رجعت
رجعت به معنای: "رجوع (بازگشت) به دنیا بعد از مرگ و قبل از قیامت" یا در خصوص "بازگشت گروهی از مؤمنان خالص (مانند: انبیا؛ امامان معصوم؛ شهدا و دیگر مؤمنان) پس از ظهور امام مهدی (ع) و در آستانه رستاخیز" به کار میرود.
واژهشناسی لغوی
رَجعت یا یوم الکرّه[۱] به معنای بازگشت، اسم مصدر از ماده «ر، ج، ع» است که معنای مشترک همه صیغههای آن بازگشتن و تکرار است[۲] [۳].
اصطلاحشناسی
معنای اصطلاحی عام آن که همه عالمان شیعه و برخی از عالمان سنی بر آن اتفاق دارند، رجوع به دنیا بعد از موت تا قبل از قیامت است، [۴] و معنای اصطلاحی خاص و رایج آن نزد شیعه این است که بعد از ظهور مهدی (ع) و در آستانه رستاخیز گروهی از مؤمنان خالص "مؤمن محض" همچون: انبیاء[۵]، امامان معصوم [۶] و شهدا [۷] و نیز گروهی ازافراد بسیار شرور "کافر محض" همچون "کفار" به این جهان بازمیگردند. گروه اول مدارجی از کمال را طی میکنند، و گروه دوم کیفرهای شدیدی میبینند. خداوند متعال دسته اول را بر دسته دوم غلبه میدهد تا از آنان انتقام بگیرند، و سپس هر دو دسته میمیرند و منتظر روز رستاخیز و ثواب یا عقاب ابدی خویش میمانند. [۸] البته در برخی متون کلامی از دسته دوم به صراحت نامی برده نشده است[۹] [۱۰].
احکام رجعت
اعتقاد به حقانیت رجعت به معنای خاص آن، از مختصات و ضروریات مذهب شیعه است [۱۱] هرچند برخی آن را از اصول مذهب شیعه ندانسته و بر این باورند که هر کس برایش ثابت شود، ایمان میآورد و هر کس برایش ثابت نشود آن را رد مینماید و خللی در شیعه بودن وی وارد نمیآید [۱۲] [۱۳].
البته از سخنان و نوشتههای بعضی از قدمای علمای شیعه برمیآید که اقلیت بسیار کوچکی از شیعه رجعت را به معنی بازگشت دولت و حکومت اهل بیت (ع) تفسیر میکردند، نه بازگشت اشخاص و زنده شدن مردگان؛ ولی مخالفت آنها طوری است که لطمهای به اجماع نمیزند. [۱۴] در مقابل این گروه که رجعت را خاص عترت میدانند، برخی از فیلسوفان و عرفا معتقد به وجوب رجعت هم برای عترت است و هم برای امت مؤمنان حتی مؤمنان از امتهای سابق [۱۵]. دلیل این گروه این است که مؤمنان استعداد و استدعای تکمیل نفوس خود بوسیله پیامبران و امامان را دارند، این استعداد و استدعا برای خیلی از کسانی که انبیاء و امامان را ندیدند وجود دارد و حکمت خداوند به فعلیت رساندن همه استعدادها است، پس باید رجعتی برای هم عترت و هم امت باشد. [۱۶] بنابراین، ضرورت دارد اولیای مقرب قبل از مرگ امت و خروج انان از دنیا، بر آنها ظهور نمایند؛ زیرا در این حالت قابلیت امت برای این امر، اعتقاد آنها به این موضوع، و فاعلیت نبوت و ولایت برای این کار به اوج خود رسیده است. البته همه این موارد برای کامل کردن دا یره سعادت مؤمنان است. [۱۷] ناگفته نماند که این گروه بخلاف متکلمان که معتقدند ارواج به اجسام دنیوی بر میگردند، بر این باورند که ارواح رجعت کنندگان به بدنهای برزخی آنان تعلق میگیرد و نه به بدنهای دنیوی "مُلکی" ایشان [۱۸] [۱۹].
درباره احکام رجعت، همچون امکان وقوع و یا وجوب رجعت در متون کلامی بحثهایی مطرح شده است. پیرامون امکان رجعت گفته شده: احیای مردگان و رجوع مجدد آنان به نشئه دنیا نه محذور عقلی و نه منع نقلی دارد. بنابراین، اصل رجعتِ فرد یا گروهی به دنیا نه ممتنع عقلی است و نه ممنوع شرعی؛ [۲۰] و به همین لحاظ گفته شده: خداوند قادر بر چنین کاری هست [۲۱] [۲۲].
