آیا بیداری اسلامی از شرایط ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
آیا بیداری اسلامی از شرایط ظهور امام مهدی است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا بیداری اسلامی از شرایط ظهور امام مهدی است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
پاسخ نخست
پژوهشگران مرکز تخصصی مهدویت، در پاسخ به این سؤال گفتهاند:
«لازم است در ابتدا روشن شود منظور از شرایط و علائم ظهور چیست؟ تا بعد بر اساس آن بتوانیم پاسخ دهیم که این بیداری اسلامی چه میتواند باشد و چه ارتباطی با بحث مهدویت و امر ظهور امام زمان (ع) میتواند داشته باشد؟
- تعریف علائم: یعنی نشانههایی که بیانگر هستند، علامت میدهند و ما را به طرف مقصد راهنمایی میکنند که شما به طرف مقصد حرکت میکنید که شما به مقصد نزدیک شدید به اینها علائم میگویند. معمولاَ هم علائم یک چیز در اختیار عموم انسانها نیست، بلکه برای راهنمایی قرار داده شده است، مثل علامت راهنمایی و رانندگی که در اختیار عموم انسانها نیست که با سلیقه خود آن را بخواهند تغییر دهند بلکه یک گروه متخصص،علامت ها را طراحی کرده و به مردم نشان می دهند و این علامتها در جاده استفاده میشود. علامتهای ظهور هم یک سری اتفاقها، رویدادها و حوادثی است که خداوند تبارک تعالی در نظر گرفته است تا اینها به عنوان نشانههای ظهور باشد. پس ما انسان ها نمیتوانیم خود علامتی برای ظهور انتخاب کنیم یعنی این که بگوییم این علامت ظهور است یا این علامت را نفی کنیم، لذا ما انسانها هیچ نقشی در علامتهای ظهور نداریم آن چیزی را که خداوند به عنوان علامت در نظر گرفته همان هست و در روایات به آن اشاره شده است البته ما هم میتوانیم تجزیه و تحلیل کنیم که آیا مطلب با توجه به روایات علامت هست یا خیر.
- تعریف شرایط: در رابطه با شرایط، زمینهها و امور و عواملی که باعث میشود یک پدیده به وجود بیاید آن زمینهها و اسباب در بعضی مواقع در اختیار ما انسانها است و در بعضی موارد در اختیار ما انسانها نیست اگر آن پدیده، پدیده ای باشد که ما انسانها در آن دخالتی نداشته باشیم، شرایطش هم در اختیار ما نیست مثل باران، یک پدیده ای است که در اختیار ما نیست لذا ما نمیتوانیم باران را تولید کنیم یا جلوی باران را بگیریم البته دخالتهایی میکنیم ولی عموما در اختیار ما نیست لذا خشکسالیهای زیادی اتفاق میافتد و بشر هیچ کاری نمیتواند انجام دهد یا بارانهای سیل آسایی به وجود میآید و بشرهیچ کار نمی تواند انجام دهد. اما اموری که مربوط به زندگی انسانها است، انسانها در آن امور دخالت دارند و نقش ایفا میکنند به عبارتی دیگر انسانها اگر همه شرایط و زمینهها را در اختیارشان نباشد، قطعا برخی از شرایط و زمینهها در اختیارشان است. علت هم این است که آن امر مربوط به انسانها است، به خاطر همین خداوند تبارک تعالی انسانها را دخالت میدهد و نقش آنها را می پذیرد.
- نقش انسانها در شرایط ظهور امام زمان (ع): بحث قیام و انقلاب امام زمان (ع) از همین قسم است یعنی یک پدیده ای است که در مورد زندگی انسانها قرار است اتفاق بیفتد خیلی روشن است که انسانها در آن نقش دارند و باید زمینههایی را فراهم بکنند تا امکان انقلاب در جامعه انسانی ممکن بشود.
ما اگر نگاه کنیم به انقلابها میتوانیم یک سری شرایطی را برای انقلاب در نظر بگیریم به عنوان شرایط عام. وقتی هم به انقلاب امام زمان (ع) نگاه میکنیم با توجه به این که این انقلاب مانند انقلابهای دیگر است که در جامعه انسانی رقم میخورد، میتوانیم مشابه سازی کنیم و بگوییم همان طور که در این انقلابها این شرایط است و انسانها نقش ایفا میکنند در انقلاب امام زمان (ع) نیز همین طور است، باید این شرایط باشد و انسانها نقش خودشان را ایفا بکنند. البته ما جدای این که از این انقلابهای دیگر استفاده میکنیم، آیات و روایات هم هستند که به ما میگویند که اگر انسانها نقش خود را ایفا بکنند، امر ظهور انشاءالله زودتر محقق خواهد شد. انقلابهایی که امروز در حال رخ دادن است، جزء شرایط ظهور است یکی از نقش آفرینیها مهمی که باعث میشود که انقلابی رقم بخورد این هست که توده مردم خواستار یک تحول جدی و اساسی باشند یعنی به این نتیجه برسند که دیگر این نظامی که الان بر سرکار است این نظام فایده ای ندارد و باید این نظام عوض بشود و برای تغییر این نظام از خودشان حرکت نشان بدهند و این حرکت میشود یک حرکت عمومی، تحول خواهی عمومی، اگر تحول خواهی عمومی در بین یک جامعه رقم بخورد، عموم مردم آن جامعه آمادگی داشته باشند و بخواهند نظام عوض بشود، نظام عوض میشود .
