بحث:آراستگی و پیراستگی در معارف و سیره نبوی

عطر زدن

عطر زدن و خوشبو بودن را می‌توان از مهم‌ترین نمودهای اخلاق تزین به شمار آورد که به صورت طبیعی برای همه بشر مطلوب است. این ویژگی نیز یکی از سنن و خصلت‌های انبیا به ویژه پیامبر اکرم(ص) معرفی شده است[۱]. التزام پیامبر(ص) به عطر و خوشبو بودن به قدری بود که مردم از بوی عطر او متوجه حضورش می‌شدند؛ به فرموده امام صادق(ع) آن حضرت را مشکدانی بود که پس از هر وضو بلافاصله آن را به دست می‌گرفت و خود را معطر می‌ساخت[۲]. تلازم میان آن حضرت و بوی خوش به گونه‌ای بود که در شب‌های تاریک، پیش از آنکه در یک مسیر، خود حضرت دیده شود، بوی خوش او استشمام می‌شد[۳].

عطر از جمله چیزهایی بود که چون به پیامبر اکرم(ص) اهدا می‌شد، حضرت آن را می‌پذیرفت[۴] و چه بسا بهترین هدیه مورد علاقه ایشان بود[۵]. چون عطری به ایشان تعارف می‌شد، ضمن آنکه خود را بدان معطر می‌ساخت، می‌فرمود: «بویش نیکو و حملش آسان است»[۶]. پیامبر اکرم(ص) بیشتر از پولی که صرف خرید غذا می‌کرد، برای خرید عطر هزینه می‌نمود[۷] و از میان عطرها بیش از همه، «مُشک» و «عود» را دوست می‌داشت[۸]؛ به گونه‌ای که آثار استعمال مشک در فرق سرش مشاهده می‌شد[۹]. آن حضرت از عنبر نیز بهره می‌جست[۱۰] و این سه، از جمله عطرهایی بودند که چون رنگ نداشتند، مردان از آنها استفاده می‌کردند و به همین رو معروف به «ذکورالطیب» بودند[۱۱]. از خود آن حضرت در این باره نقل شده: «عطر مردان بوی آشکار و رنگ پنهان دارد و عطر زنان رنگ آشکار و بوی پنهان»[۱۲].

غالیه[۱۳] نیز از عطرهای مورد استفاده حضرت بود که [گاه] همسرانش او را بدان خوشبو می‌ساختند[۱۴]. رسول خدا(ص) در روزهای هفته، یک روز در میان[۱۵] و در روز جمعه -به سفارش جبرائیل- ملتزم به معطر ساختن خویش بود[۱۶] و اگر عطر نمی‌یافت، لباسِ رنگ شده با زعفران را مرطوب می‌کرد و بر چهره می‌نهاد[۱۷] و گاه همین کار را با روسری‌های معطر[۱۸] همسرانش انجام می‌داد[۱۹].[۲۰]

