قاسم رسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۵۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

ابومحمد قاسم بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم رسّی هاشمی معروف به رَسّی از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) بود[۱] و در سال ۱۶۹هـ زاده شد[۲] و در منطقه کوهستانی قدس، در اطراف مدینه می‌‌زیست.[۳] از دوران کودکی و بالندگی و نیز تعلیم و تعلم وی اطلاعی در دست نیست. گفته‌اند که وی دانشمند، فقیه و شاعر بود و به رشته‌های گوناگون علمی آشنایی داشت.[۴] ابومحمد رسّی از امام کاظم(ع) روایت کرده است.[۵]

وی از پیشوایان زیدیه بود و قیام خود را پس از مرگ برادرش به سال ۱۹۹هـ شروع کرد.[۶] شعار او دعوت به یاری و بیعت با «الوصی من آل محمد»[۷] یا «الرضا من آل محمد» (ص) بود[۸] که در مصر انجام گرفت. قیام دوم او در کوفه به سال ۲۲۰هـ انجام شد و گروهی از مردم با او بیعت کردند.[۹]

احاطه او بر رشته‌های علمی، مهارتی در ردّ افکار انحرافی در او پدید آورده بود که ردّ بر جبریه و مجسمه از جمله کارهای اوست. به گفته بروکلمان، وی بنیانگذار مذهب قاسمیه در فقه بود.[۱۰] وی را فردی عفیف و زاهد توصیف کرده[۱۱] و گفته‌اند که حاکم وقت هفت بار دینار برایش فرستاد، اما او برگرداند.[۱۲]

قاسم علاوه بر اشعار زیبا،[۱۳] آثار متعددی دارد که عبارت‌اند از: الامامه الاشریه الایمان و النذور سیاسة النفس والرد علی الرافضه[۱۴] صفة العرش و الکرسی و تفسیرهما و الناسخ و المنسوخ.[۱۵] نجاشی می‌‌گوید: قاسم کتابی داشت که آن را از پدرش از امام صادق(ع) روایت کرده است.[۱۶] آقابزرگ تهرانی هم کتاب‌های التوحید و العدل (کوچک و بزرگ)، الدلیل (کوچک و بزرگ)، مجموعه پاسخ‌هایی که از او سؤال شده بود و مسائل ابن مقفع را از او دانسته و می‌‌گوید: قاسم رسّی کتاب الامامه یا تثبیت الامامه را در تثبیت امامت علی(ع) و تقدم ایشان در امامت بر دیگران نگاشته است.[۱۷] زرکلی مجموع آثار ابومحمد را ۲۳ رساله ذکر کرده و کتاب راجع به ابن مقفع را الرد علی ابن مقفع نامیده است که به همراه ترجمه ایتالیایی آن چاپ شده است.[۱۸] وی سرانجام به سال ۲۴۶هـ در کوه رس، نزدیک ذوالحلیفه مدینه درگذشت.[۱۹] فرقه قاسمیه که شاخه‌ای از زیدیه بودند، بدو منسوب است.[۲۰].[۲۱]

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. رجال النجاشی، ج1، ص ۱۸۱.
  2. الاعلام، ج5، ص ۱۷۱.
  3. معجم الشعراء، ص ۱۹۶.
  4. معجم المؤلفین، ج8، ص ۹۱.
  5. رجال النجاشی، ج2، ص ۱۸۱.
  6. لغت نامه دهخدا، ج10، ص ۱۵۲۸۵.
  7. المجدی فی انساب الطالبیین ۷۵.
  8. معجم الشعراء، ص ۱۹۶.
  9. الاعلام، ج5، ص ۱۷۱.
  10. تاریخ الادب العربی (بروکلمان)، ج3، ص ۳۲۵.
  11. عمدة الطالب ۲۰۱.
  12. المجدی فی انساب الطالبیین، ص ۷۵.
  13. معجم الشعراء، ص ۱۹۶.
  14. الفهرست (الندیم)، ص ۲۴۴.
  15. تاریخ الادب العربی (بروکلمان)، ج3، ص ۳۲۵.
  16. رجال النجاشی، ج2، ص ۱۸۱.
  17. الذریعه، ج3، ص ۳۴۵، ج4، ص ۴۸۶، ج5، ص ۲۱۴، ج8، ص ۲۵۶ و ج20، ص ۳۳۳.
  18. الاعلام، ج5، ص ۱۷۱.
  19. معجم المؤلفین، ج8، ص ۹۱.
  20. الفهرست (الندیم) ۲۴۴.
  21. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص ۶۲۱.