زمان رجعت
اما نسبت به وقوع رجعت گفته شده، عقل هیچ راهی برای اثبات یا منع آن چه در قرآن، روایات و نقلهای تاریخی نسبت به وقوع رجعت در گذشته آمده است، ندارد؛ زیرا رجوع معین، قضیه شخصی است و امور جزئی خارجی از قلمرو ادراک عقل بیرون است. پس اصل تحقق عینی رجعت را تنها دلیل نقلی بر عهده دارد. [۲۳] همچنین نسبت به وقوع حتمی رجعت در آینده، هیچگونه دلیل عقلی اقامه نشده است؛ زیرا صرف تحقق حادثهای در گذشته، دلیل حتمی بودن وقوع آن در آینده نخواهد بود. شیخ طوسی در این باره معتقد است که احیای گروهی در زمانی خاص، دلیل بر حتمی بودن احیای قوم دیگر در زمانی دیگر نیست [۲۴] [۲۵].
چنانکه درباره امتناع وقوع رجعت در آینده نیز هیچ دلیل عقلی یا نقلی اقامه نشده است. هرچند برخی، مانند بلخی با استدلالهای سُست وقوع آن را در آینده جایز ندانستهاند، از جمله:
- رجعت، معجزه بوده و بر نبوت پیامبر دلالت دارد و چنین کاری فقط در عصر رسول خدا (ص) جایز است و در زمانی که پیامبر رحلت کرد و بعد از او پیامبر دیگری نیست، مجالی برای چنین معجزهای نخواهد بود. پاسخ این پندار آن است که دلیل، اخص از مدعاست؛ زیرا در عصر ارتحال رسول اکرم (ص) ، امامان معصوم (ع) حضور دارند و معجزه الهی همانطور که دلیل نبوت پیامبر است، آیتِ امامت امام معصوم (ع) خواهد بود و تحقق رجعت به عنوان معجزه امام معصوم، بدون محذور است[۲۶] [۲۷].
- رجوع به دنیا با اعلام به رجعت، جایز نیست؛ زیرا کسی که بداند بار دیگر به دنیا باز میگردد، ممکن است اِغراء شود و تن به تباهی دهد و به اتّکالِ بر توبه بعد از رجوع مجدد، مصرانه گناه کند[۲۸]. پاسخ: دلیل، اخص از مدعاست؛ زیرا طبق همین پندار، رجوع شخص به دنیا بدون اعلام جایز است. گذشته از آن که رجعت مانند معاد، همگانی نیست. از اینرو گنهکار در عین اطمینان به اصل رجوع برخی از افراد، علم به رجوع خود ندارد. پس هیچ اغرایی لازم نمیآید [۲۹] [۳۰].
رجعت در قرآن کریم
آیات متعددی از قرآن به موضوع رجعت پرداخته که میتوان آنها را به دو دسته تقسیم کرد:
۱. آیات رجعت در امتهای پیشین [۳۱] [۳۲] [۳۳].
۲. آیات رجعت در عصر ظهور.
افزون بر این، آیات دیگری از قرآن دلالت اجمالی بر وقوع رجعت دارد، مانند آیه: ﴿﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم﴾﴾[۳۴] که میفهماند آنچه در امُتهای گذشته رخ داده، در این امُت نیز رخ خواهد داد، و یکی از آن وقایع مساله رجعت و زنده شدن مردگانی است که در زمان ابراهیم و موسی و عیسی و عزیر و ارمیا و غیر ایشان اتفاق افتاده، باید در این امت نیز اتفاق بیفتد[۳۵] [۳۶].
همچنین از رسول خدا (ص) کلامی نقل شده که به اجمال میفهماند آنچه در امُتهای سابق روی داده است در این امت نیز اتفاق خواهد افتاد[۳۷] [۳۸].
افزون بر آن، روایات بسیاری در باره رجعت وجود دارد که اگر چه تک تک آنها خبر واحد است؛ اما وجوب نقلی اصل رجعت را به تواتر معنوی اثبات مینمایند [۳۹] [۴۰].
