آثار مکتوب امام علی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آثار مکتوب امام علی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

آثاری مکتوب از امیرالمؤمنین علی(ع)

امام باقر(ع) روایتی دارد که طبق آن، پیامبر به امیرالمؤمنین دستور نگارش حدیث داده است. پیامبر(ص) فرموده است: ای علی(ع)، آنچه را برایت می‌گویم بنویس[۱]. ایشان در ادامه بیان می‌کند، جانشینان تو به آن نیاز پیدا خواهند کرد؛ به همین جهت آن حضرت بر نگارش حدیث اصرار داشت. نقل مشابهی از امیرالمؤمنین(ع) درباره اختلاف حدیث آمده است. پیامبر(ص) آنچه مربوط به قرآن از ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و... بوده، بر علی(ع) املا می‌کردند و ایشان می‌نوشتند[۲]. آن نوشته‌ها را می‌توان “تفسیر امیرالمؤمنین” دانست که از آن با نام “مصحف علی” یاد می‌شود که افزون بر اصل قرآن دارای توضیحاتی است[۳].

در کتب اربعه نام آثار متعددی از حضرت علی(ع)، ذکر شده است؛ مانند کتاب “الجامعه”[۴] که املای رسول خدا(ص) و به خط علی(ع) است[۵] که جامع حلال و حرام[۶] و بسیار مفصل است[۷]. این کتاب با تعبیر “سنة الجامعه”[۸] هم ذکر شده؛ زیرا سخن و سنت رسول خدا(ص) در آن است. گاهی از آن به عنوان “صحیفه” یاد می‌شود[۹]. کتابی دیگر با عنوان “صحیفه فرایض” نزد امام باقر(ع) بوده[۱۰] که گاهی با تعبیر “کتاب الفرائض” از آن یاد شده است[۱۱]. این اثر نزد امامان از جمله امام صادق(ع) بوده و گاهی آن را به یاران خاص خود مانند زراره نشان می‌دادند[۱۲]. ابو بصیر[۱۳] و محمد بن مسلم نیز از آن آگاه بودند[۱۴]؛ نزد یونس بن عبدالرحمان نیز بوده است[۱۵]. یونس آن را به امام رضا(ع) عرضه کرده و حضرت تأیید کرده است[۱۶]. شیخ آقابزرگ این نوشته علی(ع) را که به املای پیامبر(ص) بوده، اولین کتاب در اسلام می‌داند[۱۷]. البته تفسیر آن حضرت هم جزو آثار اولیه است. از نقل شیخ طوسی استفاده می‌شود که کتاب فرایض همان کتاب دیات است که اشاره خواهد شد؛ زیرا در آن دیه جنین مشخص شده است[۱۸]. در موارد فراوان در کتب اربعه از “کتاب علی” یاد شده است که در کافی بیش از ده مورد[۱۹] آمده و در کتاب‌های من لایحضره الفقیه[۲۰] و تهذیب الأحکام نیز مواردی ذکر شده است[۲۱].

افزون بر این، مجموعه نامه‌های طولانی و مهمی از امیرالمؤمنین به یادگار مانده که بسیار در خور توجه است؛ مانند عهدنامه مالک اشتر[۲۲] و نامه حضرت به فرزندش امام حسن(ع)[۲۳] که شیخ صدوق برابر نقلی می‌نویسد: آن را به محمد معروف به ابن حنفیه نگاشته است[۲۴]. کلینی نیز سند خود را به نامه محمد بن حنفیه ذکر کرده است[۲۵]. از دیگر نامه‌ها، نامه به محمد بن ابی بکر[۲۶]، نامه حضرت به شیعیان[۲۷] و “کتاب دیات” یا اصل ظریف است که بخشنامه حضرت به کارگزارانش در باب دیات بوده[۲۸] و در مواردی از آن با تعبیر کتاب علی(ع) یاد شده است؛ همچنین نامه حضرت به کارگزار خود درباره دریافت زکات انعام[۲۹] که نجاشی از آن به عنوان کتاب ربیعة بن سمیع یاد کرده[۳۰] که با توجه به نقل کافی و تهذیب الأحکام محتمل است. وی عبدالله بن زمعه باشد[۳۱] که در نهج البلاغه[۳۲] از او یاد شده است.[۳۳]

