بحث:مقصود از خسوف و کسوف که از نشانههای ظهور است چیست؟ (پرسش)
پاسخ اجمالی
مقصود از خسوف و کسوف که از نشانههای ظهور است چیست؟
خسوف و کسوف از نشانه های ظهور، و باور برخی در مورد آن دو
- یکی از نشانه های ظهور که در روایات[۱] آمده کسوف در نیمه ماه رمضان و خسوف در آخر و یا اول همان ماه برخلاف عادت است.[۲] کسوف در روزهای نخست و آخر ماه و خسوف در روزهای میانی ماه از نظر علمی، طبیعی و عادی است و در طول تاریخ، بارها رخ داده است، ولی خورشیدگرفتگی در وسط ماه یا ماه گرفتگی در اول یا آخر ماه، امری غیرعادی است و رؤیت آن امکان ندارد.[۳] یعنی آنچه در روایات به عنوان علامت ظهور آمده است، وقوع آن در غیر زمان عادی و برخلاف قواعد نجومی است.[۴] اگرچه در روایات فراوانی، در منابع شیعه و سنی، به پدید آمدن این نشانه در آستانۀ ظهور تصریح شده،[۵] ولی به ناگزیر بودن آن اشاره نشده[۶]،[۷] از این روی خسوف و کسوف را از نشانههای قطعی و مسلم ظهور نمیتوان به حساب آورد.[۸]
احتمالات در کیفیت حدوث غیر عادی کسوف و خسوف
- در کیفیّت حدوث این دو واقعه غیر عادی چند احتمال است:[۹]
- حدوث این دو به توسط جِرمی باشد که در فضا به طور ناگهانی پیدا میشود.[۱۰]
- تحقق خسوف و کسوف به توسط جرمی باشد که از زمین جدا میشود.[۱۱]
- تحقق این دو به نحو اعجاز و خرق قانون طبیعت باشد.[۱۲]
- برخی بر این باورند خسوف و کسوف، به گونۀ یاد شده، در چهارچوب حوادث طبیعی و عادی نیز قابل بررسی و تبیین است و برای آن احتمال ها و توجیه هایی را یاد کردهاند، ولی نیازی به این توجیه ها نیست، زیرا هیچ اشکالی ندارد که پدیدار شدن آنها به صورت معجزه باشد، چرا که در جهت اقامۀ حجت و تقویت حق و هدایت مردم است و با قانون معجزه ناسازگاری ندارد.[۱۳]
روایات دال بر علائم ظهور بودن کسوف و خسوف
- برخی از روایاتی[۱۴] که خسوف و کسوف را از نشانه های ظهور بیان می کنند عبارتند از:
- امام باقر میفرماید:[۱۵] «دو نشانه پیش از قیام مهدی پدید خواهد آمد که، از زمان هبوط آدم در زمین بیسابقه است: گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان و گرفتن ماه در آخر آن.»[۱۶]
- دارقطنی به سندش از امام باقر نقل کرده که حضرت فرمود:[۱۷] «همانا برای مهدی ما دو نشانه است که از زمان خلقت آسمانها و زمین این گونه نبوده است، یکی خسوف ماه در اوّل شب رمضان و دیگری کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان.»[۱۸] و ... .[۱۹]
نتیجه گیری
- نتیجه اینکه به نظر می رسد مقصود از وقوع این دو پدیده به صورت غیرعادی، این باشد که اهمیت مسأله ظهور نمایانده شود و مردم از خواب غفلت بیدار شوند و خود را مهیای مشارکت در آن نهضت عظیم سازند.[۲۰]
- نکته
- نصف مطالب نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، با مطالب آقای تونه ای یکی است.
