پیشینه بحث علمای ابرار چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

الگو:پرسش غیرنهایی

پیشینه بحث علمای ابرار چیست؟
موضوع اصلیبانک جمع پرسش و پاسخ علمای ابرار
مدخل اصلیعلمای ابرار

پیشینه بحث علمای ابرار چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علمای ابرار است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علمای ابرار مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

پژوهشگران مجمع عالی حکمت اسلامی
پژوهشگران مجمع عالی حکمت اسلامی، در کتاب «نقد و بررسی تطور تاریخی تشیع» در این‌باره گفته‌اند:
«اینکه برخی از اصحاب، اوصیا را علمای ابرار می‌دانستند یا گروهی دیگر آنان را انبیا می‌دانستند، تاریخی بلند و شنیدنی دارد. ای کاش نویسنده به مستندات و روایاتی که علمای ابرار در آنها آمده بود مراجعه می‌کرد و علمای ابرار را که یک اصطلاح در میان اصحاب امامیه و اهل بیت(ع) بود، به "دانشمندان پرهیزگار" ترجمه نمی‌کرد. به اجمال اشاره می‌کنم که از زمان امیرمؤمنان(ع) در میان اصحاب بحثی درگرفت که وقتی آنان می‌دیدند اهل بیت(ع) از امور غیبی خبر می‌دهند یا تصرفات تکوینی می‌کنند و علوم لدنی و الهی را اظهار می‌کنند، پاره‌ای از اصحاب که ایمان ضعیف تری داشتند تردید می‌کردند و گروهی دیگر از شیعیان مقام آنان را با انبیا برابر می‌شمردند و به ایشان نسبت نبوت و حتی بالاتر می‌دادند. برای مثال ابن عباس درباره قضیه ذی قار نقل می‌کند که امیر مؤمنان(ع) به من فرمودند که الآن نیروهای کمکی از کوفه به سمت ما آمد، و شمار آنها را نیز گفتند. ابن عباس می‌گوید: این لشکر کمکی را یکی یکی شمردم و دیدم شمار آنها با عددی که حضرت فرمودند دقیقاً برابر است. در اینجا عمرو بن حریص از این پیشگویی امام در شگفت شد و عرض کرد که شما تهافت دارید.
ماجرا از این قرار بود که اموری از اهل بیت(ع) صادر می‌شد و هر چه زمان می‌گذشت، به ویژه در زمان صادقین’ این موارد بیشتر آشکار می‌شد و به تدریج زمینه‌ای پدید آمد که بعضی از اصحاب معتقد شوند ائمه با پیامبران فرقی ندارند. عبدالله بن ابی یعفور صاحب سرّ است و می‌داند که فرق امام با پیامبر در چیست. وقتی عبدالله می‌گوید امامان، علمای ابرار ند، منظورش این نیست که ائمه نیز مانند دانشمندان پرهیزکار و متقی جامعه‌اند. در این اصطلاح، هم "علما" معنای خاصی دارد و هم ابرار. این مستندات در روایات وجود دارند.
نکته دیگری که میزان آشنایی شبهه افکنان و قائلین به نظریه علمای ابرار را با تاریخ اندیشه اسلامی روشن می‌سازد این است که به عبدالله بن ابی یعفور تهمت زدند که او از مرجئه شیعه است. اما با مراجعه به رجال کشّی می‌بینیم ماجرا از این قرار است که امام صادق(ع) به مفضّل می‌فرمایند: مفضّل، تو در تشییع جنازه عبدالله بن ابی یعفور در کوفه شرکت کردی؟ او می‌گوید: آری بودم، جمعیت بسیار زیادی آمده بود. حضرت می‌فرمایند: بله، از مرجئه شیعه نیز در آنجا بسیار بودند. لیکن نویسنده چون نمی‌خواهد بپذیرد که عبدالله بن ابی یعفور به دلیل همان کتمان سرّش در بین مرجئه کوفه طرف دارانی داشته است -که البته این نیز ماجرایی تاریخی دارد- می‌گوید این روایت ساختگی است و اتهامی است که اهل غلوّ زدند و آن را از زبان امام صادق(ع) طرح کردند. بر این اساس، نویسنده متوجه نشده است که اساساً مرجئه کوفه چه کسانی بوده‌اند و اصطلاح مرجئه شیعه نیز به چه معنا بوده است. وی نوشته است که این اصطلاح مثل اصطلاح وهابی در روزگار ماست و گونه‌ای فحش تلقی می‌شده است. اما پرسش این است که اگر رجال کشّی معتبر است و همه این روایات در آن منبع هست، چطور از ده روایتی که در آنجا نقل شده، نه روایت یا نادیده گرفته شده یا توجیه و تأویل‌های غیرعلمی شده است، و نویسنده با یک روایت که به صورت ناقص برداشت شده چنین مدعای بزرگی را مطرح کرده است. نتیجه اینکه اساساً برای این ادعا که اصحاب امامیه، ائمه(ع) را تنها علمای ابرار می‌دانستند، هیچ مستند قابل دفاعی وجود ندارد»[۱].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علمای ابرار

پانویس

  1. پژوهشگران مجمع عالی حکمت اسلامی، نقد و بررسی تطور تاریخی تشیع، ص ۹۱.