انس بن رافع

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

وی فرزند رافع بن امرئ‌القیس از تیره بنی عبدالأشهل از قبیله اوس است[۱]. کنیه او را به اختلاف «ابوالحَیسر»[۲]، «ابوالجیش»[۳]، «أبوالجلیس»[۴] و «ابوالحیس»[۵] گفته‌اند. این کنیه‌ها تصحیف شده‌اند و شایعترین آنها ابو الیسر است. وی به همراه شماری از جوانان عبدالاشهل بعد از بعثت رسول خدا(ص) به مکه آمد تا بر علیه خزرج با قریش هم‌پیمان شوند. رسول خدا(ص) اسلام را بر آنان عرضه کرد. ایاس بن معاذ به جوانان گفت: این بهترین چیزی است که برای شما عرضه شده است. ابوالخیر مشتی خاک به صورت او پاشید و گفت: از او رویگردان باشید[۶]. بنابراین، وی اسلام نیاورد، ولی ابن منده گوید: او به مکه در بیعت عقبه) نزد پیامبر آمد و اسلام آورد[۷].

به هر روی، ابوالحیسر و یارانش، نخستین کسانی از انصار بودند که در بازار «ذی المجاز» ایام حج با رسول خدا(ص) ملاقات کردند و حضرت آنان را به اسلام دعوت کرد[۸] و این قبل از بیعت عقبه بود. أم شریک بن خالد همسر اوست (که در مدینه) اسلام آورد و با رسول خدا(ص) بیعت کرد [۹]، ابوالحیسر فرزندانی به نام‌های «حارث» (در جنگ بدر و احد حضور داشت)[۱۰]، «أم شریک»[۱۱] و «أم‌ایاس» داشت[۱۲]. خواهران و حواء[۱۳] و «صبعه»[۱۴] نام داشتند. وی از رسول خدا(ص) روایت نقل کرده است[۱۵].[۱۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن حزم، ص۱۳۱.
  2. ابن هشام، ج۲، ص۶۹؛ ابن سعد، ج۳، ص۴۳۸؛ طبرانی، ج۱، ص۲۷۶؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۸۹؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۹۰.
  3. طوسی، ص۲۲.
  4. احمد بن حنبل، ج۵، ص۴۲۷.
  5. ابن حجر، فتح الباری، ج۹، ص۱۹۱.
  6. ابن هشام، ج۲، ص۶۹؛ طبری، ج۲، ص۳۵۳؛ ابونعیم، ج۲، ص۳۲۶؛ طبرانی، ج۱، ص۲۷۶.
  7. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۹۰.
  8. ابن سعد، ج۳۰، ص۴۳۹.
  9. ابن سعد، ج۸، ص۳۱۸.
  10. ابن سعد، ج۳، ص۴۷۶.
  11. ابن حبیب، ص۴۱۷.
  12. ابن سعد، ج۸، ص۳۱۸.
  13. ابن حبیب، ص۴۱۷.
  14. ابن سعد، ج۸، ص۳۱۷.
  15. ابن حزم، ص۱۳۲.
  16. مرادی‌نسب، حسین، مقاله «انس بن رافع»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۱۳۶.