مقصود از خسوف و کسوف که از نشانههای ظهور است چیست؟ (پرسش)
مقصود از خسوف و کسوف که از نشانههای ظهور است چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ نشانههای ظهور |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی / خسوف و کسوف |
مدخل اصلی | خسوف و کسوف غیرعادی |
تعداد پاسخ | ۵ پاسخ |
یکی از نشانهها و علائم غیرحتمی ظهور که در برخی روایات بیان شده، کسوف خورشید یعنی گرفتگی آن در نیمه ماه رمضان و خسوف ماه یعنی گرفتگی آن در اول یا آخر ماه رمضان میباشد که برخلاف عادت طبیعت است. یعنی تا آن زمان چنین چیزی اتفاق نیفتاده است و این فقط برای ظهور اتفاق میافتد.
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
پاسخ جامع اجمالی
خسوف و کسوف از نشانههای ظهور، و باور برخی در مورد آن دو
- یکی از نشانههای ظهور که در روایات[۱] آمده کسوف در نیمه ماه رمضان و خسوف در آخر و یا اول همان ماه برخلاف عادت است.[۲] کسوف در روزهای نخست و آخر ماه و خسوف در روزهای میانی ماه از نظر علمی، طبیعی و عادی است و در طول تاریخ، بارها رخ داده است، ولی خورشیدگرفتگی در وسط ماه یا ماه گرفتگی در اول یا آخر ماه، امری غیرعادی است و رؤیت آن امکان ندارد.[۳] یعنی آنچه در روایات به عنوان علامت ظهور آمده است، وقوع آن در غیر زمان عادی و برخلاف قواعد نجومی است.[۴] اگرچه در روایات فراوانی، در منابع شیعه و سنی، به پدید آمدن این نشانه در آستانۀ ظهور تصریح شده،[۵] ولی به ناگزیر بودن آن اشاره نشده[۶]،[۷] از این روی خسوف و کسوف را از نشانههای قطعی و مسلم ظهور نمیتوان به حساب آورد.[۸]
احتمالات در کیفیت حدوث غیر عادی کسوف و خسوف
- در کیفیّت حدوث این دو واقعه غیر عادی چند احتمال است:[۹]
- حدوث این دو به توسط جِرمی باشد که در فضا به طور ناگهانی پیدا میشود.[۱۰]
- تحقق خسوف و کسوف به توسط جرمی باشد که از زمین جدا میشود.[۱۱]
- تحقق این دو به نحو اعجاز و خرق قانون طبیعت باشد.[۱۲]
- برخی بر این باورند خسوف و کسوف، به گونۀ یاد شده، در چهارچوب حوادث طبیعی و عادی نیز قابل بررسی و تبیین است و برای آن احتمالها و توجیههایی را یاد کردهاند، ولی نیازی به این توجیهها نیست، زیرا هیچ اشکالی ندارد که پدیدار شدن آنها به صورت معجزه باشد، چرا که در جهت اقامۀ حجت و تقویت حق و هدایت مردم است و با قانون معجزه ناسازگاری ندارد.[۱۳]
روایات دال بر علائم ظهور بودن کسوف و خسوف
- برخی از روایاتی[۱۴] که خسوف و کسوف را از نشانههای ظهور بیان میکنند عبارتند از:
- امام باقر (ع) میفرماید:[۱۵] «دو نشانه پیش از قیام مهدی پدید خواهد آمد که، از زمان هبوط حضرت آدم در زمین بیسابقه است: گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان و گرفتن ماه در آخر آن»[۱۶]
- دارقطنی به سندش از امام باقر (ع) نقل کرده که حضرت فرمود: [۱۷] «همانا برای مهدی ما دو نشانه است که از زمان خلقت آسمانها و زمین این گونه نبوده است، یکی خسوف ماه در اوّل شب رمضان و دیگری کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان.»[۱۸] و ... .[۱۹]
نتیجهگیری
