آیا آگاهی از غیب شرطی از شروط نبوت است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا آگاهی از غیب شرطی از شروط نبوت است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا آگاهی از غیب شرطی از شروط نبوت است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • آیا از شرایط پیامبری پیامبران این است که از عالم غیب آگاهی داشته باشند؟

پاسخ به این پرسش

امام خمینی

امام خمینی در کتاب «تقریرات فلسفه امام خمینی» در این‌باره گفته‌ است:

«انبیا و مرسلین کسانی هستند که با قوت وجود و شرح صدری که دارند، می‌توانند در عین حالی که عالم غیب ر ا مشاهده می‌کنند، عالم شهادت را هم مشاهده می‌‌نمایند؛ وحدت و بساطتی که آنها از عالم غیب مشاهده می‌کنند، وحدت و بساطت حقیقی است نه وحدت و بساطت مفهومی، و کثراتی را هم که آنها به نحو تفصیل توجه دارند ما نمی‌توانیم با صفحه قلب نیز با آن تفصیل بیابیم. شاید تعبیر به شرح صدر در انبیا به همین مناسبت باشد: ﴿أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ * وَوَضَعْنَا عَنكَ وِزْرَكَ[۱] و این معنی که حفظ وحدت غیبیه و حفظ مراتب عالم غیب با حفظ کثرات عالم طبیعت که امری تکوینی است و به شرح صدر و به قوت آن بستگی دارد، مناط نبوت است؛ هر کس توانست این طور باشد که نه عالم غیب او را از عالم طبیعت بازدارد و نه عالم طبیعت او را از مشاهده غیبیه برباید و از مشاهدات آن طرف مانع شود، و هرکس دو وجهه قلب او به این نحو باشد، نبی است. پس نبوت یک امر مجعول و منصب جعلی به آن نحو که برای ولات جعل می‌کنند نیست؛ مثل اینکه در عرش بنشینند و مشورت و مصلحتی باشد که از بین این مردم به چه کسی منصب نبوت بدهیم؟ بلکه این منصب به عین حقیقت آن نبی قائم است؛ چون باید کسی باشد که بتواند حقایق را از عالم غیب مشاهده کرده و گرفته و در عالم شهود و کثرت بسط دهد و به دیگران برساند و این بدون اینکه هر دو وجهه قلب به طرف شهادت و غیب باز باشد تحقق نمی‌پذیرد»[۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین حسینی شاهرودی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید مرتضی حسینی شاهرودی در مقاله «نسبت محمد خاتم با قرآن کریم از منظر امام خمینی» در این باره گفته است: «طبق دیدگاهی مشهور، "نبی" از ریشه‌ "نبأ" آمده و به معنای کسی است که از حقایق غیبی الهی آگاه است و از آنها خبر می‌دهد. اگر فعل نبی، صرف آشنا ساختن مردم با خداوند باشد به آن "نبوت تعریفی" و اگر علاوه بر این موضوع، حامل شریعتی الهی نیز باشد، به آن "نبوت تشریعی" اطلاق می‌شود. نبوت تشریعی با نبوت حضرت ختمی مرتبت (ص) به اوج کمال خویش رسیده و پایان یافته است، اما اکتساب مقام نبوت تعریفی برای دیگران امکان‌پذیر است[۳]. حقیقتنبوت و ولایت، کشف و بسط حقایق است، بدین معنا که نبی حقایقی را که از عالم غیب و وحدت مشاهده کرده و دریافت نموده است، در عالم شهود و کثرت بسط داده و به دیگران نیز می‌رساند، به گونه‌ای که هر که در این کشف و بسط پیش‌تر رود، نبوتش کامل‌تر است[۴]»[۵].
۲. حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان.
حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان در کتاب «ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌» در این‌باره گفته‌اند: «لازمه پیامبری آگاهی به کارهای نهان و پنهان مردم نیست، ولی آیات دیگری که پیامبر را به عنوان شاهد اعمال امت بیان می‌کند لازمه آن آگاهی و حضور نسبت به اعمال امت است. نکته‌ای که در اینجا تذکر آن لازم است اینکه در بسیاری از آیات حقیقت علم و عالمیت را در انحصار خداوند قرار می‌دهد و این انحصار علاوه بر جهتی که سابقاً مکرراً بیان شده می‌تواند نظری را که فلاسفه درباره حقیقت علم به اشیاء داده‌اند تأیید کند و آن اینکه گفته‌اند علم حقیقی و واقعی اشیاء باید توأم با علم به جمیع موجوداتی باشد که در ارتباط با آن هستند و جزء سلسله علل و معلول‌های آن واقع می‌شوند و از نظر این‌که مجموعه جهان آفرینش را حلقه‌های ارتباطی به یکدیگر پیوند می‌دهد علم و احاطه واقعی به هر چیز مستلزم علم به تمام موجودات دیگر و علم به کل آفرینش و وجود است و چنین علمی اختصاص به ذات احدیت دارد»[۶].

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. «آیا به دلت گشایش ندادیم؟ و بار گرانت را از (دوش) تو برنداشتیم؟»؛ سوره انشراح، آیه۱ و ۲.
  2. تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۳۵۰-۳۵۱.
  3. علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۴، ص۵۶.
  4. تقریرات فلسفه امام خمینی (ره)، ج۳، ص۳۵۱.
  5. حسینی شاهرودی، نسبت محمد خاتم با قرآن کریم از منظر امام خمینی، ص ۷۲.
  6. ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌، ص ۶۶ و ۶۷.