پاسخ تفصیلی
خسوف و کسوف از نشانه های ظهور، و باور برخی در مورد آن دو
- یکی از نشانه های ظهور که در روایات[۲۱] آمده کسوف در نیمه ماه رمضان و خسوف در آخر و یا اول همان ماه برخلاف عادت است.[۲۲] کسوف در روزهای نخست و آخر ماه و خسوف در روزهای میانی ماه، از نظر علمی، طبیعی و عادی است و در طول تاریخ، بارها رخ داده است، ولی خورشیدگرفتگی در وسط ماه یا ماه گرفتگی در اول یا آخر ماه، امری غیرعادی است و رؤیت آن امکان ندارد.[۲۳] هر چند در طول تاریخ خسوف و کسوفهای متعددی رخ داده و حتی منجمین زمان تحقق این دو پدیده را در آینده رصد کرده و تخمین میزنند ولی آن چه در روایات به عنوان علامت ظهور آمده است وقوع آن در غیر زمان عادی و برخلاف قواعد نجومی است.[۲۴]
- اگرچه در روایات فراوانی، در منابع شیعه و سنی، به پدید آمدن این نشانه در آستانه ظهور تصریح شده،[۲۵] ولی به ناگزیر بودن آن اشاره نشده[۲۶]،[۲۷] از این روی خسوف و کسوف را از نشانههای قطعی و مسلم ظهور نمیتوان به حساب آورد.[۲۸]
احتمالات در کیفیت حدوث غیر عادی کسوف و خسوف
- در کیفیّت حدوث این دو واقعه غیر عادی چند احتمال است:[۲۹]
- حدوث این دو به توسط جِرمی باشد که در فضا به طور ناگهانی پیدا میشود. اجرامی که امروزه از آنها به اجرام سرگردان در هوا یاد میشود، که گاه بین ماه و خورشید فاصله میشود و با آنها خسوف و کسوف ایجاد میگردد.[۳۰]
- تحقق خسوف و کسوف به توسط جرمی باشد که از زمین جدا میشود. زیرا ممکن است که بشر با پیشرفت علمی و تکنیکی که دارد بتواند تکههایی عظیم از کره زمین را جدا ساخته و آنرا در هوا معلّق گرداند و در نتیجه باعث خسوف و کسوف گردد.[۳۱]
- تحقق این دو به نحو اعجاز و خرق قانون طبیعت باشد.[۳۲]
- برخی بر این باورند خسوف و کسوف، به گونۀ یاد شده، در چهارچوب حوادث طبیعی و عادی نیز قابل بررسی و تبیین است و برای آن احتمال ها و توجیه هایی را یاد کردهاند، ولی نیازی به این توجیه ها نیست، زیرا هیچ اشکالی ندارد که پدیدار شدن آنها به صورت معجزه باشد، چرا که در جهت اقامۀ حجت و تقویت حق و هدایت مردم و بیدار کردن آنها، از خواب غفلت و یقین به امر ظهور است و با قانون معجزه ناسازگاری ندارد.[۳۳]
روایات دال بر علائم ظهور بودن کسوف و خسوف
- برخی از روایاتی که خسوف و کسوف را از نشانه های ظهور بیان می کنند عبارتند از:
- امام باقر میفرماید:[۳۴] «دو نشانه پیش از قیام مهدی پدید خواهد آمد که، از زمان هبوط آدم در زمین بیسابقه است: گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان و گرفتن ماه در آخر آن.»[۳۵]
- دارقطنی به سندش از امام باقر نقل کرده که حضرت فرمود:[۳۶] «همانا برای مهدی ما دو نشانه است که از زمان خلقت آسمانها و زمین این گونه نبوده است، یکی خسوف ماه در اوّل شب رمضان و دیگری کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان.»[۳۷]
- ثعلبة میگوید: امام باقر فرمود:[۳۸] «دو نشانه قبل از قیام قائم به وقوع میپیوندد خورشید گرفتگی در نیمۀ ماه رمضان و ماه گرفتگی در آخر آن ماه. گفتم: ای پسر رسول خدا خورشید در آخر ماه میگیرد و ماه در نیمه آن. فرمود: من داناترم به آنچه گفتم. اینها دو علامتی است که از زمان هبوط آدم (به زمین) سابقه نداشته است.»[۳۹] اینکه سؤالکننده، از سخن امام ، در شگفت میشود و نیز تاکید و تصریح امام به اینکه وقوع این دو نشانه، به گونهای است که از ابتدای خلقت، سابقه ندارد، ولی با این حال، واقع خواهند شد، به روشنی گویای این نکته است که تحقق خسوف و کسوف، به گونهای که یاد شد، خارج از چهارچوب، امور عادی به صورت معجزه خواهد بود.[۴۰]
نتیجه گیری
- نتیجه اینکه به نظر می رسد مقصود از وقوع این دو پدیده به صورت غیرعادی، این باشد که اهمیت مسأله ظهور نمایانده شود و مردم از خواب غفلت بیدار شوند و خود را مهیای مشارکت در آن نهضت عظیم سازند.[۴۱] به عبارت دیگر، خداوند در آستانه ظهور، برای اقامه حجت بر مردم و مطمئن ساختن یاران حضرت مهدی(علیه السلام)، به ظهور آن حضرت، چنین پدیدههایی را برخلاف معمول و به گونۀ معجزه محقق میگرداند.[۴۲]
پانویس