- نتیجه اینکه به نظر میرسد مقصود از وقوع این دو پدیده به صورت غیرعادی، این باشد که اهمیت مسأله ظهور نمایانده شود و مردم از خواب غفلت بیدار شوند و خود را مهیای مشارکت در آن نهضت عظیم سازند.[۲۰]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله قزوینی؛ |
---|
آیتالله سید محمد کاظم قزوینی، در کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» در اینباره گفته است:
«واضح است که خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی، پدیده جدیدی نیستند و برای ما مهم نیست که علت ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی را بدانیم. بیشک، چیزی که مورد اتفاق تمام دانشمندان علم افلاک و ستاره شناسی، طی صدها سال گذشته است، این میباشد که خورشید گرفتگی در اواخر ماه قمری و ماه گرفتگی در اواسط ماه قمری رخ میدهد. برای بشر این مسئله از عصرهای گذشته و از زمان نزول حضرت آدم (ع) به زمین تا حالا جلوی چشم مردم بوده، در آن هیچ اختلافی نیست. ولی این قاعده طبیعی نجوم بزودی و قبل از قیام امام زمان (ع) نقض میشود و خورشید در نیمه ماه قمری و ماه در آخرِ ماه قمری و بر خلاف روال همیشگی، دچار گرفتگی میشوند. در ادامه، بعضی از احادیثی که این مطلب را تصریح کردهاند را میآوریم: امام باقر (ع) فرمود: "دو نشانه، قبل از ظهور است: گرفتن ماه، ۵ روز قبل از پایان ماه و گرفتن خورشید در ۱۵ ماه و این چنین پدیدهای از زمان آمدن حضرت آدم (ع) به زمین اتفاق نیفتاده است و آن جا دیگر، حساب ستاره شناسان غلط از آب در میآید"[۲۱]. بدر بن خلیل اسدی گفت: نزد امام باقر (ع) بودم که دو نشانه قبل از قیام قائم (ع) را بیان فرمود که از زمانی که خداوند، حضرت آدم (ع) را به زمین فرستاد، اصلا چنین چیزی اتفاق نیفتاده است و آن، این است که خورشید در پانزده ماه مبارک رمضان و ماه در آخر همان ماه میگیرد. مردی به ایشان گفت:ای پسر پیامبر (ص)! این درست نیست؛ چون خورشید در آخر ماه و ماه در وسط ماه میگیرد!امام (ع) به او فرمود: "من به آنچه که گفتم، داناترم... این دو نشانه از زمان آمدن حضرت آدم (ع) به زمین تا به حالا، نبودهاند و اتفاق نیفتادهاند" این مرد به امام (ع) اعتراض میکند که خورشید گرفتگی، فقط در آخر ماه و ماه گرفتگی در وسط ماه، پیش میآید و امام (ع) نظر او را رد میکند؛ چون این قاعده بزودی نقض خواهد شد تا نشانهای بر نزدیکی زمان ظهور امام زمان (ع) باشد. امام باقر (ع) فرمود: "قبل از ظهور، ماه در بیست و پنجم ماه و خورشید در پانزدهم ماه رمضان گرفته میشود و در این وقت، قواعد ستاره شناسان نقض خواهد شد"[۲۲]. بعد از بیان این احادیث بزودی در منظومه شمسی، تغییری حاصل میشود به طوری که زمانِ گرفتن خورشید و ماه تغییر میکند و مسیر طبیعی برای گردش خورشید، ماه و کره زمین عوض میشود. شکی نیست که این گونه جریانات ممکن نیست از دست بشر برآید، همان طور که ممکن نیست؛ آن را اتفاق یا حادثه دانست و شایان به ذکر است که این مطلب را در هیچ کتاب معتبری نیافتم که، گرفتن ماه و خورشید در یک ماه، اتفاق بیفتد. شایسته است، فراموش نکنیم که احادیث گرفتن ماه و خورشید، مرتبط با ظهور امام زمان (ع) و از علایم ظهور ایشان است. این پیش آمد طبیعی از علایم آسمانی است که ممکن نیست، احدی آن را نشناسد یا از آن غافل باشد تا اینکه مردم، بهانهای نداشته باشند»[۲۳]. |
