احمد بن حسین بن بکیر در تراجم و رجال

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آشنایی اجمالی

احمد بن الحسین بن بکیر[۱] تنها در سند یک روایت تفسیر کنز الدقائق و به نقل از کتاب تأویل الآیات الظاهرة واقع شده است: «قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ: حَدَّثَنَا حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ بُكَيْرٍ[۲] قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ بِإِسْنَادِهِ إِلَى عَبْدِ الْخَالِقِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا[۳] قَالَ ذَلِكَ يَحْيَى بْنُ زَكَرِيَّا لَمْ يَكُنْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيّاً وَ كَذَلِكَ الْحُسَيْنُ (ع) لَمْ يَكُنْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيّاً وَ لَمْ تَبْكِ السَّمَاءُ إِلَّا عَلَيْهِمَا أَرْبَعِينَ صَبَاحاً قُلْتُ فَمَا كَانَ بُكَاؤُهَا قَالَ تَطْلَعُ الشَّمْسُ حَمْرَاءَ قَالَ وَ كَانَ قَاتِلُ الْحُسَيْنِ (ع) وَلَدَ زِنًا وَ قَاتِلُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا وَلَدَ زِنًا»[۴].[۵]

شرح حال راوی

نام راوی در کتب رجالی ذکر نشده است و در اسناد روایات نیز یافت نشده است، اما جست‌و‌جو در طرق و اسناد روایات نشان می‌دهد در نام راوی تصحیف رخ داده است و عنوان مزبور، مصحّف یکی از دو عنوان ذیل است:

یکم: مصحّف «احمد بن الحسین (الحسن) البصری»: احتمال اول آن است که احمد بن الحسین بن بکر (بکیر)، مصحّف احمد بن الحسین (الحسن) البصری باشد، به قرینه روایت حمید بن زیاد از وی در طُرق و اسناد، و اتحاد در طبقه.

شیخ طوسی در کتاب الفهرست می‌نویسد: "عن إبن عقدة، عن حمید بن زیاد، عن أحمد بن الحسین القزاز البصری، عن صالح بن خالد المحاملی، عن ثابت بن شریح، عن زیاد بن أبی غیاث مولی آل دغش، عن الصادق (جعفر بن محمد (ع))"[۶].

دوم: مصحّف احمد بن بکر بن جناح: احتمال دوم آن است که احمد بن الحسین بن بکر، مصحّف احمد بن بکر بن جناح باشد که شیخ طوسی در ترجمه‌اش نوشته است: "أحمد بن بکر بن جناح؛ یکنی أبا الحسین (الحسن)، روی عنه حمید کتاب عبدالله بن بکیر، روایة إبن فضال"[۷].

به دلیل آنکه مقصود از «بإسناده» "الحسن بن علی بن فضال باسناده الی عبدالخالق" در سند روایت محل بحث، به قرینه روایت کامل الزیارات[۸]، «"عن ابن‌بکیر، عن زرارة" است؛ در نتیجه سند کامل روایت تفسیر کنز الدقائق این چنین است: "حمید بن زیاد، عن أحمد بن الحسین بن بکیر (بکر)، عن الحسن بن علی بن فضال، عن عبدالله بن بکیر، عن زرارة، عن عبد الخالق...".

این سند با آنچه شیخ طوسی در ترجمه احمد بن بکر بن جناح نوشته است: "روی عنه حمید کتاب عبدالله بن بکیر، روایة إبن فضال" هم‌سانی دارد؛ زیرا معنای این عبارت آن است که حمید بن زیاد، از طریق احمد بن بکر بن جناح، کتاب عبدالله بن بکیر را که إبن فضال آن را روایت کرده است، روایت می‌کند؛ در نتیجه طریق حمید بن زیاد به کتاب عبدالله بن بکیر این گونه است: "حمید بن زیاد، عن أحمد بن بکر بن جناح، عن إبن فضال، عن عبدالله بن بکیر".[۹]

طبقه راوی

با توجه به طبقه راوی و مروی عنه، احمد بن الحسین بن بکر در طبقه هفتم قرار دارد؛ زیرا حمید بن زیاد که از وی روایت کرده است، در طبقه هشتم واقع شده[۱۰] و إبن فضال (حسن بن علی بن فضال) که وی از او روایت کرده، در طبقه ششم قرار دارد[۱۱]؛ چنان که طبق روایت مزبور، حسن بن علی بن فضال تنها استاد وی و حمید بن زیاد تنها شاگرد وی در اسناد روایات است؛ و با فرض اتحادش با یکی از عناوین گفته شده، استادان و شاگردان آن عناوین نیز به راوی، افزوده می‌گردد.[۱۲]

جایگاه حدیثی راوی

چنان که گذشت، عنوان «احمد بن حسین بن بکیر» در کتب رجالی ذکر نشده است؛ در نتیجه از راویان مجهول و یا مُهمل به شمار می‌آید، ولی با فرض اتحادش با دو عنوان «احمد بن حسین قزاز بصری» و یا «احمد بن بکر بن جناح»، حکم این دو راوی بر او حمل می‌شود.[۱۳]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۹۳، ش۸۷۰. یادآوری می‌شود که عنوان مزبور، مصحّف یکی از دو عنوان «احمد بن الحسین (الحسن) القزاز البصری» و یا «احمد بن بکر بن جناح» است.
  2. در بعضی نسخه‌ها، «بکر» ثبت شده است.
  3. «ای زکریّا! ما تو را به پسری نوید می‌دهیم که نام او یحیی است؛ پیش از این همنامی برای او نگمارده‌ایم» سوره مریم، آیه ۷.
  4. تفسیر کنز الدقائق، ج۸، ص۱۹۷ - ۱۹۸، به نقل از: تأویل الآیات الظاهرة، ص۲۹۵.
  5. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۲۰۸.
  6. الفهرست (طوسی)، ص۲۰۴ - ۲۰۵، ش۳۰۵.
  7. رجال الطوسی، ص۴۰۸، ش۵۹۳۹.
  8. «حَدَّثَنِي أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ عَبْدِ الْخَالِقِ بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا...»؛ کامل الزیارات، ص۹۰، ح۸.
  9. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۲۰۸-۲۱۰.
  10. الموسوعة الرجالیة، ج۴، ص۱۴۱.
  11. الموسوعة الرجالیة، ج۴، ص۱۰۸.
  12. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۲۱۰-۲۱۱.
  13. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۲۱۱.