کمک به نیازمندان

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

از سیره معصومان استفاده می‌شود که آنان به نیازمندان کمک می‌کردند، گرچه مسلمان نبودند یا از مسلمانان مخالف آنان بودند. ساره زنی آوازخوان بود که در مکه زندگی می‌کرد و در مجالس جشن و عیش آواز می‌خواند؛ بعد از جنگ بدر به مدینه آمد و از پیامبر(ص) درخواست کمک کرد. حضرت پرسید: مسلمان شدی؟ گفت: نه؛ فرمود: هجرت کردی؟ گفت نه؛ ساره گفت: آمده‌ام که به من کمک کنی؛ چراکه بعد از جنگ بدر مردم مکه مرا برای آوازخوانی نمی‌برند. حضرت فرمود: نه آواز به درد تو می‌خورد و نه مال و بعد به او کمک کرد. همو بود که نامه حاطب بن ابی بلتعه را می‌خواست به مکه ببرد. او بعد از بازگشت به مکه به هجو رسول خدا(ص) پرداخت[۱]. کمک به این زن مشرک آوازه‌خوانِ نیازمند، برخاسته از سیره اجتماعی و اخلاق بزرگ‌منشانه پیامبر(ص) بود. دیگر معصومان نیز این خصلت را داشتند.

امیرالمؤمنین دیدند مرد نابینایی از مردم درخواست کمک می‌کند؛ فرمود: این چیست؟ یعنی چرا چنین است؟ پاسخ دادند: او نصرانی و غیرمسلمان است. حضرت فرمود: او را به کار گرفتید و اکنون که پیر و ناتوان شده، به او کمک نمی‌کنید؟ مخارج او را از بیت المال بدهید[۲].

امام سجاد(ع) از گوشت قربانی به خوارج می‌داد با اینکه ویژگی خوارج مخالفت با علی(ع) است. این نکته از امام صادق(ع) نقل شده که با اینکه امام سجاد(ع) می‌دانست زنی از حروریه و خوارج است، به او گوشت داد[۳]. اینها همه نشان‌دهندۀ سیره اجتماعی معصومان در برخورد کریمانه با دشمنان است.[۴]

جستارهای وابسته

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. محمد بن عمر واقدی، مغازی، ج۲، ص۸۶۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۱۶؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۱، ص۹۳.
  2. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۲۹۳.
  3. «أَنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ(ع) كَانَ يُطْعِمُ مِنْ ذَبِيحَتِهِ الْحَرُورِيَّةَ. قُلْتُ: وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّهُمْ حَرُورِيَّةٌ؟ قَالَ: نَعَمْ»؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۵، ص۴۸۴.
  4. ذاکری، علی اکبر، سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۱۷۰.