آیا اگر جنگ جهانی سوم رخ دهد امام مهدی ظهور خواهند کرد؟ (پرسش)
آیا اگر جنگ جهانی سوم رخ دهد امام مهدی ظهور خواهند کرد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا اگر جنگ جهانی سوم رخ دهد امام مهدی ظهور خواهند کرد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رضایی اصفهانی، در کتاب «مهدویت» در اینباره گفته است:
«یکی از مباحثی که امروز در ذهن مردم جهان بهویژه مسلمانان و شیعیان مطرح است موضوع مهدویت و ظهور منجی است و تقریباً تمام ادیان طبق مدارک و شواهد متون دینی منتظر یک مصلح و منجی میباشند و نشانههایی را برای فرارسیدن آن روز موعود برمیشمارند، حتی در باستانیترین و دست نخوردهترین اقوام جهان، یعنی اسکیموها و سرخپوستان آمریکای شمالی که به علت وضعیت نابسامان جوی از حملات و سیطره قدرتهای بزرگ و فرهنگهای بیگانه محفوظ بوده است، آوازی به نام "شعر پایان دنیا" به چشم میخورد که کشته شدن انسانها و سبک شمرده شدن خون مردم، از نشانههای آن است، و بعد از محقق شدن آن نشانهها در جانب خورشید، صورت مردی هویدا میشود که جهان را برای همیشه نجات خواهد داد[۱]، ولی مصداق آن منجی و مصلح عدالتگستر کسی جز حضرت حجت بن الحسن العسکری (ع) نیست.
یکی از نشانههایی که برای این منجی و مصلح کل بیان شده جنگ و کشتار و هرج و مرج قبل از ظهور میباشد که این قتل و غارت در واقعه "قرقیسا" یا "آرماگدون" به تعبیر مسیحیها به اوج و نهایت خود میرسد و به ظهور حضرت مهدی (ع) میانجامد. لذا لازم است قبل از پاسخ واقعه "آرماگدون" و "قرقیساء" را توضیح دهیم:
آرماگدون (Armageddon) یا هرمجدون واژهای یونانی است که بنابر واژهنامههای آمریکائی مانند "وبستر" به نبرد نهائی حق و باطل در آخر الزمان معنا شده است. همچنین این واژه نام شهری است در منطقه عمومی شام که بنابر آنچه در باب شانزدهم مکاشفات یوحنا در عهد جدید (انجیل) آمده، جنگی عظیم در آن جا رخ خواهد داد و مرحله فعلی زندگی بشر در آن زمان پایان مییابد، "آرماگدون" یا نبرد نهایی آخرالزمان از علائم ظهور منجی (طبق عقیده مسیحیت بازگشت مجدد حضرت عیسی (ع)) میباشد که قدرتهای بزرگ جهان سیاست خارجی خود را بر مبنای آن جهت میدهند و نقشههای نظامی خود را به شکلی سامان دادهاند که آمادگی لازم برای این حادثه را داشته باشند. مؤسسات دینی غرب، بهویژه آمریکا نیز از دهه هشتاد میلادی مردم خود را برای استقبال از این حادثه آماده میسازند. این مؤسسات دینی پیوسته مردم خود را به ایمان به این نکته فرا میخوانند که به زودی لشکری از دشمنان مسیح که بدنه اصلی آن را میلیونها نظامی که از عراق و ایران و لیبی و سودان و قفقاز و جنوب روسیه خواهند بود[۲] تشکیل میدهد و پس از گذشتن از رود فرات که در آن زمان به خشکی گرائیده است به سوی قدس رهسپار میشوند، اما نیروهای مؤمن به مسیح راه این لشکر را سد کرده و همگی در "آرماگدون" با یکدیگر برخورد خواهند کرد و در این مکان درگیری و نبردی هستهای رخ خواهد داد که صخرهها ذوب میشوند، دیوارها بر زمین میغلطند، پوست تن انسانها در حالی که ایستادهاند ذوب میشود و میلیونها نفر از بین خواهند رفت؛ آنگاه حضرت مسیح برای بار دوم از جایگاه رفیع و بلند خویش به زمین خواهد آمد و پس از چندی زمام امور را به دست گرفته و صلح جهانی را بر زمینی نو و زیر آسمانی تازه برقرار خواهد کرد و قدس را مقر فرماندهی خود قرار خواهد داد.
مؤسسه تلسن در اکتبر ۱۹۸۵ به بررسی موضوع آرماگدون در جامعه خود پرداخت و اعلام کرد: در حال حاضر (سال۱۹۸۵) ۶۱ میلیون آمریکایی در انتظار واقعه "آرماگدون" بسر میبرند و مدارس انجیلی در آمریکا سالهاست بر پایه این تحلیل که واقعه "آرماگدون" تنها حادثهای است که بازگشت مسیح را به زمین ممکن میسازد به تبلیغ این واقعه پرداختهاند و آن را واقعهای بسیار نزدیک جلوه میدهند.