پانویس

  1. «عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا(ع) يَقُولُ: ثَلَاثٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِينَ الْعِطْرُ وَ أَخْذُ الشَّعْرِ وَ كَثْرَةُ الطَّرُوقَةِ». (الکلینی، الکافی، ج۵، ص۳۲۰، ح۳؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۲، ح۴۳۴۱؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۰۳، ح۲۰؛ ابن شعبه الحرانی، تحف العقول، ص۴۴۲)؛ «وَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ‌(ع): مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِيَاءِ التَّنَظُّفُ وَ التَّطَيُّبُ وَ حَلْقُ الشَّعْرِ وَ كَثْرَةُ الطَّرُوقَةِ». (جزایری، النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، ص۱۳؛ نیز بنگرید به: (التمیمی المغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۹۲، ح۶۹۵).
  2. «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: كَانَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ(ص) مُمَسَّكَةٌ إِذَا هُوَ تَوَضَّأَ أَخَذَهَا بِيَدِهِ وَ هِيَ رَطْبَةٌ فَكَانَ إِذَا خَرَجَ عَرَفُوا أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) بِرَائِحَتِهِ». (الکلینی، الکافی، ج۶، ص۵۱۵، ح۳).
  3. «وَ كَانَ(ص) يُعْرَفُ فِي اللَّيْلَةِ الْمُظْلِمَةِ قَبْلَ أَنْ يُرَى بِالطِّيبِ فَيُقَالُ هَذَا النَّبِيُّ(ص)». (الطبرسی، مکارم الأخلاق، ص۳۴).
  4. «قال أنس بن مالك: ان النبي(ص) كان لا يرد الطيب. و عن ابن عمر: قال(ص): ثلاث لا تردّ: الوسائد و الدهن و الطيب». (الترمذی، الشمائل المحمدیة(ص)، ص۱۷۸ و ۱۷۹).
  5. «عَنْ رَجُلٍ نَصْرَانِّيٍ: فَسَأَلْتُ مِنْ أَصْحَابِهِ أَيُّ شَيْ‌ءٍ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْهَدَايَا فَقَالُوا الطِّيبُ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ إِنَّ لَهُ رَغْبَةً فِيهِ‌». (نوری طبرسی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱، ص۴۲۰، ح۱۰۵۴).
  6. «وَ كَانَ(ص) لَا يُعْرَضُ عَلَيْهِ طِيبٌ إِلَّا تَطَيَّبَ بِهِ وَ يَقُولُ هُوَ طَيِّبٌ رِيحُهُ خَفِيفٌ مَحْمِلُهُ وَ إِنْ لَمْ يَتَطَيَّبْ وَضَعَ إِصْبَعَهُ فِي ذَلِكَ الطِّيبِ ثُمَّ لَعِقَ مِنْهُ». (الطبرسی، مکارم الأخلاق، ص۳۴).
  7. «عَنْ إِسْحَاقَ الطَّوِيلِ الْعَطَّارِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) يُنْفِقُ فِي الطِّيبِ أَكْثَرَ مِمَّا يُنْفِقُ فِي الطَّعَامِ». (الکلینی، الکافی، ص۶، ص۵۱۲، ح۱۸؛ الطبرسی، مکارم الأخلاق، ص۴۳).
  8. «عن عائشة قالت: كان احب الطيب الى رسول الله(ص) المسك و العود». (الجرجانی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۶، ص۲۴۲) درباره زعفران و خَلوق (نوعی از عِطر) نیز روایات مشابهی نقل شده است. (در این باره بنگرید به: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۹۹؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج۷، ص۹).
  9. «عن أبي البختري عن ابي عبد الله(ع): أن رسول الله(ص): كان يتطيب بالمسك حتى يري و بيصه في مفارقه». (الکلینی، الکافی، ج۶، ص۵۱۴ و ۵۱۵، ح۲؛ الطبرسی، مکارم الأخلاق، ص۳۳).
  10. «وَ كَانَ(ص) يَتَطَيَّبُ بِذُكُورِ الطِّيبِ وَ هُوَ الْمِسْكُ وَ الْعَنْبَرُ». (الطبرسی، مکارم الأخلاق، ص۳۳ و ۳۴).
  11. «الذكارة و الذكورة: ما يصلح للرجال، و هو مالالون له كالمسك و العنبر و العود». (الطبرسی، مکارم الأخلاق، ص۳۳).
  12. «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ عَنْهُ‌: طِيبُ النِّسَاءِ مَا ظَهَرَ لَوْنُهُ وَ خَفِيَ رِيحُهُ وَ طِيبُّ الرِّجَالِ مَا ظَهَرَ رِيحُهُ وَ خَفِيَ لَوْنُهُ، وَ طِيبُّ النِّسَاءِ مَا ظَهَرَ لَوْنُهُ وَ خَفِيَ رِيحُهُ». (الترمذی، الشمائل المحمدیة(ص)، ص۱۷۹).
  13. نوعی از عِطر که از درآمیختن مُشک و عنبر تهیه می‌شود.
  14. «وَ كَانَ(ص) يُطَيِّبُ بِالْغَالِيَةِ تُطَيِّبُهُ بِهَا نِسَاؤُهُ بِأَيْدِيهِنَّ». (الترمذی، الشمائل المحمدیة(ص)، ص۳۴).
  15. بر اساس این روایت، رسول خدا(ص) ملزم به خوشبو کردن خود به صورت یک روز در میان بود؛ پس، این روایت منافاتی با دیگر روایات ندارد که حکایت از آن دارد که رسول خدا(ص) پس از هر وضو خود را خوشبو می‌کرد.
  16. «عَنْ يَاسِرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) قَالَ لِي حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ(ع) تَطَيَّبْ يَوْماً وَ يَوْماً لَا وَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا تَتْرُكْ لَهُ». (الکلینی، الکافی، ج۶، ص۵۱۱، ح۱۲)؛ «وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لِعَلِيٍّ يَا عَلِيُّ عَلَيْكَ بِالطِّيبِ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ فَإِنَّهُ مِنْ سُنَّتِي وَ تُكْتَبُ لَكَ حَسَنَاتُهُ مَا دَامَ يُوجَدُ مِنْكَ رَائِحَتُهُ». (الطبرسی، مکارم الأخلاق، ص۴۳).
  17. «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِذَا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ لَمْ يُصِبْ طِيباً دَعَا بِثَوْبٍ مَصْبُوغٍ بِزَعْفَرَانٍ فَرَشَّ عَلَيْهِ الْمَاءَ ثُمَّ مَسَحَ بِيَدِهِ ثُمَّ مَسَحَ بِهِ وَجْهَهُ». (شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۵، ح۱۲۵۷).
  18. گفتنی است بر اساس دستورات اسلام، معطر بودنِ زنان نیز همچون مردان مستحب و پسندیده است اما مشروط بر آنکه نامحرمان آن را استشمام نکنند. در حدیث نبوی آمده که: هر زنی که خود را خوشبو کند و از خانه‌اش خارج شود مورد لعن قرار می‌گیرد تا به خانه‌اش بازگردد. (کلینی، الکافی، ج۵، ص۵۱۸).
  19. «عَنِ السَّكَنِ الْخَزَّازِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) يَقُولُ: حَقٌّ عَلَى كُلِّ مُحْتَلِمٍ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ أَخْذُ شَارِبِهِ وَ أَظْفَارِهِ وَ مَسُّ شَيْ‌ءٍ مِنَ الطِّيبِ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِذَا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ طِيبٌ دَعَا بِبَعْضِ خُمُرِ نِسَائِهِ فَبَلَّهَا بِالْمَاءِ ثُمَّ وَضَعَهَا عَلَى وَجْهِهِ». (الکلینی، الکافی، ج۶، ص۵۱۱، ح۱۰).
  20. جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی پیامبر اعظم، ص ۱۶۰.
بازگشت به صفحهٔ «آراستگی و پیراستگی در معارف و سیره نبوی».