نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۲ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حق (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
در اصطلاح رایج، مفهوم "حق" و "حقوق" در زمینه روابط اجتماعیانسانها به کار میرود. یکی از مشخصههای مهم آن است که اگر کسی از این حقوق تخطی نماید دولت آن را پیگیری میکند. شخص متخلف را به مجازات میرساند و اگر حقی از کسی تضییع شده باشد آن را به صاحبش باز میگرداند در این جا حق دو طرف دارد:مَنْ لَهُ الْحَقُّ و مَنْ عَلَيْهِ الْحَقّ و هر دو طرف آن انسانها هستند.
در مورد برخی چیزها در اخلاق، مفهوم حق به کار میرود که اگر شخص آنها را رعایت نکند قابل پیگیری و مجازات به وسیله دولت نیست. این گونه حقوق را "حقوقاخلاقی" مینامیم. مانند حقوالدین، حق همسایه]]، حق صله رحم]]، حق استاد، حقشاگرد، حقمسجد، حق حیوانات و نظایر آنها.
بسیاری از این حقوق از نظر فقهیحکم وجوبی دارند و رعایت آنها لازم است اما در هر حال، عدم رعایت آنها حداکثر موجب گناه و عذاب اخروی است و قابل پیگرد و جریمه دنیایی و حکومتی نیستند. حق "حقوقی" فقط در روابط بین انسانها مطرح میشود در حالی که حق "اخلاقی" در رابطه انسان با حیوانات و حتی موجودات بیشعور و جمادات نیز وجود دارد[۱].
حقوقدانان برای حق و اخلاق تفاوتهایی قائل شدهاند از آن جمله:
حقوق ضامن اجرایی بیرونی دارد ولی اخلاق فقط دارای ضمانت اجرایی درونی است.
بایدها و نبایدهای حقوقی، کم و بیش دستخوش تغییر و دگرگونی میشوند، اما قضایای اخلاقی، ثابت و بدون نسبیت هستند.
قواعد حقوقی لازم و تکلیف آورند. به عبارت دیگر، حق مستلزم تکلیفی الزام آور است اما هیچ گاه استیفای آن لازم نیست ولی در اخلاق، هم الزام، هم استحباب، هم ترجیح وجود دارد.