برخی مفسران در تفسیر آیه ﴿﴿هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلائِكَةُ وَقُضِيَ الأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأُمُورُ﴾﴾[۴۱] با استناد به روایات میگویند: اهل بیت نبوت (ع) این آیه را گاهی به روز قیامت، زمانی به رجعت و گاهی به ظهور حضرت مهدی (ع) تفسیر کردهاند. همچنین از ائمه اهل بیت (ع) روایت شده که ایام خدا سه روز است، روز ظهور مهدی (ع) ، روز رجعت و روز قیامت. در برخی دیگر از روایات این سه روز به روز مرگ، روز رجعت و روز قیامت تفسیر شده است[۴۲] [۴۳].
سرّ اینگونه تفسیرها، همانا وحدت حقیقت و هم سنخی این سه موضوع، در عین اختلاف رتبی آنها است؛ زیرا از یک سو، حقیقت روز قیامت این است که همه مردم در آن روز از قبرها بپا میخیزند و همه اسرارشان آشکار شده و چیزی از ایشان بر خدا پوشیده نمیماند. و از سوی دیگر، گاهی از روز مرگ به روز قیامت تعبیر میشود؛ چون روز مرگ هم روزی است که پردهها برای میت کنار میرود، روایت شده: هر کس بمیرد قیامتش بر پا میشود. [۴۴] همچنین رجعت نیز روزی است که آیات خدا به تمام معنا ظاهر میشود، روزی که در آن روز دیگر خدای سبحان نافرمانی نمیشود، بلکه خالصانه عبادت میشود، عبادتی که مشوب و آمیخته با هوای نفس نیست، عبادتی که شیطان و اغوایش هیچ سهمی در آن ندارد. این معنا روشن میسازد روز رجعت خود یکی از مراتب روز قیامت است، هر چند که از نظر ظهور به روز قیامت نمیرسد، چون در روز رجعت باز شر و فساد تا اندازهای امکان دارد، به خلاف روز قیامت که دیگر اثری از شر و فساد نمیماند. و باز به همین جهت روز ظهور مهدی (ع) هم مرتبهای از قیامت و روز رجعت است؛ چون در آن روز هم حق به تمام معنا ظاهر میشود، هر چند که باز ظهور حق در آن روز کمتر از ظهور در روز رجعت و قیامت است. و این معنا یعنی اتحاد این سه روز بر حسب حقیقت، و اختلاف آنها از نظر مراتب ظهور باعث شده که گاهی به روز قیامت، گاهی به روز رجعت و گاهی به روز ظهور مهدی از آنها یاد شود[۴۵] [۴۶].
در آخر الزمان برخی از نیکوکاران و بدکاران زمانهای گذشته، دوباره زنده میشوند.﴿﴿ وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ﴾﴾[۴۷] این آیه فقط به برانگیخته شدن عدهای از مکذبان و نه همه آنها اشاره کرده؛ بدین جهت، روایات و مفسران شیعه، میان مصداق این آیه و قیامت، تفاوت قائل شده و آیه را به آخر الزمان مربوط دانستهاند که عدهای از نیکوکاران و بدکاران اعصار گذشته، زنده شده، هر یک نتیجه دنیایی اعمال خویش را خواهد دید.[۴۸] مرگ و زندگی دوباره: ﴿﴿ رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ﴾﴾[۴۹]، [۵۰] عذاب پیش از عذاب بزرگ: ﴿﴿ وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴾﴾[۵۱]، [۵۲] ظهور بندگان پیکارجو پیش از قیامت: ﴿﴿ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ﴾﴾[۵۳] [۵۴] میثاق پیامبران با خداوند برای ایمان آوردن و یاری رساندن به پیامبر خاتم: ﴿﴿ وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ﴾﴾[۵۵] [۵۶] و منت الهی بر مستضعفان تاریخ: ﴿﴿ وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾﴾[۵۷] [۵۸] همگی به رجعت، تفسیر و تأویل شدهاند؛ با این حال در تفسیر آیات پیشین، آرای دیگری نیز گفته شده است[۵۹].
