعراف، آیه:۷۰.
- ↑ گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما را از خدایانمان باز داری؟ اگر از راستگویانی آنچه به ما وعده میدهی بر سر ما بیاور!؛ سوره احقاف، آیه:۲۲.
- ↑ گفتند: ای صالح! بیگمان پیش از این در میان ما مایه امید بودی، آیا ما را از پرستیدن آنچه پدرانمان میپرستیدند باز میداری؟ و به راستی نسبت به آنچه ما را بدان میخوانی در دو دلی گمانانگیزی هستیم؛ سوره هود، آیه:۶۲.
- ↑ گفتند: ای شعیب! آیا دینت تو را وا میدارد که (به ما بگویی) آنچه را پدرانمان میپرستیدند وا نهیم یا با داراییهای خود آنچه میخواهیم انجام ندهیم؟ بیگمان تو خود بردبار راهدانی؛ سوره هود، آیه:۸۷.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ بگو جز این نیست که شما را با وحی بیم میدهم و کران را چون بیم دهند نمیشنوند؛ سوره انبیاء، آیه: ۴۵.
- ↑ و برخی از آنان به (گفتار) تو گوش میدهند؛ آیا تو ناشنوایان را هر چند خرد نورزند، شنوا میتوانی کرد؟؛ سوره یونس، آیه:۴۲.
- ↑ و ما پیش رویشان سدّی و پشت سرشان سدّی نهادهایم و (دیدگان) آنان را فرو پوشاندهایم چنان که (چیزی) نمیبینند.و برای آنان برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی ایمان نمیآورند؛ سوره یس، آیه: ۹- ۱۰.
- ↑ و زندگان و مردگان برابر نیستند؛ بیگمان خداوند به هر که خواهد، میشنواند و تو، به آن کسان که در گورهایند نمیتوانی شنواند.تو، جز بیمدهندهای نیستی؛ سوره فاطر، آیه: ۲۲- ۲۳.
- ↑ بیگمان تو مردگان را نمیشنوانی و به ناشنوایان هنگامی که پشتکنان رو بگردانند فرا خوان (خود) را نمیشنوانی؛ سوره نمل، آیه:۸۰.
- ↑ و بیگمان تو، به مردگان نمیشنوانی و به ناشنوایان (نیز) هنگامی که پشتکنان رو بگردانند فراخوان (خود) را نمیشنوانی؛ سوره روم، آیه:۵۲.
- ↑ تا هر که را زنده (دل) است بیم دهد و فرمان (عذاب) بر کافران تحقق یابد؛ سوره یس، آیه: ۷۰.
- ↑ میگویند: چرا، بیمدهندهای نزد ما آمد اما ما دروغ شمردیم و گفتیم خداوند چیزی فرو نفرستاده است، شما جز در گمراهی بزرگی نمیباشید.و میگویند: اگر ما سخن نیوش یا خردورز میبودیم در زمره دوزخیان نبودیم؛ سوره ملک، آیه: ۹ - ۱۰.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ گفت: این را تنها خداوند میداند و من آنچه را که بدان فرستاده شدهام به شما میرسانم اما شما را قومی نادان میبینم؛ سوره احقاف، آیه:۲۳.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را؛ سوره یونس، آیه:۱۰.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و بر آنان بارانی (از عذاب) فرو باریدیم و باران آن بیمیافتگان بد بود؛ سوره شعراء، آیه: ۱۷۳.
- ↑ و بر آنان بارانی (از عذاب) فرو باریدیم و باران آن بیمیافتگان بد بود؛ سوره نمل، آیه:۵۸.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۹۶.
- ↑ اما بنگر سرانجام آن بیمیافتگان چگونه بود؟؛ سوره صافات، آیه:۷۳.
- ↑ و آنگاه که (عذاب) به درگاه آنان فرود آید، بامداد بیمیافتگان بد بامدادی خواهد بود؛ سوره صافات، آیه:۱۷۷.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۰۰.
- ↑ و (بنگر) عذاب و بیم دادن من چگونه بود؟؛ سوره قمر، آیه: ۱۶.
- ↑ قوم عاد دروغانگاری کردند پس (بنگر) عذاب و بیم دادن من چگونه بود؟؛ سوره قمر، آیه:۱۸.
- ↑ و (بنگر) عذاب و بیم دادن من چگونه بود؟؛ سوره قمر، آیه:۳۰.
- ↑ پس (بنگر) عذاب و بیم دادن من چگونه بود؟؛ سوره قمر، آیه:۲۱.
- ↑ و مهمانانش را از او خواستند پس آنان را نابینا کردیم، اینک عذاب من و (نتیجه نشنیدن) بیم دادن مرا بچشید!؛ سوره قمر، آیه:۳۷.
- ↑ پس عذاب من و (نتیجه نشنیدن) بیم دادن مرا بچشید؛ سوره قمر، آیه:۳۹.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ و ما پیامبران را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم پس کسانی که ایمان آورند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند؛ سوره انعام، آیه:۴۸.
- ↑ محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص۹۸.