۲. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در اینباره گفته است:
«هر چند در طول تاریخ خسوف و کسوفهای متعددی رخ داده و حتی منجمین زمان تحقق این دو پدیده را در آینده رصد کرده و تخمین میزنند ولی آنچه در روایات به عنوان علامت ظهور آمده است وقوع آن در غیر زمان عادی و برخلاف قواعد نجومی است. ثعلبة میگوید: امام باقر (ع) فرمود: دو نشانه قبل از قیام قائم به وقوع میپیوندد خورشید گرفتگی در نیمۀ ماه رمضان و ماه گرفتگی در آخر آن ماه. گفتم: ای پسر رسول خدا (ص) خورشید در آخر ماه میگیرد و ماه در نیمه آن. فرمود: من داناترم به آنچه گفتم. اینها دو علامتی است که از زمان هبوط آدم (ع) (به زمین) سابقه نداشته است[۲۴][۲۵]. |
۳. حجت الاسلام و المسلمین اسماعیلی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین اسماعیل اسماعیلی، در مقاله «بررسی نشانههای ظهور» در اینباره گفته است:
«از نشانههای ظهور، کسوف در نیمه ماه رمضان و خسوف در آخر و یا اول همان ماه است. کسوف در روزهای نخست و روزهای آخر ماه و خسوف در روزهای میانی ماه، طبیعی و عادی است و در طول تاریخ، بارها و بارها، رخ داده و از نظر علمی، خسوف و کسوف در روزهای یاد شد، پدیده عادی به حساب میآید و از دیرباز، منجمان، براساس محاسبههای دقیق ریاضی و نجومی، زمان گرفتن خورشید، یا ماه را در طول سال، پیشبینی میکردهاند، ولی خورشیدگرفتگی در وسط ماه یا ماهگرفتگی در اول و یا آخر آن، ظاهرا امری غیرعادی و رؤیت آن، امکان ندارد. البته در خود روایات هم، به غیرعادی بودن تحقق این نشانه تصریح شده است: امام باقر (ع) میفرماید: "دو نشانه، پیش از قیام مهدی (ع) پدید خواهد آمد که از زمان هبوط حضرت آدم (ع) در زمین بیسابقه است: گرفتن خورشید نیمه ماه رمضان و گرفتن ماه در آخر آن. مردی به امام عرض کرد: ای پسر رسول خدا! کسوف در وسط و خسوف در آخر ماه؟ حضرت فرمود: آری من به آنچه میگویی داناترم، ولی آندو نشانهاند که واقع شدن آنها از زمان هبوط حضرت آدم (ع)(ع) سابقه ندارد"[۲۶]. اینکه سؤالکننده، از سخن امام (ع)، در شگفت میشود و نیز تأکید و تصریح امام (ع) به اینکه وقوع ایندو نشانه، به گونهای است که از ابتدای خلقت، سابقه ندارد، ولی بااینحال، واقع خواهند شد. به روشنی گویا این نکته است که تحقق خسوف و کسوف، به گونهای که یاد شد، خارج از چهارچوب، امور عادی به صورت معجزه خواهد بود. یا میفرمود: "برای مهدی ما، دو نشانه است که از هنگامی که خداوند آسمانها و زمین را خلق فرمود، سابقه ندارد: خسوف در اول ماه رمضان و کسوف در نیمه همان ماه"[۲۷]. در این روایت، زمان کسوف به جای آخر ماه، اول ماه و به جای هبوط آدم، خلقت زمین و آسمانها آمده است. در برخی روایات، کسوف در سیزدهم و چهاردهم ماه نیز آمده است[۲۸]. کسوف، افزونبر اول و آخر ماه رمضان که در دو روایت گذشته بود، در ۵ و ۲۵ ماه نیز پیشگویی شده است[۲۹]. این اختلاف اندک، اثر چندانی در مسأله ندارد، زیرا گرفتن ماه، در شبهایی که ماه در محاق است، دیده نمیشود، حالا چه اول ماه و چه آخر ماه و چه شبهای نزدیک به آخر، هرچند در شب پنجم و بیست و پنجم، احتمال وقوع آن بعید نیست. به نظر میرسد که وقوع این دو پدیده، به صورت غیرعادی، به خاطر آن است که اهمیت مسأله ظهور، نمایانده بشود و مردم از خواب غفلت بیدار شوند و خود را مهیای مشارکت در آن نهضت عظیم سازند. به عبارت دیگر، خداوند در آستانه ظهور، برای اقامه حجت بر مردم و مطمئن ساختن یاران حضرت مهدی (ع)، به ظهور آن حضرت، چنین پدیدههایی را برخلاف معمول و به گونه معجزه محقق میگرداند. برخی بر این باورند که خسوف و کسوف، به گونهای که یاد شده، در چهارچوب حوادث طبیعی و عادی نیز قابل بررسی و تبیین است و برای آن، احتمالها و توجیههایی را یاد کردهاند، ولی نیازی به این توجیهها نیست، زیرا هیچ اشکالی ندارد که پدیدار شدن آنها به صورت معجزه باشد، زیرا در جهت اقامه حجت و تقویت حق و هدایت مردم است و با قانون معجزه ناسازگاری ندارد. البته یادآوری این نکته لازم است که اگرچه در روایات فراوانی، در منابع شیعه و سنی، به پدید آمدن این نشانه در آستانه ظهور تصریح شده است[۳۰]، ولی این نشانه از نشانههای حتمی ظهور نیست و در روایات، به ناگزیر بودن آن اشاره نشده است، ازاینروی خسوف و کسوف را از نشانههای قطعی و مسلم ظهور نمیتوان به حساب آورد»[۳۱].
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگنامه مهدویت» در اینباره گفته است:
«در روایات کسوف در نیمه ماه رمضان و خسوف در آخر یا اوّل همان ماه یکی از نشانههای ظهور یاد شده است. "کسوف" در روزهای نخست و روزهای آخر ماه و "خسوف" در روزهای میانی ماه، طبیعی و عادی است؛ ولی خورشیدگرفتگی در وسط ماه یا ماهگرفتگی در اوایل یا آخر آن، ظاهراً امری غیر عادی است و دیدن آن، امکان ندارد. امام باقر (ع) فرمود: "دو نشانه پیش از قیام قائم پدید خواهد آمد: یکی گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان و دیگر، گرفتن ماه در آخر آن". مردی به امام (ع) عرض کرد: ای پسر رسول خدا! کسوف در وسط و خسوف در آخر ماه؟! حضرت فرمود: آری من آنچه را گفتم به آن داناتر هستم. اینها دو نشانهاند که واقع شدن آنها، از زمان هبوط حضرت آدم (ع) سابقه ندارد[۳۲]. فلسفه این نشانه غیر عادی- همانند برخی نشانههای دیگر- میتواند بیدار کردن مردم، از خواب غفلت و یقین به امر ظهور باشد. به عبارت دیگر، خداوند سبحانه و تعالی در آستانه ظهور، برای اقامه حجّت بر مردم و مطمئن ساختن یاران حضرت مهدی (ع) به ظهور آن حضرت، چنین پدیدههایی را بر خلاف معمول و به گونه معجزه محقق میسازد. برخی بر این باورند خسوف و کسوف، به گونه یاد شده، در چهارچوب حوادث طبیعی و عادی نیز قابل بررسی و تبیین است و برای آن، احتمالها و توجیههایی ذکر کردهاند. البته به این توجیهها نیازی نیست؛ زیرا هیچ اشکالی ندارد که پدیدار شدن آنها به صورت معجزه باشد؛ چون در جهت اقامه حجّت و تقویت حق و هدایت مردم است و با قانون معجزه، ناسازگاری ندارد. به علاوه این نشانه، از نشانههای حتمی ظهور نیست و در روایات، به ناگزیر بودن آن اشاره نشده است؛ از اینرو نمیتوان خسوف و کسوف غیر عادی را از نشانههای قطعی و مسلم ظهور به شمار آورد[۳۳][۳۴]. |