رجعت در حدیث
اقسام رجعت
مدخل های اخص
به لحاظ رجعت كننده
- رجعت اسماعیل بن جعفر بن محمد الصادق
- رجعت اسماعیل بن حزقیل
- رجعت اصحاب علی
- رجعت اهل بیت
- رجعت عیسی
- رجعت محمد الإمام
به لحاظ موطن رجعت
مباحث مرتبط
- آیه ۶ سوره نازعات
- آیه ۹۹ سوره مؤمنون
- امتهای گذشته
- امكان رجعت
- تأویل رجعت
- حقیت رجعت
- رجعت كنندگان
- رجعت كنندگان
- عذاب رجعت
- وقوع رجعت
- احادیث رجعت
- رجعت امام حسین
- رجعت امام علی
- تنافی بین نفی اعاده کفار با رجعت
- رجعت نزد شیعه
- کیفیت رجعت
- عقاید شیعه امامیه درباره رجعت
- دلالت آیه 243 بقره درباره رجعت
- فَرق رجعت با عالم قیامت در آیه 083 نمل
- جایگاه بحث رجعت در تعالیم اسلامی
- عقاید شیعه درباره رجعت
- تعریف لغوی رجعت
- تعریف اصطلاحی رجعت
- دیدگاه شیخ مفید درباره رجعت
- دیدگاه علم الهدی درباره رجعت
- دیدگاه مجلسی درباره رجعت
- حدیث امام رضا درباره رجعت
- عدم تنافی اعاده ظالمان با رجعت
- فرق بین تناسخ با رجعت
- مناظره مؤمن طاق و ابو حنیفه درباره رجعت
- دیدگاه طریحی درباره معنا رجعت
- دیدگاه شیعه درباره رجعت
- معنای رجعت
- کتاب شناسی رجعت
- احادیث اهل سنت درباره رجعت
- نقد بر اهل سنت درباره رجعت
- احادیث رجعت
- دیدگاه عبد الجلیل قزوینی درباره رجعت
- دیدگاه شیعه درباره رجعت
- ادله ابن بابویه درباره رجعت
- رجعت قوم حضرت حزقیل پیامبر در آیه 243 بقره
- ادله طبرسی درباره رجعت
- ادله مجلسی درباره رجعت
- مناظره سیدحمیری با عنبری درباره رجعت
- ادله مفید درباره رجعت
- دیدگاه علم الهدی درباره رجعت
- ادله آل کاشف الغطاء درباره رجعت
- دیدگاه مظفر درباره رجعت
- غلو درباره رجعت ربیع بن خراش عبسی بعد از مرگ
- ادله نقلی سیدحمیری درباره رجعت
- دیدگاه شیعه درباره رجعت
- مناظره متکلمان شیعه با متکلمان معتزله درباره رجعت
- شبهات رجعت
- کیفیت رجعت
- دیدگاه شیعه اثنی عشری درباره رجعت
- اختلاف نظر شیعه اثناعشری درباره معانی رجعت
- اختلاف نظر متکلمان شیعه در معانی رجعت
- معانی رجعت
جستارهای وابسته
- امام مهدی (ع)
- موعودباوری
- فارقلیط
- پارکلیت
- ماشیح
- سوشیانس
- سوشینت
- هوشیدر
- هوشیدرماه
- میتریا
- آرماگدون
- ظهور امام مهدی (ع)
- نشانههای ظهور
- خروج منبعث سوم
- جیش الغضب
- حکومت امام زمان (ع)
- فتنههای شیطان در زمان ظهور امام مهدی (ع)
- بی ارزش شدن خون مردم
- تدریجی بودن نشانههای ظهور امام مهدی (ع)
- گسسته شدن پیوند خویشاوندی
- شکسته شدن حرمت انسان
- جدا شدن مردم بر اثر بلا و گرفتاری
- رویارویی امام مهدی (ع) با جاهلان
- ترس و اضطراب همگانی
- سختی پیش از ظهور امام مهدی (ع)
- بحران معنویت؛
- وقوع اختلافها و درگیریهای بسیار؛
- ظهور دجال؛
- وقوع مصائب؛
- خروج سفیانی؛
- ندای آسمانی؛
- ظهور منجی بزرگ بشر؛
- نزول عیسی (ع)؛
- خروج جنبندهای از زمین؛
- هجوم یأجوج و مأجوج؛
- صلح و آرامش پایدار در سرتاسر جهان.
منابع
پانویس
- ↑ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار؛ ج ۷، ص ۶۱.
- ↑ الکنی و الالقاب؛ ج ۲، ص ۴۵۰.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ اوائل المقالات؛ ص ۴۶.
- ↑ حق الیقین؛ ص ۳۳۷ - ۳۳۸.
- ↑ حق الیقین؛ ص ۳۴۰.
- ↑ تفسیر موضوعی قرآن مجید؛ ج ۴، ص ۲۶۳
- ↑ اندیشههای کلامی شیخ مفید؛ ص ۳۵۶
- ↑ رسائل المرتضی؛ ج ۱، ص ۳۰۲ - ۳۰۳.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ حق الیقین؛ ج ۲، ص ۳۳۵.
