ابراهیم بن اسحاق احمری

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از ابو اسحاق نهاوندی)

ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی از محدثین قرن سوم هجری است. او با واسطه محدثینی همچون محمد بن ابی عمیر، عبدالرحمان بن احمد تمیمی، احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی روایت نقل کرده است، هرچند رجالیون ایشان را مورد تأیید واقع نشده و همگی وی را ضعیف در حدیث و متهم در دین می‌دانند.

آشنایی اجمالی

ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی، مکنی به «ابو اسحاق»[۱]، محدث قرن سوم قمری شمرده شده است[۲]. بنا به گفته سمعانی، احمری نسبتی است به احمر قبیله بطنی از أزد[۳]. اما أزد خود بر چند قسم است[۴] که همگی از تیره‌های عربی هستند و این البته با موطن او که از اهالی روستای اسفیدهان (اسفیدان امروزی) از نواحی نهاوند است[۵].

مشایخ

نهاوندی از کسانی چون محمد بن ابی عمیر، عبدالرحمان بن احمد تمیمی، عباس بن معروف، احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی[۶] و عبدالله بن حمّاد انصاری[۷] بهره برده و روایت کرده است، ولی از ائمه (ع) روایتی به صورت مستقیم ندارد[۸]. وی در متون روایی شیعه، در سلسله روایات نسبتاً زیادی قرار دارد که با واسطه از امام سجاد (ع)[۹]، امام باقر (ع)[۱۰]، امام صادق (ع)[۱۱] و امام کاظم (ع)[۱۲] نقل می‌شود.

شاگردان

نهاوندی شاگردانی نیز داشته که از وی مطالب و روایاتی را اخذ کرده و نقل نموده‌اند که از آن میان کسانی چون قاسم بن محمد همدانی[۱۳]، ابوسلیمان احمد بن هوذه باهلی مشهور به ابن ابی هراسه[۱۴] و محمد بن یونس کدیمی[۱۵] را می‌‌توان نام برد.

اعتبار روایات

ابواسحاق نزد رجالیون شیعه مورد تأیید واقع نشده و همگی وی را ضعیف در حدیث، متهم در دین[۱۶] و کسی می‌دانند که روایات صحیح و سقیم را در هم می‌آمیخت[۱۷]. شیخ طوسی و نجاشی، نهاوندی را محدثی ضعیف و در نقل روایت، غیرقابل اعتماد دانسته و قائل‌اند که در دینش نیز متهم به غلّو بود[۱۸]. از این رو برخی از عمل به روایاتش پرهیز داشتند[۱۹]. هر چند دسته‌ای از نوشته‌های وی را خالی از بنیاد و قوام نمی‌دانند[۲۰]، چنانکه ابن‌شهرآشوب، در عین اینکه او را متهم در حدیث می‌خواند، اما کتاب‌های وی را استوار و محکم می‌شمارد[۲۱].

آثار

آثار و تألیفات احمری عبارت‌اند از: «کتاب المتعة»، «کتاب الدواجن»، «کتاب المآکل» «کتاب الجنائز»، «کتاب الصیام»، «کتاب العدد»، «کتاب نفی ابی ذر»، «جواهر الاسرار»، «کتاب مقتل الحسین» (ع)، «کتاب النوادر» و «کتاب الغیبه».[۲۲] شیخ طوسی می‌‌گوید که احمد بن عبدالله کوفی و ابومنصور ظفر بن حمدون بادرایی از شاگردان احمری بوده و همه کتاب‌هایش را گزارش کرده اند[۲۳]

نگاهی به عناوین نوشته‌های او، حاکی از تعلق فکری‌اش به مکتب شیعی است، چنانکه بغدادی به تشیع او تصریح می‌کند[۲۴]. از زمان درگذشت وی اطلاعی در دست نیست[۲۵].

منابع

پانویس

  1. الرجال، ابن غضائری، ج۱، ص۳۷.
  2. مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۲۱.
  3. الأنساب، سمعانی، ج۱، ص۱۲۴.
  4. معجم البلدان، ج۳، ص۳۶۸.
  5. الأمالی، طوسی، ص۴۰۶.
  6. الامالی (طوسی) ۴۰۶ و ۴۰۷.
  7. کامل الزیارات ۲۸۰.
  8. رجال الطوسی ۴۵۱.
  9. المحاسن، ج۲، ص۳۸۰.
  10. الأمالی، طوسی، ص۴۰۶.
  11. الأمالی، طوسی، ص۳۱۹.
  12. الاختصاص، ص۵۹.
  13. الفصول العشره ۱۱.
  14. الغیبه (نعمانی) ۵۷.
  15. لسان المیزان ۱/۳۲.
  16. کتاب الرجال، این داوود، ص۲۲۶؛ معالم العلماء، ص۴۳.
  17. الرجال، ابن غضائری، ص۳۹.
  18. رجال النجاشی ۱/۹۴ الفهرست (طوسی) ۱۰.
  19. رجال النجاشی، ص۱۹۱؛ رجال الطوسی، ص۴۱۴؛ خلاصة الأقوال، ص۱۹۸.
  20. کتاب الرجال، ابن داوود، ص۲۲۶.
  21. معالم العلماء، ص۴۳.
  22. رجال النجاشی ۱/۹۴.
  23. رجال الطوسی ۴۱۲ الفهرست (طوسی) ۱۰.
  24. إیضاح المکنون، ج۲، ص۳۱؛ معجم المؤلفین، ج۱، ص۱۱.
  25. شریفی، مرضیه، مقاله «ابراهیم بن اسحاق نهاوندی»، دانشنامه امام رضا ص ۳۳۸؛ جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص۸۶.