۵. آقای رضوانی؛ |
---|
علی اصغر رضوانی در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این باره گفته است:
«در روایات علایم ظهور آمده که یکی از نشانههای ظهور، کسوف در اواسط ماه و خسوف در اوّل ماه برخلاف عادت است [۳۵] دارقطنی به سندش از امام باقر (ع) نقل کرده که فرمود: «همانا برای مهدی ما دو نشانه است که از زمان خلقت آسمانها و زمین این گونه نبوده است، یکی خسوف ماه در اوّل شب رمضان و دیگری کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان»[۳۶]. در کیفیّت حدوث این دو واقعه غیر عادی چند احتمال است:
|
پانویس
- ↑ محمد بن محمد بن نُعمان، ارشاد مفید، ص ۳۶۸؛ طبرس، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج ۲، ص ۲۸۵
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص 212 و 213
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲ ۵ ج۲، ص۲۶۹؛ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۲۹۸ـ ۳۰۰
- ↑ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر، ۴۴۱
- ↑ برترینهای فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۲۴۱
- ↑ ر.ک. اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص 212 و 213
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲ ۵ ج۲، ص۲۶۹؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۴: «آيَتَانِ تَكُونَانِ قَبْلَ الْقَائِمِ لَمْ يكونا [تَكُونَا] مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ (ع) إِلَى الْأَرْضِ تَنْكَسِفُ الشَّمْسُ فِي النِّصْفِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ الْقَمَرُ فِي آخِرِه»
- ↑ ر.ک. قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۲۹۸ـ ۳۰۰
- ↑ سنن دارقطنی، ج ۲، ص ۵۱؛ صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر، ص۴۴۴؛ تاریخ ما بعد الظهور، ص۱۶۰؛ «إِنَّ لمهدينا آيَتَيْنِ لَمْ يَكُونَا مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ، يَنْكَسِفُ الْقَمَرِ أَوَّلَ لَيْلَةٍ مِنْ رَمَضَانَ وَ تَنْكَسِفُ الشَّمْسُ فِي النِّصْفِ مِنْهُ، وَ لَمْ يَكُونَا مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ»
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۲۸
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲ ۵ ج۲، ص۲۶۹؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ ر.ک. اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸ـ۳۰۰
- ↑ «"اثْنَانِ بَيْنَ يَدَيْ هَذَا الْأَمْرِ خُسُوفُ الْقَمَرِ لِخَمْسٍ وَ كُسُوفُ الشَّمْسِ لِخَمْسَ عَشْرَةَ وَ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ (ع) إِلَى الْأَرْضِ وَ عِنْدَ ذَلِكَ يَسْقُطُ حِسَابُ الْمُنَجِّمِينَ"»؛ کمال الدین؛ صدوق؛ ج ۲، ص ۶۵۵.