- ↑ امام شناسی؛ ج۱۴، ص۲۶۴.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ تفسیر نمونه؛ ج۱۵ ،ص ۵۵۵ - ۵۶۰.
- ↑ رشحات البحار؛ ص ۹۴، ۹۹
- ↑ رشحات البحار، ص ۸۹- ۱۱۰
- ↑ رشحات البحار؛ ص ۲۸۹.
- ↑ رشحات البحار؛ ص ۳۰۸.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ تفسیر قرآن کریم؛ ج ۴، ص ۴۹۸ .
- ↑ رسائل المرتضی؛ ج۱، ص ۳۰۲ - ۳۰۳.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ تفسیر قرآن کریم؛ ج۴، ص ۴۹۸ - ۴۹۹.
- ↑ التبیان فی تفسیر القرآن؛ ج ۱، ص ۲۵۴.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ التبیان فی تفسیر القرآن؛ ج ۱، ص ۲۵۴ - ۲۵۵.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ تفسیر قرآن کریم؛ ج ۴، ص ۴۹۸ - ۴۹۹.
- ↑ تفسیر قرآن کریم؛ ج ۴، ص ۵۰۰.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ «وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» و یاد کنید آنگاه را که گفتید: ای موسی! ما تا خداوند را آشکارا نبینیم، به تو ایمان نمیآوریم و در حالی که خود مینگریستید آذرخش شما را فرا گرفت باز، از پس مرگتان شما را برانگیختیم، باشد که سپاس بگزارید؛ سوره بقره، آیه ۵۵- ۵۶.
- ↑ «وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» و یاد کنید آنگاه را که انسانی را کشتید و در آن با هم به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان میکردید آشکار کرد باری، گفتیم با پارهای از آن گاو بر این کشته بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده میکند و نشانههای خود را به شما نشان میدهد، باشد که خرد ورزید؛ سوره بقره، آیه ۷۲- ۷۳.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ آیا گمان میکنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما (در) گذشتند بر سر شما نیامده است؟؛ سوره بقره، آیه ۲۱۴.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲ ،ص ۱۰۸.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار؛ ج ۵۳، ص ۱۲۷.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲، ص ۱۰۷.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ آیا جز این انتظار دارند که (فرمان) خداوند در سایهبانهایی از ابر و (نیز) فرشتگان نزدشان بیایند و کار (هلاکشان) پایان یافته باشد و کارها به سوی خداوند باز گردانده میشود؛ سوره بقره، آیه ۲۱۰.
- ↑ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج ۵۳، ص ۶۳.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ شرح اصول الکافی؛ ج ۴، ص ۲۷۴.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲، ص ۱۰۶ - ۱۰۹.
- ↑ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی
- ↑ و (یاد کن) روزی (را) که از هر امتی دستهای از آنان را که نشانههای ما را دروغ میشمردند گرد میآوریم و آنگاه آنان را به هم میپیوندند.؛ سوره نمل، آیه ۸۳.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۳۶۶؛ البرهان، ج ۴، ص ۲۲۸ ـ ۲۳۱؛ المیزان، ج ۱۵، ص ۳۹۷ و ۳۹۸.
- ↑ پروردگارا! ما را دو بار میراندی و دو بار زنده گرداندی؛ سوره غافر، آیه ۱۱.
- ↑ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۵۶.
- ↑ و بیگمان به آنان از عذاب نزدیکتر (این جهان) پیش از عذاب بزرگتر (در جهان واپسین) خواهیم چشاند باشد که بازگردند؛ سوره سجده، آیه 21.
- ↑ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۵۶.
- ↑ و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمیانگیزیم؛ سوره اسراء، آیه ۵.
- ↑ نورالثقلین، ج۳، ص۱۳۸ ـ ۱۴۰.
- ↑ و آنگاه خداوند از پیامبران پیمان گرفت که چون به شما کتاب و حکمتی دادم سپس پیامبری نزدتان آمد که آن (کتاب) را که با شماست راست میشمارد، باید بدو ایمان آورید و باید او را یاوری کنید؛ سوره آل عمران، آیه ۸۱.
- ↑ عیاشی، ج۱، ص۱۸۱.
- ↑ و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ نورالثقلین، ج۴، ص۱۰۷.
- ↑ تاریخ ما بعدالظهور، ص۶۳۲ ـ ۶۳۹، ۶۷۴.