ابوجهیم بن حارث بن صمه نجاری

ابوجهیم بن حارث بن صمه نجاری
تصویر کهنی از مدینه
نام کاملابوجهیم بن حارث بن صمه نجاری
جنسیتمرد
پدرحارث بن صمه
از اصحابپیامبر خاتم

مقدمه

ابن قانع[۱] می‌گوید: نام او را «مری» آورده‌اند. او فرزند حارث بن صمه، از صحابه معروف است. ابن سعد[۲] می‌گوید: ابوجهیم بن حارث بن صمه، صحابی و راوی از رسول خدا (ص) است. طبری[۳] نیز نام او را همین گونه ضبط کرده است. اما در دوره‌های بعد، نام و نسب وی را به اختلاف ضبط کرده‌اند. با مراجعه به کتب صحابه‌شناسی، استفاده می‌شود که منشأ اختلاف آنان، خلط بین دو نفر است که به ابوجهیم انصاری مشهورند و از رسول خدا (ص) روایت کرده‌اند؛ یکی عبدالله بن جهیم و دیگری ابوجهیم بن حارث بن صمه انصاری است. ابونعیم[۴] آن دو نام را مربوط به یک نفر و دو روایت را از یک نفر دانسته است. اما دیگران آنان را دو نفر می‌دانند و از آنجا که نام ابوجهیم بن حارث مشخص نیست، برخی نام او را هم عبدالله تصور کرده و حتی نسب دو نفر را به هم آمیخته و گفته‌اند نامش عبدالله بن جهیم بن حارث بن صمه است[۵]. ابن حجر[۶]

در شرح حال حارث بن صمه تأکید می‌کند که ابوجهیم فرزند اوست و هر که این کنیه را از آن حارث دانسته، به خطا رفته است. ابو جهیم بن حارث بن صمه می‌گوید: هنگامی که رسول خدا (ص) از قضای حاجت بر میگشت، شخصی بر او سلام کرد. آن حضرت پیش از جواب، به دیواری نزدیک شده تیمم کرد و سپس جواب سلام او را داد[۷]. حدیث نزول قرآن بر هفت حرف نیز از وی نقل شده است[۸][۹]

منابع

پانویس

  1. ابن قانع، ج۳، ص۱۳۰.
  2. ابن سعد، ج۳، ص۳۸۶.
  3. طبری، ج۱۱، ص۵۱۱.
  4. ابونعیم، ج۵، ص۲۸۵۰.
  5. ابن حجر، ج۷، ص۶۲؛ نیز ر. ک: مدخل عبدالله بن جهیم.
  6. ابن حجر، ج۱، ص۶۷۳.
  7. دارقطنی، ج۱، ص۱۸۵؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۹۰؛ ابن اثیر، ج۶، ص۵۸.
  8. ابن حجر، ج۶، ص۶۳.
  9. صادقی، مصطفی، مقاله «ابوجهم بن حذیفه عدوی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۲۲۶.