- ↑ محمد بن محمد بن نُعمان، ارشاد مفید، ص ۳۶۸؛ طبرس، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج ۲، ص ۲۸۵
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۹۹؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۹۹؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ نامه مهدویت، ص 212 و 213
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۶۹
- ↑ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر، ۴۴۱
- ↑ برترینهای فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۲۴۱
- ↑ ر.ک. تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۹۹؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ نامه مهدویت، ص 212 و 213
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۶۹؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۴
- ↑ ر.ک. تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۹۹
- ↑ سنن دارقطنی، ج ۲، ص ۵۱؛ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر، ص۴۴۴؛ تاریخ ما بعد الظهور، ص۱۶۰؛ «إِنَّ لمهدينا آيَتَيْنِ لَمْ يَكُونَا مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ، يَنْكَسِفُ الْقَمَرِ أَوَّلَ لَيْلَةٍ مِنْ رَمَضَانَ وَ تَنْكَسِفُ الشَّمْسُ فِي النِّصْفِ مِنْهُ، وَ لَمْ يَكُونَا مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ.»
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۶۹؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۹۹؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ محمد بن محمد بن نُعمان، ارشاد مفید، ص ۳۶۸؛ طبرس، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج ۲، ص ۲۸۵
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۹۹؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۹۹؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۶۹؛ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص 298 ـ 300
- ↑ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر، ۴۴۱
- ↑ برترینهای فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۲۴۱
- ↑ ر.ک. تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۹۹؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ نامه مهدویت، ص 212 و 213
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۴
- ↑ ر.ک. تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۹۹؛ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص 298 ـ 300
- ↑ سنن دارقطنی، ج ۲، ص ۵۱؛ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر، ص۴۴۴؛ تاریخ ما بعد الظهور، ص۱۶۰؛ «إِنَّ لمهدينا آيَتَيْنِ لَمْ يَكُونَا مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ، يَنْكَسِفُ الْقَمَرِ أَوَّلَ لَيْلَةٍ مِنْ رَمَضَانَ وَ تَنْكَسِفُ الشَّمْسُ فِي النِّصْفِ مِنْهُ، وَ لَمْ يَكُونَا مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ.»
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص۲۷۱؛ «آيَتَانِ تَكُونَانِ قَبْلَ الْقَائِمِ لَمْ تَكُونَا مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ (علیه السلام) إِلَى الْأَرْضِ تَنْكَسِفُ الشَّمْسُ فِي النِّصْفِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ الْقَمَرُ فِي آخِرِهِ فَقَالَ رَجُلٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ تَنْكَسِفُ الشَّمْسُ فِي آخِرِ الشَّهْرِ وَ الْقَمَرُ فِي النِّصْف فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(علیه السلام) إِنِّي لَأَعْلَمُ بِمَا تَقُولُ وَ لَكِنَّهُمَا آيَتَانِ لَمْ تَكُونَا مُنْذُ هَبَطَ آدَم.»
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۶۹؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰؛ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص 298 ـ 300؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ نامه مهدویت، ص 212 و 213
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۹۹؛ نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