جستارهای وابسته

منابع

  1. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه

پانویس

  1. ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۸۷؛ شیخ صدوق، الأمالی، ص۴۸۵؛ سلیمان بن ابراهیم حسینی قندوزی، ینابیع الموده، ج۱، ص۷۳، به نقل از: ابراهیم بن محمد حموئی جوینی، فرائد السمطین، ج۲، ص۲۵۹؛ میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۲۵، مقدمۀ تحقیق: أُكتُب ما أملي عليك.
  2. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۱-۶۴؛ ابونضر محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۴؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۱۹۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ص۲۵۷؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۲۰۷؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۸۹، ص۹۹: «فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ»صل}} آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَّ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَّ وَ كَتَبْتُهُ}}.
  3. ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۴۶؛ شیخ مفید، مسائل السرویه، ص۱۱۹؛ عبیدالله حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۶؛ ابومحمد علی بن یونس عاملی بیاضی، صراط المستقیم، ج۳، ص۲۶۹؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۴، ص۱۹؛ عبدالرحمان سیوطی، الإتقان، ج۱، ص۲۲۰؛ ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۲۲۳.
  4. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۹؛ ج۷، ص۱۲۵؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۴، ص۴۱۹.
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۷: الْجَامِعَةِ إِمْلَاءِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ خَطِّ عَلِيٍّ(ع) بِيَدِهِ. إِنَّ الْجَامِعَةَ لَمْ تَدَعْ لِأَحَدٍ كَلَاماً فِيهَا عِلْمُ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ.
  6. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۷؛ ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۴۶: الْجَامِعَةِ إِمْلَاءُ رَسُولِ اللَّهِ بِخَطِّ عَلِيٍّ(ع) فِيهَا جَمِيعُ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ حَتَّى أَرْشُ الْخَدْشِ.
  7. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۹؛ ج۵، ص۳۶۴؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۹.
  8. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۶۲.
  9. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۹ و ۲۴۱؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۴، ص۴۱۹؛ ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۴۲. در کافی آمده: الْجَامِعَةُ قَالَ تِلْكَ صَحِيفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً... فِيهَا كُلُّ مَا يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ... حَتَّى أَرْشُ الْخَدْشِ.
  10. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۸۱.
  11. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۳۰.
  12. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۹۴.
  13. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۱۲۶.
  14. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۹۳.
  15. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۸۳.
  16. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۳۰.
  17. شیخ محسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲، ص۳۰۶.
  18. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۲۸۵؛ شیخ طوسی، الإستبصار، ج۴، ص۲۹۹.
  19. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۴۰، ۱۱۹، ۱۳۶، ۱۷۶، ۲۰۰، ۲۱۴، ۳۱۶ و ۳۲۹؛ ج۸، ص۱۶۳ و ۲۳۳.
  20. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۷۴، ۱۵۰، ۲۸۳ و ۳۰۶.
  21. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۹، ص۲۶۹؛ ج۱۰، ص۹۰، ۱۴۶، ۲۸۰ و ۲۹۲.
  22. نهج البلاغه، ن۵۳.
  23. نهج البلاغه، ن۳۱.
  24. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۵۶ و ج۴، ص۳۸۴-۳۹۲.
  25. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۳۷.
  26. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۱۷۶؛ ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ص۱۴۳؛ شیخ مفید، الأمالی، ص۲۶۰-۲۶۹؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۲۵-۳۱، مجلس اول؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۷۲؛ علی‌اکبر ذاکری، سیمای کارگزاران علی بن ابی‌طالب امیرالمؤمنین(ع)، ج۲، ص۲۲۲-۲۵۰، در این اثر نامه بازسازی شده و به صورت نامه‌ای مفصل ارائه شده و به صورت مستقل نیز با عنوان تقوا و سیاست نشر یافته است.
  27. ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ص۲۹۹؛ ابن قتیبه، الإمامة و السیاسه، ج۱، ص۱۷۴؛ ابن طاووس، کشف المحجه، ص۲۳۵؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۹۴؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۳۳، ص۵۶۶. ما این نامه را از منابع مختلف بازسازی و با عنوان حکومت و سیاست منتشر کرده‌ایم.
  28. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۳۰ و ۳۶۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۷۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۲۹۵.
  29. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۵۳۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۹۵.
  30. احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۷-۸.
  31. ر.ک: علی‌اکبر ذاکری، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین(ع)، ج۳، ص۲۷۳-۲۷۶.
  32. نهج البلاغه، ص۳۵۳، خ۲۳۲.
  33. اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۱۰۰.