شأن در فقه سیاسی
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شأن (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
حال و امری پُر اهمیت که مصلحت دارد[۱]، ظهور امر یا تجلی عملی از حالت باطنی[۲]. کار[۳]، قضیه و مسئله[۴].
فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ[۵].
برخی محققان شأن را غیر از عمل دانستهاند و دلیل خود را آیه شریفه وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا[۶] که شأن در مقابل عمل ذکر شده است؛ زیرا شأن چیزی است که از مقتضای حال ظاهر میشود، چه اختیاری باشد یا اجباری؛ ولی عمل با اختیار انسان صادر میشود[۷].
در آیه فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ[۸] دو نکته مهم وجود دارد:
- تفویض برخی امور مردم مانند جنگ با دشمنان و تصمیمات مهمی که نفع یا ضرر عمومی در پی دارد، به رسولالله (به عنوان رهبر جامعه اسلامی) تا بر اساس مشاوره با صاحبان تجربه و صاحبنظران تصمیمگیری کند[۹].
- فرمان الهی بر اذنگرفتن مردم در برخی امور مهم (مانند ترک جبهه جنگ یا مسئولیتهای اجتماعی) از رسولاللهa و رهبران الهی.[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۷۰.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۹.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۶۶.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۶، ص۲۸۷.
- ↑ « چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمیروند» سوره نور، آیه ۶۲.
- ↑ «و تو در هیچ کاری نیستی و از آن هیچ قرآنی نمیخوانی و (نیز شما) هیچ کاری نمیکنید مگر همین که بدان میپردازید، ما بر شما گواهیم » سوره یونس، آیه ۶۱.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۱۰.
- ↑ « چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمیروند» سوره نور، آیه ۶۲.
- ↑ فخرالدین رازی، مفاتیحالغیب، ج۲۴، ص۴۲۴.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۵۸.