اخی رزام در تراجم و رجال
آشنایی اجمالی
اخی رزام[۱]، تنها در یک سند تفسیر کنز الدقائق یاد شده که به نقل از تفسیر العیاشی است:
«عن أخي مرازم عن أبي عبد اللهS قَالَ وَجَدَ يَعْقُوبُ رِيحَ قَمِيصِ إِبْرَاهِيمَ حِينَ فَصَلَتِ الْعِيْرُ مِنْ مِصْرَ وَ هُوَ بِفِلَسْطِينَ»[۲].
نام راوی در منبع اصلی، اخی مرازم ثبت شده است و شیخ صدوق حدیث را در علل الشرائع با سند ذیل از حفص أخی مرازم نقل کرده است:
«حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَفْصٍ أَخِي مُرَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِS فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ[۳] قَالَ وَجَدَ يَعْقُوبُ رِيحَ قَمِيصِ إِبْرَاهِيمَ حِينَ فَصَلَتِ الْعِيْرُ مِنْ مِصْرَ وَ هُوَ بِفِلَسْطِينَ» [۴].
در بحار الانوار نیز به نقل از علل الشرائع أخی مرازم ثبت شده است[۵].
با توجه به اختلاف در نقل، چند احتمال درباره راوی داده میشود:
- عن اخی رزام.
- عن اخی مرازم.
- عن حفص اخی مرازم.
- عن حفص؛ عن اخی مرازم.
- عن أخی دارم.
در میان این وجود، احتمال صحت عنوان حفص اخی مرازم بیشتر است، به قرینه روایت ابن ابی عمیر از وی در سندی دیگر[۶].
مراد از مرازم، مرازم بن حکیم است که در کتب رجال عنوان، و در اسناد روایات ذکر شده است؛ ولی با ملاحظه سند روایت مورد بحث در علل الشرائع «حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَفْصٍ» به احتمال قوی، عبارت حفص اخی مرازم مصحّف حفص بن البختری باشد؛ زیرا عبارت "علي بن ابراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن حفص بن البختري" در بسیاری از اسناد مشاهده میشود[۷].
افزون بر آن، از کتب رجال و اسناد روایات برداشت میشود که مرازم بن حکیم دارای دو برادر بوده است: «حدید بن حکیم» و «محمد بن حکیم» ولی برادری به نام حفص در کتب رجال برای وی ذکر نشده است.[۸]
منابع
پانویس
- ↑ مصحّف مرازم است.
- ↑ تفسیر کنز الدقائق، ج۶، ص۳۷۶ به نقل از تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۹۳، ح۷۰.
- ↑ و چون کاروان (از شهر مصر) بیرون رفت پدرشان (در کنعان) گفت: اگر مرا گول و خرف ندانید من بوی یوسف را میشنوم سوره یوسف، آیه ۹۴.
- ↑ علل الشرائع، ج۱، ص۵۳، ح۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۲، ص۲۷۹، ح۵۵.
- ↑ «سَهْلٌ عَنِ السِّنْدِيِّ بْنِ الرَّبِيعِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَفْصٍ أَخِي مُرَازِمٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِS عَنْ شَيْءٍ مِنَ الصِّفَةِ فَقَالَ لَا تَجَاوَزْ مَا فِي الْقُرْآنِ»؛ (الکافی، ج۱، ص۱۰۲، ح۷).
- ↑ ر.ک: الکافی، ج۱، ص۴۸ (ح۱)، ۴۰۹ (ح ۸)، ۵۳۹ (ح۳)، ج۲، ص۱۵ (ح ۴)، ۸۷ (ح۵) و ۴۱۸ (ح۳) و....
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۳۰۴-۳۰۵.