مقدمه

نام او با کنیه‌اش و نیز با نام فرزندش اشتباه شده است. از این رو، کنیه او را به اختلاف ابوحکیم بن ابی یزید، ابوحکیم بن یزید، ابویزید و نام او را نیز یزید بن ابی حکیم، حکیم بن ابی یزید[۱] و یزید ابوحکیم[۲] آورده‌اند. ابن حجر[۳]، کنیه ابویزید را صحیح دانسته و روایت بغوی را که از او با کنیه ابویزید یاد کرده، شاهد آورده و گفته است: به دلیل اینکه نام پسرش حکیم است، لازم نیست کنیه‌اش ابوحکیم باشد. از این رو، شرح حال او را از حروف "حاء" به حرف "یا" ارجاع داده و کسانی که شرح حال او را در حرف "حاء" آورده‌اند، خاطی شمرده است. ابن عبدالبر[۴] نیز او را ابویزید نامیده؛ چنانکه عده‌ای دیگر چنین کرده‌اند[۵].

مستند صحابی بودن او، روایت رسول خدا (ص) است که فرمود: "اجازه دهید مردم برخی از برخی دیگر بهره برند. پس وقتی شما را نصیحت کردند، نصیحت پذیر باشید"[۶]. ابن معین[۷] از صحابی بودن وی اظهار بی‌اطلاعی کرده و ابوعوانه نیز سند روایت را مُرسل و بعد از ابویزید، "عمن سمع النبي" - از شخصی که از پیامبر شنیده - آورده است[۸]؛ اما ابن عبدالبر[۹] معتقد است ابوعوانه اشتباه کرده و طرق دیگری که روایت را از ابویزید از رسول خدا (ص) نقل کرده‌اند، درست است. با توجه به مسند بودن روایت یاد شده به ابویزید، شکی در صحابی بودن او نیست و اختلاف در صحابی بودن او، از خلط شدن کنیه‌اش با نام فرزندش حکیم ناشی شده است.[۱۰]

منابع

پانویس

  1. ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۳۹؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۲۵؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۸۶۹ و ۲۷۹۲.
  2. ابونعیم، ج۶، ص۲۷۹۳ ابن حجر، ج۶، ص۵۱۲.
  3. ابن حجر، ج۷، ص۸۴ و ۳۷۹.
  4. ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۳۹.
  5. ابن حمزه، ص۵۶۳؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۵۳؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۳۹؛ ابن ابی‌حاتم، ج۹، ص۴۵۲؛ ابن حجر، ج۶، ص۵۶۵.
  6. «دَعُوا الناسَ يُصيبُ بعضُهمْ من بعضٍ، فإذا استَنْصحَ أحدُكمْ أخَاهُ فلْينصحْهُ» در برخی منابع رزق الله؛ ر. ک: ابن ابی عاصم، ج۵، ص۷؛ بیهقی، ج۷، ص۵۳۴. طیالسی، ص۱۸۵؛ طبرانی، ج۲۲، ص۳۵۵؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۳۹؛ ابن حمزه، ص۵۶۳.
  7. ابن معین، ج۱، ص۳۲.
  8. بیهقی، ج۵، ص۳۴۷.
  9. ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۳۹.
  10. محمدی، رمضان، مقاله «ابویزید کرخی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۶۹.