ازدواج پیامبر خاتم با سوده بنت زمعه در تاریخ اسلامی

مقدمه

اندکی پس از وفات خدیجه (س)، خوله بنت حکیم بن اوقص سلمی، همسر عثمان بن مظعون نزد پیغمبر خدا (ص) آمد و نظر ایشان را درباره ازدواج جویا شد^[۱]. حضرت، پاسخ مثبت داد. او نیز سوده بنت زمعه را معرفی کرد. پیامبر اکرم (ص) او را برای خواستگاری نزد سوده بنت زمعه فرستاد. او در پاسخ، اختیار کار خود را به رسول خدا (ص) سپرد^[۲]. پیامبر (ص) به او پیام داد که به یکی از مردان قوم خود بگو تا تو را به عقد من در آورد^[۳]. سوده بنت زمعه به حاطب بن عمرو بن عبدشمس^[۴] و به نقلی سلیط بن عمرو^[۵] خبر داد و او سوده بنت زمعه را به ۴۰۰ درهم به همسری رسول خدا (ص) درآورد^[۶].

مؤرخان نقل کرده‌اند که در روز عروسیِ سوده بنت زمعه، برادر مشرکش "عبد" از شدت ناراحتی، خاک بر سر می‌ریخت^[۷]. این ازدواج در رمضان سال دهم بعثت و قبل از ازدواج با عایشه، صورت گرفت^[۸]. بدین ترتیب، سوده بنت زمعه اولین بانویی بود که خاتم انبیا (ص) پس از وفات خدیجه با او ازدواج کرد^[۹].

پیامبر (ص) پس از هجرت به مدینه، زید بن حارثه و ابورافع را برای آوردن دختران و همسرش سوده بنت زمعه فرستاد تا آنها را از مکه به مدینه بیاورند^[۱۰]. او و دختران پیامبر (ص) ـ فاطمه و ام کلثوم ـ به رسول خدا (ص) ملحق شدند. سوده بنت زمعه نیز مانند اکثر زنان پیغمبر (ص) از ایشان، صاحب فرزندی نشد^[۱۱].^[۱۲]

جستارهای وابسته

منابع

حسینی ایمنی، سید علی اکبر، سوده بنت زمعه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱

پانویس

↑ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۴۱۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۸.
↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۲.
↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۲.
↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، جا ص۴۲؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۷.
↑ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۴۴.
↑ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۶، ص۳۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۴.
↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۶۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۴۱۲.
↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۱۱، ص۶۰۰.
↑ احمد بن یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۱، ص۶۰۰؛ طبرانی، معجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۰.
↑ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۱۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۴۰۰.
↑ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۱۵۸.
↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، سوده بنت زمعه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۹-۵۷۰.

[1] ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۴۱۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۸.

[2] ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۲.

[3] ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۲.

[4] ابن سعد، الطبقات الکبری، جا ص۴۲؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۷.

[5] ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۶۴۴.

[6] احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۶، ص۳۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۴.

[7] محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۶۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۴۱۲.

[8] ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۱۱، ص۶۰۰.

[9] احمد بن یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۴۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۱، ص۶۰۰؛ طبرانی، معجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۰.

[10] ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۱۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم والملوک، ج۲، ص۴۰۰.

[11] عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۱۵۸.

[12] حسینی ایمنی، سید علی اکبر، سوده بنت زمعه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۶۹-۵۷۰.

[۱]

[۲]

[۳]

[۴]

[۵]

[۶]

[۷]

[۸]

[۹]

[۱۰]

[۱۱]

[۱۲]