در سال ۱۹۹۷م نیز خبرگزاری آسوشتید پرس طبق یک نظرسنجی اعلام کرد ۲۵% جمعیت آمریکا اعتقاد راسخ دارند که در آغاز هزاره سوم میلادی جنگ جهانی "آرماگدون" که آن را "جنگ فرات" نیز میگویند در منطقه فلسطین آغاز خواهد شد و این جنگ تا مدت ۷ سال ادامه خواهد داشت و در اثر این جنگ دنیا نابود خواهد شد و در پایان این جنگ هفت ساله که آن را مصیبت بزرگ برای کلیسا و مسیحیان میدانند مسیح همراه مسیحیان دوباره تولد یافته و ظهور خواهد کرد و پس از شکست دشمنان خود، حکومت جهانی خود را با مرکزیت بیت المقدس تشکیل خواهد داد.
- قرقیسا: اهل بیت (ع) نیز از واقعهای به نام "قرقیسا" خبر دادهاند که از جهاتی شبیه همان "آرماگدون" تورات میباشد هر چند از خرافهها و تحریفها و تطیبقهای بیجای آنها بدور است.
در روایتی میسّر از امام باقر (ع) نقل میکند که حضرت فرمودند: ای میسّر از این جا تا "قرقیسا" چقدر راه است؟ میسّر میگوید: عرض کردم. در همین نزدیکیها در ساحل شط فرات قرار دارد، حضرت فرمودند: به زودی در آن جنگی واقع شود که از روز خلقت آسمانها و زمین، چنین جنگی واقع نشده باشد و تا آسمانها و زمین هست نخواهد شد، سفرهای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر خواهند شد[۳].
همچنین عبدالله بن ابی یعفور از امام باقر (ع) نقل میکند که حضرت به من فرمودند: برای بنی العباس و بنی مروان جنگی در "قرقیسا" خواهد شد که جوان در آن پیر میشود، و خداوند نصرت را از ایشان بر میدارد و به پرندگان آسمان و درندگان زمین گفته میشود که از گوشت جبارین و ستمکاران سیر شوید پس از آن سفیانی خروج خواهد کرد[۴].
- بررسی: بنابر برخی روایات و یا آنچه در تورات و انجیل آمده، از یک جنگ تمام عیار و بسیار سخت در منطقه "آرماگدون" یا "قرقیسا" سخن به میان آمده اما از جنگ جهانی سوم نامی برده نشده است و اینکه کسی بگوید آن جنگ مورد نظر در روایات، همان جنگ جهانی سوم است ادعایی بدون دلیل است. آری برخی به واسطه قرائن یا شواهدی حدس زدهاند که شاید جنگ مذکور، همان جنگ جهانی سوم باشد.
از جنگ جهانی دوم تاکنون بیش از ۱۵۰ جنگ عمده و صدها شورش مسلحانه و انقلاب رخ داده است و از پایان جنگ جهانی دوم تعداد کشتهها در نزاعهای مسلحانه بیش از ۲۳ میلیون نفر بوده است؛ و طبق گزارش صلیب سرخ جهانی، بیش از ۱۰۰ میلیون نفر در جنگهایی که از آغاز این قرن به وقوع پیوسته، جان خود را از دست دادهاند و و برخی رسانهها اعلام کردهاند جنگهای قرن بیستم، جنگهای تمام عیاری بوده که جنگهای قرون گذشته در مقایسه با آن مانند جنگهای خیابانی بوده است[۵].
بنابراین اگر قرار باشد هر جنگ و نزاعی که میشود با آن جنگ مورد نظر در منابع تاریخی مقایسه شود هر روز باید تطبیقی انجام شود و چندی بعد بطلان آن آشکار گردد. علاوه بر اینکه به خصوص در اخبار صحیح در مورد "قرقیسا" سخنی از حق بودن یکی از گروههای متخاصم نیامده است بلکه سخن از آن است که جباران و ستمگران در این جنگ نابود میشوند، اما در حال حاضر سران انگیس و آمریکا ادعای حقانیت جنگ "آرماگدون" را برای خود دارند، و معلوم است که جباران روزگار میخواهند با این تحلیلها، سیاستهای استعماری و استکباری خود را توجیه کنند و ملتهای زیر سلطه خود را با قدرت و قوت کاملتری استثمار کنند و ددمنشیهای خود را به نام زمینهسازان ظهور حضرت عیسی (ع) معرفی کنند و ملتها را بفریبند.
- نتیجهگیری: بنابر آنچه گفته شد به دست میآید که اصل زیاد شدن جنگ و کشتار از علائم آخرالزمان میباشد و قبل از ظهور کشتار بزرگی در منطقه "قرقیساء" برای از بین رفتن جباران و ستمگران به پا خواهد شد اما اصل وقوع جنگ جهانی سوم یا اینکه اگر چنین جنگی در آینده واقع شود از علائم ظهور باشد و آن جنگ به ظهور حضرت منجر گردد و از همه مهمتر اینکه حتماً یکی از دو طرف در این جنگ جهانی، حق باشد هیچ یک دلیل و مدرکی ندارد و یا صرف حدس و گمان ظنی است. به ویژه اینکه تحریف استکبار برای استثمار مردم و چپاول و غارت اموال آنها نیز همراه این موضوع میباشد.»[۶].