دعوت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دعوت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

واژه شناسی لغوی

اهداف دعوت

حکم دعوت

جایگاه دعوت در قرآن و سنت

راه دعوت

ارکان دعوت

نخست: داعی

  1. مفهوم داعی؛
  2. وظیفه داعی؛
  3. جایگاه داعی در قرآن و سنت؛
  4. صفات داعی؛
  5. توشه داعی.

دوم: مدعو

سوم: موضوع دعوت

  1. اسلام (دعوت به اسلام
  2. ایمان (دعوت به ایمان
  3. احسان (دعوت به احسان).

روش‌های دعوت

روش بیانی

  1. حکمت؛
  2. موعظه حسنه؛
  3. مجادله.

مصادر و وسائل دعوت

  1. مصادر:
    1. قرآن؛
    2. سنت؛
    3. تجارب؛
  2. وسائل:
    1. معنوی؛
    2. مادی.

دعوت اسلامی

دعوت در واژه‌نامه فقه سیاسی

دعوت، نخستین گام پیامبر(ص) در سیاست خارجی اسلام بوده و هدف از آن، درخواست پذیرش غیر مسلمان به اسلام است. بر اساس آیات قرآن، دعوت بایستی با حکمت، موعظه نیکو، مناظره با نیکوترین روش انجام پذیرد[۱]. دعوت به اسلام، به صورت سرّی یا علنی است و تشخیص این دو امر، به عهدۀ پیامبر(ص) و یا امام معصوم(ع) بوده است؛ به عنوان مثال، پیامبر(ص) زمانی در خانهارقم بن ابی الارقم” به طور مخفی[۲] و زمانی نیز در کنار خانه کعبه به صورت آشکار[۳]، مردم را به اسلام دعوت می‌کرد. برخی از دعوت جهانی پیامبر(ص) عبارت بودند از[۴]:

  1. دعوت از دربار ایران (خسرو پرویز) توسط “عبدالله بن حذافه سهمی”؛
  2. دعوت از دربار مصر، توسط “حاطب بن ابی بلتعه”؛
  3. دعوت از دربار روم، توسط “دحیه کلبی”.

گفتنی است دعوت توسط انبیای پیشین، به همان دو صورت سرّی و آشکار انجام می‌گرفت؛ از جمله ایمان آوردن “مؤمن آل فرعون” که به طور سرّی، به رسالت حضرت موسی(ع) ایمان آورده بود. نام این فرد به اسامی (حزبیل، خبرل، سمعان و حبیب) آمده است، ولی مشهور همان حزبیل است[۵][۶].

منابع

پانویس

  1. ﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
  2. تاریخ طبری، ج۲، ص۶۲؛ مسند احمد، ج۱، ص۱۱۱؛ سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۷۰-\۲۶۹.
  3. سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۶۵.
  4. طبقات ابن سعد، ج۱، ص۲۸۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۹۶-۲۹۵؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۸۱؛ سیره حلبی، ج۳، ص۲۸۰؛ اسدالغابه، ج۱، ص۳۶۲؛ بحارالانوار، ج۲۰، ص۳۸۰-۳۷۸؛ سیره ابن هشام، ج۲، ص۶۰۶.
  5. کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۸، ص۴۶۶.
  6. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۰۶.