انساب الاشراف (کتاب)
انساب الاشراف | |
---|---|
جمل من انساب الاشراف | |
زبان | عربی |
نویسنده | احمد بن یحیی بلاذری |
تحقیق یا تدوین | سهیل زکار |
زیر نظر | ریاض زرکلی |
موضوع | امامت و ولایت، تاریخ پیامبر خاتم، تاریخ معصومین، تاریخ شیعه، تاریخ اسلام، تاریخ خلفا، تاریخ بنی امیه، نسبشناسی معصومین، امیرالمؤمنین، تاریخ صدر اسلام |
مذهب | اهل سنت |
ناشر | [[:رده:انتشارات * دار الفکر (بیروت، لبنان ۱۴۱۷ ق): ۱۳ جلدی
|
تعداد جلد | ۱۳ |
فهرست جلدها | جلد اول، جلد دوم، جلد سوم، جلد چهارم، جلد پنجم، جلد ششم، جلد هفتم، جلد هشتم، جلد نهم، جلد دهم، جلد یازدهم، جلد دوازدهم، جلد سیزدهم |
شماره ملی | م۸۱-۴۲۳۲۲ |
انساب الاشراف، کتابی است سیزده جلدی که به تاریخنگاری و نسبشناسی قوم عرب در سده نخست اسلام میپردازد. پدیدآورنده این اثر احمد بن یحیی بلاذری است و انتشارات دار الفکر و برخی دیگر از ناشران انتشار آن را به عهده داشتهاند. این کتاب توسط ناشران مختلف در تعداد جلدهای مختلف به چاپ رسیده است.[۱]
دربارهٔ کتاب
در معرفی این کتاب آمده است: «این کتاب که میتوان آن را بزرگترین اثر تاریخی برجای مانده از سده ۳ق دانست، به رغم نامش تنها نسب نامه نیست، بلکه موضوع نسبشناسی در برابر اطلاعات گرانبهای تاریخی و جنبه تاریخنگاری آن، حجم اندکی را شامل میشود. در واقع، انساب الاشراف، یک دوره تاریخ سده اول هجری بر مبنای "انساب" عرب است و میتوان گفت که چنین شیوهای در تاریخنگاری مسلمانان در سده ۳ق به گونهای که بلاذری در این اثر در پیش گرفت، تکرار نشد. کتاب انساب الاشراف، بدان گونه که اینک در دست داریم، بدون مقدمه چنین آغاز میشود: "قال احمد بن یحیی بن جابر: اخبرنی جماعة من اهل العلم بالکتب قالوا..." مؤلف پس از بیان نسب نوح و فرزندان او، بلافاصله به ذکر انساب عرب پرداخته، و از آنجا که نسب پیامبر (ص) از عدنان آغاز میشود، یک یک نیاکان آن حضرت را نام برده، و همراه آن به اختصار از دیگر فرزندان عدنان سخن رانده است. بدین گونه، پس از ذکر انساب و اخبار مربوط به اجداد حضرت رسول (ص)، به سیره آن حضرت پرداخته و در پایان همین فصل بخشی را نیز به "سقیفه" اختصاص داده است سپس دوباره از نیای پیامبر (ص)، عبدالمطلب، یاد میکند و فرزندان آنها را یک یک نام میبرد و اخبار هر یک را میآورد. اخبار مربوط به دوره خلافت علی (ع)، پس از سیره نبوی ، از بزرگترین بخشهای انساب الاشراف است. پس از ذکر انساب و اخبار بنیهاشم بن عبدمناف، به اخبار و انساب بنی عبدشمس بن عبدمناف میپردازد و بدین گونه، نسب قریش پایان میپذیرد. در ذکر فرزندان الیاس بن مضر، به روش پیشین خود، به یاد کرد اخبار و انساب ادامه میدهد تا به نسب قبیله ثقیف و اخبار و انساب برخی رجال این قبیله میرسد و از جمله فصل بزرگی را به حجاج بن یوسف اختصاص میدهد، اما کتاب در همین جا ظاهرا به سبب وفات مؤلف، پایان میپذیرد و حتی انساب قبائل قیسی نیز کامل یاد نشده است»[۲].
- تاکنون سیزده مجلد از این کتاب به چاپ رسیده است:
- جلد اول؛
- جلد دوم؛
- جلد سوم؛
- جلد چهارم؛
- جلد پنجم؛
- جلد ششم؛
- جلد هفتم؛
- جلد هشتم؛
- جلد نهم؛
- جلد دهم؛
- جلد یازدهم؛
- جلد دوازدهم؛
- جلد سیزدهم.
مباحث جلدهای کتاب
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.
دربارهٔ پدیدآورنده
طرح جلد کتاب