بحث:جزیه
جزیه در فرهنگ مطهر
راجع به لغت جزیه صحبتها است. بعضیها گفتهاند این لغت معرب است نه عربی. یعنی ریشه عربی ندارد ریشه فارسی دارد که اصلش «گزیت» است که در ایران در زمان ساسانی و در زمان انوشیروان جزیه را وضع کردند. ولی بر خود مردم ایران نه بر مردم بیگانه و آن هم یک مالیات سرانهای بوده که برای جنگ جمع میکردند، و بعد این کلمه از ایران رفته است به «حیره» که شهری بوده است تقریباً در محل نجف فعلی و بعد از حیره به سایر جزیرةالعرب رفته و استعمال شده است. بعضی دیگر میگویند نه، درست است که کلمه جزیه با «گزیت = گزیه» خیلی نزدیک است ولی این لغتی است عربی از ماده جزا. اغلب لغوین چنین عقیده دارند به لغتش فعلاً ما کار نداریم اصلاً ماهیت جزیه چیست؟ آیا جزیه یعنی باج دادن؟! آیا اسلام گفته است با اینها بجنگید تا وقتی که حاضر بشوند به شما مسلمانان باج بدهند، وقتی که باج دادند، دیگر نجنگید.
به هر حال آیا مقصود از جزیه باج است؟ آن وقت این سؤال پیش میآید که یعنی چه؟ این چه دستوری است؟ آیا این یک حکم زوری نیست و این چه مبنای حقوقی و چه مبنای عادلانهای میتواند داشته باشد که اسلام به مسلمین اجازه بدهد یا واجب کند که با اهل ادیان دیگر بجنگید تا آنها مسلمان بشوند یا باج بدهند؟![۱].
بعضیها ادعا کردهاند که اساساً جزیه لغت معرب است نه عربی و فارسی هم هست، معرب کلمه «گزیه» است. و گزیه لغتی فارسی است و این همان مالیات سرانهای بوده است که برای اولین بار انوشیروان در ایران وضع کرد، وقتی که این لغت آمد در میان اعراب طبق قاعده معمول گاف تبدیل به جیم شد و عربها به جای گزیه گفتند جزیه. پس جزیه مفهومش مالیات است و بدیهی است که مالیات دادن غیر از باج گرفتن است[۲]. یک وقت فردی میگوید تعهدی در مقابل شما میکنم و در مقابل این تعهد جزیه میگیرم، مفهوم جزیه در این صورت پاداش است[۳].[۴]
پانویس
- ↑ جهاد، ص۱۰.
- ↑ جهاد، ص۶۶.
- ↑ جهاد، ص۶۷.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۳۱۲.