کسی نمیتواند جلوی مردم را بگیرد این کاری بود که ما در ایران به رهبری امام خمینی با رژیم منحوس پهلوی انجام دادیم و سلطنت پهلوی از بین رفت چرا به خاطر این که عموم مردم نمیخواستند و این نخواستن را نشان دادند، با راهپیماییها و مبارزات انقلابی، واقعا وقتی خواستهها و خواستن تحول جدی بود، تحول هم رخ داد. بنابراین انقلابهایی که رخ میدهند، این انقلابها که زمینه آن تحول خواهی انسانها است، باید حواسمان باشد که از شرایط و زمینههای یک انقلاب حساب میشود نه جزء علائم.
- بیداری اسلامی، جزء علائم ظهور نیست: در رابطه با بیداری اسلامی که مطرح شده جزء شرایط یا علائم ظهور است، طبیعتاً زمانی میتوان گفت که جزء علائم ظهور است که در روایات روشن، شفاف و صریح به آن اشاره شده باشد که در نزدیکی ظهور اتفاقاتی میافتد که نشان دهنده ظهور است اگر این طور شد، میتوانیم بگوییم این قیامها و بیداریها از علامتهای ظهور است. علامت اصطلاحی، یعنی حوادثی که بیانگر نزدیک شدن امر ظهور است اما ما در روایات چنین چیزی نداریم که به صورت شفاف، دقیق، واضح و معتبراشاره کرده باشند که انقلابهایی در جوامع اسلامی اتفاق خواهد افتاد که نشانه ظهور است.
- بیداری اسلامی، زمینه ساز شرایط ظهور است بنابراین میتوانیم وارد بحث شرایط بشویم که آیا میتوان این انقلابها زمینه و شرایط انقلاب امام زمان (ع) را رقم بزنند و جزء زمینهسازی برای ظهور قلمداد شوند و یا اصولا بین این انقلابها و مهدویت پیوندی هست یا نه؟ اگر گفته میشود به صورت ظاهر در این انقلابها پیوندی با مهدویت نیست یعنی چه؟ یعنی این که مردم نیامدند بگویند که ما قیام کردیم برای این که امام زمان (ع) بیایید و این حکومتها از بین برود و خودمان را آماده ظهور امام زمان (ع) بکنیم. بنابراین به صورت ظاهر نمیتوانیم بگوییم اینها جزء زمینه سازی برای ظهور است، امابه یک معنا میتوانیم به ظهور ربط بدهیم و آن این هست که در این انقلابها آن چیزی که اتفاق افتاده، که واقعا مردم میخواهند تحول صورت بگیرد و این تحول براساس اسلام باشد نه نسخههایی که انسان ها مینویسند، میخواهند براساس نسخههای الهی باشد، براساس قرآن باشد این یک واقعیت است و کسی نمیتواند منکر باشد. از طرف دیگر همه این انقلابها تقریبا به نحوی مستقیم و غیر مستقیم از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفتند. اینها طول این سی و سه سالی که انقلاب اسلامی ایران صورت گرفته و حوادثی که اتفاق افتاده را میبینند که الان ایران کجا ایستاده و حکومتهای خودشان را دیدند. این تحول خواهی به این نوع، بیانگر این است که واقعا اینها دلشان میخواهد یک حکومتی بر روی کار بیایید که این حکومت اسلامی باشد واقعا نه صرف اسلام، بلکه شریعت اسلامی به درستی پیاده بشود، آرمانهای انسانی به درستی تحقق پیدا بکند. اگر این طور بگوییم این تحول خواهی که انشاءالله گسترش پیدا کند، میتواند زمینههایی را برای ظهور امام زمان (ع) فراهم بکند.
طبیعتا انقلاب امام زمان (ع) ، زمانی رخ خواهد داد که مردم آمادگی یک تغییر اساسی را داشته باشند نه یک تغییر جزیی، یک تغییر اساسی، یک تحول بنیادین، مثل این که مردم ما در سال ۵۷ واقعا به دنبال یک تغییر بنیادین بودند به خاطرهمین کل نظام حاکم و آن سیستم و قوانین همه زیر رو شد و به یک نظام کاملا جدید روی کار آمد اگر این طور باشد .
میتوان بگوییم که این انقلابها میتوانند برای زمینهسازی ظهور امام زمان (ع) حساب بشوند و جزء شرایط ظهور قرار بگیرند و ما این امید را انشاءالله داریم که مردم حالا که وارد صحنه سیاست شدند و دنبال تحول اساسی هستند همان طور رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: سعی بکنند این تحول، تحول اساسی باشد، مصادره نشود و بتوانند آن چیزی را که ندای فطرت شان و عقل شان و دین شان بگوید، ان شاء الله به آن برسند[۱].
پانویس
- ↑ پژوهشگران مرکز تخصصی مهدویت