بحث:مقام افتراض طاعت
سید مجتبی بحرینی
در کتاب: جامعه در حرم
"وَ قَرَنَ طاعَتَکُم بِطاعَتِهِ"
چون در جملۀ گذشته ارتباط از بین رفتن گناهان با رضایت خاندانی که زائر به زیارتشان آمده، ذکر شد لذا در این جمله در مقام سوگند برمیآید تا این حقیقت را فراهم آورد. مثل این که به کسی گفتهاند: تنها داروی شفابخش و بهبودیزا برای بیماری تو فقط این دواست. بیخود سراغ چیز دیگر نرو که هیچ فائده ندارد، دوای تو فقط همین است. لذا در مقام برمیآید به هر قیمتی شده، با هر زحمت و مشقتی که شده آن را فراهم آورد و به هر وسیلهای که شده آن را تهیه نماید. و اگر کسی به او اشکال کند: این قدر بذل مال، این قدر صرف وقت، این قدر منت کشیدن؟! میگوید: تو نمیدانی، من به این دارو زنده هستم. حیات و سلامتی من به آن بستگی دارد.
این جا هم این چنین است. زائر میداند حیات جاوید او، سعادت همیشگی او را در گرو تحصیل رضایت این خاندان است. با گناه و آلودگی به دولتسرای حق راهی ندارد. باید پاک شود و پاکی در گروی رضایت و خشنودی این دودمان است. لذا میخواهد به هر قیمتی شده، به هر شکلی شده رضایتشان را تحصیل نماید. به این نظر حضراتشان را به سه جهت از کمالاتشان قسم میدهد:
- به حق آن خدا که شما را بر اسرارش امین شمرده،
- به حق آن حق که شما را راعی و چوپان رمۀ خلقش قرار داده،
- به حق آن پروردگاری که طاعت شما را قرین طاعت خودش ساخته،
از او مسألت کرده، بخواهید گناهان مرا مورد استیهاب و بخشش قرار دهد. مرحوم مجلسی اوّل در شرح این جملات گوید: به حق آن خدایی که شما را بر سرّش امین قرار داد و علوم لدنیه و مکاشفات غیبیّه و حقایق الهیّه را به شما ارزانی داشت، و شما را پیشوایان خلق در عقاید و اعمال گماشت، و طاعت شما را مقرون به طاعت خودش نمود، که از این مقارنت استفاده میشود یکی از این دو طاعت خدا و ولی بدون دیگری پذیرفته نمیشود.[۱] صاحب شرح الزیاره روایاتی در مورد استیهاب و طلب بخشش خاندان رسالت(ع) نسبت به گناهان شیعیان از پروردگار آورده است. از جمله این حدیث: حضرت صادق(ع) فرمود: آنگاه که قیامت برپا شود خداوند ما را به حساب شیعیان موکّل گرداند و حسابرسی آنان را به ما واگذارد. "فَما کان لله سالناه ان یهبه لنا"، آنچه از حقوق خدا باشد از او میخواهیم که آنها را به ما ببخشد، و آنچه از حقوق خلق باشد از او مسألت میکنیم که بدل و عوضش را به صاحبانش مرحمت فرماید، و آنچه از حقوق خود ما باشد که از آنِ خود شیعیان ماست. سپس آیۀ شریفه را تلاوت فرمود: ﴿﴿إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ * ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ﴾﴾.[۲] آری، با آن سه قسم از شما میخواهم که بخشش بدیهای مرا از حق تعالی بگیرید و شما شفیعان من باشید؛ زیرا من در مقام اطاعت و فرمان برداری شما هستم. این طور نیست که یک سره مخالفت کرده باشم. تا حدودی مطیع بودهام و میخواهم در تمام امور مطیع شما باشم. شفاعت بذل جاه و مایه گذاردن از آب روست برای اسقاط حقی یا رفع درجه و مقامی، که ائمه(ع) این امر را در دنیا با دعا برای توفیق آنان عهدهدار بودهاند، و در آخرت وقتی نجات دوستانشان را از آتش بخواهند نزد حق تعالی وساطت نموده که از حقوقی که بر دوستانشان را از آتش بخواهند نزد حق تعالی وساطت نموده که از حقوقی که بر دوستانشان ثابت است، بگذرد و عوض صاحب حق را به او مرحمت فرماید، و چه بسا در این مورد در مقام بذل حسنات خود نسبت به او برآیند.[۳]
و این جملۀ "فَانی لکم مطیع" یا علّت استیهاب ذنوب و شفاعت است، یا استعطاف و جلب عطوفت و عنایت بیشتر حضراتشان.[۴]
ص905
سید مجتبی بحرینی
در کتاب: جامعه در حرم
"مَن اَطاعَکُم فَقَد اَطاعَ اللهَ ..." هر کس شما را اطاعت کند خدا را اطاعت نموده، و هر کس شما را نافرمانی نماید نافرمانی خدا نموده، و هر کس شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته، و هر کس شما را دشمن گیرد خدا را دشمن گرفته؛ زیرا اطاعت و معصیت، حبّ و بغض شما؛ حبّ و بغض، اطاعت و معصیت پروردگار است. شرح این جملات را در اواسط زیارت که نظیر این عبارتها بود، عرضه داشتیم، تکرار نکنیم.
ص907