آیا روش دعوت پیامبر خاتم از مکه تا مدینه دچار تغییر شد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا روش دعوت پیامبر خاتم از مکه تا مدینه دچار تغییر شد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ پیامبر خاتم
مدخل اصلیپیامبر خاتم

آیا روش دعوت پیامبر خاتم از مکه تا مدینه دچار تغییر شد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث پیامبر خاتم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی پیامبر خاتم مراجعه شود.

پاسخ به این پرسش

پورامینی

حجت الاسلام و المسلمین محمد باقر پورامینی در کتاب «پیامبر اسلام (ص)» به نقل از آثار شهید مطهری در این باره گفته است:

«عده‌ای از مستشرقان (و بیشتر مستشرقان یهودی) همچون گلدزیهر و نولدکه، گفته‌اند که پیامبر (ص) - العیاذ بالله - در مکه یک شخصیت داشت و در مدینه شخصیت دیگری شد و به کلی روش خودش را عوض کرد. در مکه در چهره مسیح بود و مانند مسیح فقط دعوت می‌کرد، حرف محبت‌آمیز می‌زد (و ناچار باید بگویند مانند مسیح می‌گفت: اگر به طرف راست صورتت سیلی زدند طرف چپ آن را بیاور، کار خدا را به خدا واگذار و کار قیصر را به قیصر)، راهش همانند راه مسیح بود و بنابراین در مکه می‌بینید که پیامبر اجازه جنگیدن و جهاد نداد. به مدینه که می‌آید یک گردش صدوهشتاد درجه‌ای می‌کند، به شکل یک امپراتور و یک فرد مقتدر درمی‌آید و فرمان جهاد می‌دهد. دیگر آن روش گذشته خودش را به کلی کنار می‌گذارد. پیامبر اکرم (ص) نه در مکه مسیح محض بود - آن مسیحی که آنها می‌شناسند - و نه در مدینه روشش روش امپراتور بود - آن‌طور که آنها تصور کرده‌اند. روش عیناً یک روش است. سیزده سال دعوت کرد، پس از سیزده سال اجازه دفاع داد؛ آن هم تا جنگ از ناحیه دشمن شروع نشد، اجازه دفاع نداد. اگر پیامبر (ص) از روز اول شروع به جهاد می‌کرد، آن وقت شما بیشتر اعتراض می‌کردید که آخر یک مدتی مردم را دعوت کن، اگر زیر بار نرفتند و تکبر و عناد ورزیدند، آن وقت جهاد کن؛ نه از روز اول. در مدینه هم پیامبر (ص) همان چهره انسان کامل و جامع را داشت؛ یعنی قرآن، هم تکیه دارد روی کتاب و دعوت، و هم روی عدالت، و هم می‌گوید در آنجا که کتاب و دعوت، عدالت را برقرار نمی‌کند، باید دست به شمشیر برد: ﴿وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ.[۱] اینها اعجاز قرآن است که قرآن چگونه همیشه پیشاپیش طوری حرف می‌زند که جواب این حرف‌ها داده شود. می‌فهمد که در آینده دست به‌سوی قدرت و شمشیر بردن وجود دارد؛ یعنی این‌طور نیست که پیامبر (ص) در مکه یک راه را می‌رفت، بعد به مدینه آمد، راهش را عوض کرد. نشان می‌دهد همان راهی را که در مدینه رفت، در مکه بیان می‌کند. در مکه می‌گوید: ﴿سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ؛[۲] چاره‌ای نیست جز اینکه باید این دماغ‌های مانند خرطوم اینها، به خاک مالیده شود. در سوره طور هم که آن نیز مکی است، آیاتی است که چنین اشاره‌هایی در آن هست. از همه صریح‌تر سوره مبارکه والعادیات است. این سوره از سوره‌های کوچک مکی است و آهنگ مکی هم دارد. سوره‌های مکی همه با آیات کوتاه و حماسی است. مسلم در همان زمان که این سوره در مکه نازل شده بسیاری از مسلمین بوده‌اند که می‌دانسته‌اند رو به چه جهتی می‌روند و شاید از کفار قریش هم فهمیدند. قرآن در این سوره می‌گوید: سوگند به اسبان دونده (مجاهدان) در حالی که نفس زنان به پیش می‌روند. سوگند به افروزندگان جرقه آتش (در برخورد سم‌هایشان با سنگ‌های بیابان)، سوگند به هجوم آوران سپیده‌دم که گرد و غبار به هر سو پراکندند و ناگهان در میان دشمن ظاهر شدند[۳]»[۴]

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. حدید، آیه ۲۵: و آهن را که در آن برای مردم خطری سخت و سودهایی است، پدید آوردیم.
  2. قلم، آیه ۱۶.
  3. آشنایی با قرآن، ج ۸، صص ۲۷۷-۲۷۹.
  4. پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص ۱۰۰ تا ۱۰۳.