- ↑ «" كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ (ع) فَذَكَرَ آيَتَيْنِ تَكُونَانِ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ (ع) لَمْ تَكُونَا مُنْذُ أَهْبَطَ اللَّهُ آدَمَ (ع) أَبَداً وَ ذَلِكَ أَنَّ الشَّمْسَ تَنْكَسِفُ فِي النِّصْفِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ الْقَمَرَ فِي آخِرِهِ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَا بَلِ الشَّمْسُ فِي آخِرِ الشَّهْرِ وَ الْقَمَرُ فِي النِّصْفِ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) إِنِّي لَأَعْلَمُ بِالَّذِي أَقُولُ إِنَّهُمَا آيَتَانِ لَمْ تَكُونَا مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ إِنَّ بَيْنَ يَدَيْ هَذَا الْأَمْرِ انْكِسَافَ الْقَمَرِ لِخَمْسٍ تَبْقَى وَ الشَّمْسِ لِخَمْسَ عَشْرَةَ وَ ذَلِكَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ عِنْدَهُ يَسْقُطُ حِسَابُ الْمُنَجِّمِينَ."»؛ غیبت؛ نعمانی؛ ص ۲۷۱. این حدیث را شیخ طوسی در غیبت؛ ص ۲۷۰ با اختلاف کمی در الفاظ، نقل کرده است و عقد الدرر؛ صص ۶۵- ۶۶.
- ↑ قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۲۹۸-۳۰۰.
- ↑ همان، ح ۲، ۳۷۳، باب ذکر علامات قیام القائم، ح ۱۰/ « عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ بَدْرِ بْنِ الْخَلِيلِ الْأَسَدِيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ (ع) فَذَكَرَ آيَتَيْنِ تَكُونَانِ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ (ع) لَمْ تَكُونَا مُنْذُ أَهْبَطَ اللَّهُ آدَمَ (ع) أَبَداً وَ ذَلِكَ أَنَّ الشَّمْسَ تَنْكَسِفُ فِي النِّصْفِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ الْقَمَرَ فِي آخِرِهِ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَا بَلِ الشَّمْسُ فِي آخِرِ الشَّهْرِ وَ الْقَمَرُ فِي النِّصْ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) إِنِّي لَأَعْلَمُ بِالَّذِي أَقُولُ إِنَّهُمَا آيَتَانِ لَمْ تَكُونَا مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ (ع)»
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۶۹.
- ↑ «" آيَتَانِ تَكُونَانِ قَبْلَ الْقَائِمِ لَمْ تَكُونَا مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ (ع) إِلَى الْأَرْضِ تَنْكَسِفُ الشَّمْسُ فِي النِّصْفِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ الْقَمَرُ فِي آخِرِهِ فَقَالَ رَجُلٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ تَنْكَسِفُ الشَّمْسُ فِي آخِرِ الشَّهْرِ وَ الْقَمَرُ فِي النِّصْف فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) إِنِّي لَأَعْلَمُ بِمَا تَقُولُ وَ لَكِنَّهُمَا آيَتَانِ لَمْ تَكُونَا مُنْذُ هَبَطَ آدَم(ع)"»؛ کتاب الغیبة، نعمانی، ۲۷۱.
- ↑ «" إِنَّ لمهدينا آيَتَيْنِ لَمْ يَكُونَا مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ ، يَنْكَسِفُ الْقَمَرِ أَوَّلَ لَيْلَةٍ مِنْ رَمَضَانَ وَ تَنْكَسِفُ الشَّمْسُ فِي النِّصْفِ مِنْهُ ، وَ لَمْ يَكُونَا مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ "»؛ منتخب الأثر، ۴۴۴؛ تاریخ ما بعد الظهور، ۱۶۰.
- ↑ منتخب الأثر، ۴۴۱.
- ↑ کتاب الغیبة، نعمانی، ۲۷۲.
- ↑ منتخب الأثر، ۴۴۱.
- ↑ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانههای ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۹۸- ۳۰۰.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۲، ح ۲۵۸؛ نعمانی، الغیبة، ص ۳۹۰، ح ۴۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ص ۴۹۷
- ↑ جمعی از نویسندگان، چشمبهراه مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۰۰
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۱۲ - ۲۱۳.
- ↑ ارشاد مفید، ص ۳۶۸؛ اعلام الوری، ج ۲، ص ۲۸۵.
- ↑ سنن دارقطنی، ج ۲، ص ۵۱.
- ↑ موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۸.